جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

خداوند در سوره صف می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ

می خواهیم از مرصوصین شویم.
بنیان مرصوص یعنی بناهای پولادین

پیوندها

جلسه دوم روخوانی نهج البلاغه

بزرگورانی که در جلسه دوم تا ابتدای خطبه 37 خوانده اند  تا چهارشنبه


در قسمت نظرات پیام بگذارند و اگه سوالی دارند مطرح نمایند.





برنامه جلسه سوم: تا ابتدای خطبه  هفتاد و یک می خونیم.

 
  • محمد جواد ابراهیمی

نظرات  (۱۰)

  • ف.حبیب الهی
  • سلام حاج آقا ،واقعا شرمنده من یه سوال از خطبه ی اول داشتم نشد زودتر بیام بگم،چرا حضرت علی .ع. میفرمایند خدا روح را آفرید مگه ما نمیگیم خدا از روحش در ما دمیده پس یعنی روح وجود داشته ولی وقتی بگیم روح را آفرید فرق میکنه،میشه اصلا این موضوع را توضیح بدید،آیا وقتی میگیم خدا از روحش در ما دمید آیا واقعا به همین معنایی است که ما اکنون برداشت میکنیم یا خیر؟ باتشکر
    پاسخ:
    سلام قبلا جواب این سوال داده شد
    به پرسش و پاسخ های قبل مراجعه نمایید
  • جوان مرصوص
  • سلام علیک
    عزاداری هاتون قبول حق
    ببخشید سوالاتم زیاد شد...

    1)      خطبه 17:

    " و آنچه در پیمان صلح نابیناست" یعنی چی؟

    قسمت 3: یعنی تا مردم نادان نباشند شخصی نادان را برای قضاوت و ... به کار نمی گیرند؟ و یا فقط این شخص نادان در بین نادانان خود منصبی دارد و دانایان قبول نمی کنند؟

    قسمت5: " روایاتی را که ماخذ حکم و قضاوتند می پراکند و می گذرد" و " آنچه را که انکار کرده، دانشی را برخلاف انکار او باشد سراغ ندارد" یعنی چی؟


    2)      خطبه18:

    اختلاف در فتواها مزموم شمرده شده و حتی بالاتر از آن جمع کردن همه آرا توسط رهبر آنها. اختلاف ها در عقیده ها در جامعه ما چطور معنی میشه؟( درسته در فتوا ها ست اما براساس سخن امام که فرمودند کتاب و سنت خدا یکی است نباید حتی در این مورد هم اختلافی داشته باشیم!)


    3)      خطبه 19: اسلام تو را اسیر نموده است یعنی چی؟


    4)      خطیه 20: و بعد از رسولان آسمانی جز بشر تبلیغ نمی کند یعنی چی؟( تعریف کردند از این بشر یا سرزنش؟)


    5)      خطبه 22: حضرت می فرمایند اگر بر فرض من عثمان را کشته باشم سهمی از آن خون گریبانگیر آن نابخردان است یعنی چی؟

    قسمت 3: خیلی مبهم بود! و چه دعوت وقیحی که از او(؟) پذیرفته شد! من به حجت خداوندی درباره ی آن نابکاران و به علم خداوندی در وصفی که دارند رضایت می دهم"

    تشکر فراوان


    6)      خطبه 27: جهاد لباس تقوا معرفی شده. یعنی وقتی انسان در برابر هجوم و... تقوا پیشه کرد و به تنهایی به کار نیاید جهاد می کند؟

    مگر در دین اسلام نداریم که مسلمان هیچ وقت جنگ را شروع نمی کند پس چرا در خطبه داریم" به شما گفتم پیش از آن که هجوم بیاورند شما بر آنان پیشدستی کنید و هجوم ببرید.


    7)      خطبه 28: سید رضی می فرمایند سبقت صفت بهشت است. یعنی در بهشت هم انسان ها در حال تکاپو برای جایگاهی بهترند؟


    8)      خطبه 29: حضرت یاران را برای نظم و اصلاح تحریک می کردند اما می فرمایند دعوت و تحریک کسی که شما را بخواند ارزشی ندارد!


    9)      خطبه 30: یا باید طرفدار عثمان بود یا مخالف. چرا حضرت هر دو را سرزنش می کنند؟

     


    در کل چون حضرت امیرالمونین (ع) یارانشان را به جهاد و قسط دعوت می کردند ایشان را به شهادت رساندند و نتوانستند سخنان ایشان را بپذیرند؟( چون ابن ملجم هم نماز می خواند و ...)

    پاسخ:
    سلام علیک
    تشکر
    متوجه سوال اول نشدم
    2- سوال دوم را هم همین طور
    3- منظور از اینکه روایات را پراکنده می کند این است که اگر کسی بخواهد حکم صحیح بدهد باید بتواند روایت را با هم جمع کند و تعارضات آنها را برطرف کند اما او چون بلد نیست آنها را پراکنده می کند
    قسمت دوم هم یعنی اینکه چون آدم بیسوادی است و خیلی کم بلد است اصلا گمان نمی برد که دانش دیگری هم وجود دارد و او گمان می کند همه چیز ار خودش می داند
    خطبه 18
    1- این خطبه برای جایی است که مردم به امام که مفسر واقعی قرآن است دست رسی دارند اما در جامعه ای مثل ما که به امام دست رسی ندارند نتیجه اختلاف فتوا طبیعی است حضرت در اینجا چنین می فرمایند تا مردم به دنبال رفع این اختلاف که خود حضرت است بروند
    خطبه 19
    اشاره به یکی از حوادث تاریخی دارد که چنین است: وقتى پیامبر (ص) از دنیا رفت اشعث در وادى حضرموت مرتدّ شد و قبیله خود را از پرداخت زکات منع کرد و از بیعت با ابو بکر سر باز زد. ابو بکر زیاد بن لبید را که قبلًا فرماندار حضرموت بود براى سرکوبى او فرستاد و سپس عکرمة بن ابى جهل را با گروه زیادى از مسلمانها به کمک وى فرستاد. زیاد بن لبید با اشعث و قبایل کنده چندین جنگ سخت انجام داد و بالاخره آنها را محاصره کرد و آنها به دژ خود پناه‏بردند. زیاد بن لبید محاصره را شدید کرد تا تشنگى بر آنها غلبه یافت. اشعث کسانى را نزد زیاد بن لبید فرستاد و براى خانواده‏اش و بعضى از قومش امان خواست ولى نام خود را به طور معیّن قید نکرد. همین که اشعث از حصار بیرون آمد او را اسیر کردند و دست بسته نزد ابو بکر به مدینه فرستادند. اشعث از ابو بکر تقاضا کرد که او را نکشد و امّ فروه را (که خواهر ابو بکر و نابینا بود) به ازدواجش در آورد، ابو بکر پذیرفت.
    از امورى که بر عدم رعایت قوانین دین از جانب اشعث دلالت دارد این است که پس از خروج از مجلس عقد امّ فروه، شمشیرش را کشید و هر شترى که دید پى کرد و هر گوسفندى که یافت کشت. وقتى مردم او را تعقیب کردند به خانه یکى از انصار پناه برد. مردم از هر طرف بر سرش فریاد کشیدند و مى‏گفتند اشعث دوباره مرتدّ شده است. اشعث بر پشت بام قرار گرفت و گفت اى مردم مدینه من غریب دیار شما هستم و با آنچه از شتران و گوسفندان که نحر کردم و کشتم شما را ولیمه دادم هر کس از شما هر آنچه از آنها مى‏یابد بخورد و هر کس بر من حقّى دارد فردا بیاید تا حقّش را بپردازم تا راضى شود. فردا چنین کرد و خانه‏اى در مدینه نماند مگر این که در آن، به سبب نادانى اشعث، دیک غذایى بپا شد و این موضوع براى مردم به صورت ضرب المثل در آمد که (احیاناً به کسى مى‏گفته‏اند) ولیمه دهنده‏تر از اشعث. شاعر در این باره گفته است:
             لقد اولم الکندىّ یوم ملاکه            ولیمة حمّال لثقل العظائم«»
    فرموده است: و انّ امرأ دلّ على قومه السّیف و قاد الیهم الحتف لحرىّ ان یمقته الاقرب و لا یأمنه الابعد.
    این جمله امام (ع) اشاره به فریبى است که اشعث به قوم خود داد. وقتى از
    زیاد بن لبید درخواست امان کرد براى عدّه کمى از بزرگان قومش امان نامه دریافت کرد، بقیّه گمان کرده بودند که براى همه امان دریافت کرده است و با همین گمان از جنگ دست برداشتند امّا همین که اشعث و کسانى از اقوامش که براى آنها امان نامه گرفته بود از قلعه بیرون رفتند زیاد بن لبید وارد دژ شد و دست به کشتار قوم اشعث زد، آنها یادآورى کردند که شما به ما امان داده‏اید، زیاد پاسخ داد: اشعث جز براى ده نفر از خویشانش امان نامه دریافت نکرده است و به این ترتیب تعدادى از آنها به قتل رسیدند تا این که نامه ابو بکر به زیاد رسید که از کشتن آنها دست بردارد و آنها را نزد وى برد و زیاد چنین کرد.
    معناى کلام امام (ع) که فرمود: اشعث شمشیر را بر قومش هدایت کرد و مرگ را به سراغ آنها برد. همین واقعه است، زیرا اشعث بود که براى جنگ پیشواى آنها شده بود و آنها را تسلیم مرگ کرد. شکّ نیست کسى که چنین باشد قومش او را دشمن مى‏دارند و دیگران وى را امین نمى‏شمارند.

    خطبه 20
    ترجمه ای که کرده گنگ است اگه می تونید ترجمه رو عوض کنید منظور از رسل ملائکه است که ترجمه چنین می شود:  پس از فرشتگان آسمانى، هیچ کس جز انسان، فرمان خداوند را ابلاغ نمى‏کند.

    خطبه 22
    ترجمه کی رو می خونید؟

    خطبه 27
    منظور از اینکه می گوید جنگ را شروع نمی کند یعنی اینکه دنبال جنگ طلبی نیست اما اگر کسی یاغی گری کرد یا مانند خوارج خروج کرد و یا اهل تجاوز بود با او جنگ می شود

    خطبه 28
    بازم دقیق ترجمه نکرده
    بهشت روز مسابقه  و گرفتن نتیجه است نه سبقت

    خطبه 29
    حضرت دارند از وضعیت آنها شکایت می کنند که شما با من چنین کردید

    خبطه 30
    توجه کنید یا باید حق بود یا باطل
    در اینجا دو باطل وجود دارد نه یک حق و یک باطل
    پس هر دو باطلند

    خط آخر را متوجه نشدم

    سلام
    مطالعه شد.
    پاسخ:
    سلام
    الحمدلله
    سلام.مطالعه شد.
    پاسخ:
    سلام
    الحمدلله
    سلام علیکم
    الحمدالله مطالعه شد
    پاسخ:
    سلام
    الحمدلله
  • نجمه عباسی
  • مطالعه شد تا 32
    پاسخ:
    سلام
    الحمدلله
    سلام تا سی و هفت مطالعه شد.

    پاسخ:
    سلام
    الحمدلله
    سلام علیک
    تشکر از وقتی که برای جواب دادن گذاشته اید.
    نهج البلاغه ترجمه آقای محمد تقی جعفری انتشارات آستان قدس رضوی را می خوانم.
    ترجمه را عوض می کنم و باز می خوانم اگر متوجه نشدم باز مزاحم میشم و سوال می کنم.
    اما خط آخر منظورم این بود که مشکل یاران حضرت با صحبت های امام چی بوده؟ یعنی چون حضرت یارانشان را به جهاد دعوت می کردند این همه مخالفت می کردند و ....؟
    پاسخ:
    سلام علیک
    ترجمه شیروانی یا دشتی بهتره
    مشکل یاران در دنیا طلبی و پیروری از هوای نفس بود که سبب می شد بصیرت لازم را نداشته باشند
    به این مساله در خطبه های بعد اشاره می کنند
    باسلام تاخطبه ی37 مطالعه شد.
    پاسخ:
    سلام تشکر
    سلام حاجاقا
    بنده سه شنبه هفته گذشته سوالی پرسیده بودم که الان در میان نظرات نمیبینمش...غرض اینکه اصلا کامنت من ب دستتون رسیده یا خیر؟
    تشکر
    پاسخ:
    سلام
    سوال چی بود؟
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">