جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

خداوند در سوره صف می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ

می خواهیم از مرصوصین شویم.
بنیان مرصوص یعنی بناهای پولادین

پیوندها

دوازدهمین جلسه هیئت رضویه سپهر

ایام اسارت عترت اهل بیت، مخصوصا امام زین العابدین و عمه سادات رو به همه محبین اهل بیت تسلیت عرض می کنم.

ممنونیم از برادر خوبمون که زحمت جلسه این هفته هیئت رو کشیدند و ما رو به وب خودشون دعوت کردند.

انشاالله که از وب ایشون دل های همه عاشقان روانه حرم اهل بیت بشه.

اگه بحث جلسات قبل رو به خاطر داشته باشید پیرامون دشمن شناسی و اهمیت اون صحبت کردیم.

دشمن شناسی یه بحث کاملا اعتقادی و سیاسی است.

شاید شما تو این ایام با برخی از به اصطلاح مذهبی ها برخورد کرده باشید که می گویند:

آقا ما با سیاست کاری نداریم اومدیم هیئت، برا امام حسین عزاداری کنیم!!

اگر منظور اینا از سیاست اصل نظام و آنچه که مربوط به اصل نظام می شه، باشه. اینا آدمهای بسیار محدود نگری هستند.

برای اینکه اگه تو واقعا عاشق اهل بیت هستی، باید بینش سیاسی عمیقی داشته باشی.

مشتی اگر نظام و حکومت اصیل اسلامی وجود نداشته باشد که به تو اجازه گریه کردن رو هم نمی دن.

بعضی ها فکر می کنند اینکه می تونن هیئت راه بندازن و عزاداری بکنن، اینا کار خودشونه!

باید به اینا بگیم:  این حکومت اسلامیه که برای شما این فضا رو فراهم کرده تا بتوانید عزاداری کنید.

کافیه این آقایون یه خورده سرشون رو بالا بگیرن، همین کشور همسایه ما آذربایجان، یه کشور اسلامی است. اما حکومت و دولت اون اسرائیلیه!

چقدر تو این کشور به مردم اجازه عزاداری می دن؟

تو کشور عربستان،- اونا که رفتن بقیع دیدن - چقدر بهت اجازه می دن حتی گریه کنی؟

مگه کنار بقیع کتاب های دعا رو جمع نمی کنند؟

انشاالله خدا قسمت همتون کنه برید بقیع رو ببینید با نابودی وهابیت، یادم یه بار داشتم کنار بقیع قرآن می خوندم یه نفر از این ماموران امر به معروف اونا اومد جلو، می خواست کتاب رو از من بگیره که بهش گفتم کتاب قرآنه!!!

که اون ملعون منو رها کرد.

دولت کشور بحرین و عربستان امریکایی نیستند؟

اگر این نظام ضربه ببینه دیگه از هیئت و .... هم خبری نیست. خیالمون جمع باشه!

خوبه سه سال پیش جلوی چشممون دیدیم با حسینیه امام حسین و روز عاشورای اون چه کردند!

فکر نکنیم به صرف یه عزاداری کردن و به سر و سینه زدن پیش خداوند اجری داریم!

این جمله امام رو یادمون نره که حفظ نظام از اوجب واجبات است.

عزاداریی که به وسیله اون نظام تقویت نشه، بلکه ضعیف بشه! نه تنها پیش خدا اجر نداره که عذاب هم داره!

برای این مسأله هست که دشمن شناسی اهمیت پیدا می کنه به صورتی که ما وقتی به زیارت اهل بیت می ریم یکی از مطالب مهمی که در زیارت نامه آنها قرائت می کنیم دشمنی با دشمنان آنان و دوستی با دوستان آنان است.

به عنوان مثال در زیارت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها می خوانیم:

أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاکِ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکِ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَک

خدا را گواه مى‏گیرم

فرشتگان خدا را گواه مى‏گیرم 

که من دوستم با دوستان شما و دشمنم با دشمنان شما  و با هر کسی که با شما بجنگد می جنگم.

جالبه تو زیارت حرف از دشمنی و جنگ است.

ببینید چقدر بحث دشمن شناسی و جنگیدن با اون اهمیت داره؟

همین امام رضا علیه السلام که ما قربون کفتراش می ریم آب سقاخونه می خوایم و.....!

در زیارت نامه ایشون هم حرف از دشمن و دشمنی کردن با دشمنان اهل بیت است.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِحُبِّهِمْ وَ أُوَالِی وَلِیَّهُمْ وَ أُعَادِی عَدُوَّهُمْ‏
فَارْزُقْنِی بِهِمْ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة

پروردگارا من به درگاه تو بواسطه دوستى این بزرگواران تقرب مى‏ جویم و دوست آنها را دوست و دشمنانشان را دشمن مى‏دارم
 
تو هم بواسطهدوست داشتن این بزرگواران و دشمن داشتن دشمنان آنان خیر دنیا و آخرت را نصیب من بگردان
.

می بینی که در این زیارت می خوانیم اگر می خواهی به خیر دنیا و آخرت برسی باید با اهل بیت دوستی و با دشمنان آنان دشمنی کنی.

اما خود دشمنی مراحل دارد که اگر کسی همه مراحل را انجام ندهد مانند این است که نماز ناقص و بدون سجده خوانده است.

مراحل دشمنی کردن با دشمنان اهل بیت رو انشاالله در جلسه بعدی هیئت خدمتتون عرض خواهم کرد.

حرف از زیارت امام رضا علیه السلام شد. دلهامون رو راهی حرم ایشون می کنیم و همه با هم می ریم کنج سپهری، رو به سمت گنبد با صفایش سلامی خدمت ایشون عرض کنیم.

السلام علیک یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى أَیُّهَا الرِّضَا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ‏
یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلاَنَا
إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَى اللَّهِ‏
وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه‏


دهمین جلسه هیئت رضویه سپهر

نتیجه عمل نکردن به این آیه این می شود که خداوند در 36 سوره بقره می فرماید حالا که این طور شد و شیطان را به عنوان دشمن نگرفتید و او موجب شد تا شما از بهشت اخراج شوید پس از این به بعد در شناخت دشمن دچار مشکل می شوید و با یکدیگر دشمنی می کنید. «فَأَخْرَجَهُما مِمَّا کانا فیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُو»

یکی از نتایج مهمی که می شود از این دو آیه گرفت این است وقتی انسان دشمن حقیقی را به عنوان دشمن نگیرد، سبب می شود که با یکدیگر دشمنی کنند.

حالا اگه بخواهیم این آیه را در عرصه سیاسی امروز تحلیل کنیم باید بگوییم برخی از نخبگان سیاسی در دشمن شناسی دچار مشکلات عدیده هستند. به خاطر اینکه به جای اینکه با آمریکا که حضرت امام فرمود شیطان بزرگ است دشمنی کنند، به دشمنی با یکدیگر می پردازند.

و همین دلیل بر این است که آنها از اطاعت الهی بیرون شده اند و به اطاعت شیطان در آمده اند. چرا که اگر کسی در قرب حضرت حق باشد دیگر در آنجا جایی برای دشمنی با یکدیگر نیست.

این دشمنی ها نتیجه اخراج از بهشت است.

نتیجه اینکه حواسمان باشد در این دشمنی ها، وارد نشویم و دشمن حقیقی رو فراموش نکنیم، البته باید مراقب باشیم که همین آقایانی که امروز با هم دشمنی می کنند، فردا خودشان دشمن نشوند و مانند برخی از فتنه گران در لشگر دشمن فعالیت نکنند.

که در این صورت باید آنها را نیز به عنوان دشمن بگیریم و انشاالله که آن روز نخواهد آمد و اینان اهل هدایت هستند.

اینم شربت این هفته

أَلَا وَ إِنَّ أَعْقَلَ النَّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ‏ رَبَّهُ‏ فَأَطَاعَهُ‏ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصَاهُ «بحار 74/179»

آگاه باشید، عاقل ترین مردم کسی است که خدایش را بشناسد و از او پیروی کند، و دشمن را نیز بشناسد و آنگاه نافرمانیش نماید


ششمین جلسه هیئت مجازی رضویه

در این جلسه از هیئت یه آیه از قرآن را که در مورد شیطان است را به صورت کوتاه بحث می کنیم.

فاطر : 6 إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعیر

ترجمه: همانا شیطان دشمن شماست پس شما هم او را دشمن خود بگیرید، چون تنها کار او این است که حزب خود را دعوت کند به اینکه همه اهل آتش شوند

خداوند در این آیه قرآن به نکته مهمی اشاره می فرماید و از ما می خواهد که با همه دوستی نکنیم و ساده نباشیم بلکه شیطان رو به عنوان دشمن بگیریم.

آنچه که در این آیه بنده در این جلسه هیئت می خواهم به آن اشاره کنیم دو نکته است.

نکته اول اینکه ما چیزی به عنوان صلح کل که در عرفان از آن دم می زنند نداریم. منظورم از صلح کل این است که ما سعی کنیم همه چیز را با دوستی حل کنیم و با هیچ کس در دنیا دشمن نباشیم.

این حرف ها به شعر بیشتر شبیه است تا اصل حقیقی و واقعی در دین.

نکته دوم اینکه خداوند در این آیه قرآن امر می کند که باید شیطان را به عنوان دشمن بگیرید. خداوند از فعل امر اتخذ استفاده می کند. خداوند نمی فرماید «بدانید» که شیطان دشمن شماست، بلکه می فرماید «بگیرید».

بین دانستن و گرفتن فرق وجود دارد. گاهی شما می دانید که آتش داغ است

و می سوزاند اما گاهی آتش را می گیرید و لمس می کنید که داغ و سوزان است.

خداوند در این آیه می فرماید شیطان را دشمن «بگیرید» نه «بدانید»!


اما یه سوال مهم ما چگونه شیطانی را که نمی بینیم و شاید تا به حال او را درک نکرده ایم به عنوان شیطان بگیریم؟

خداوند در این آیه به گونه دستور به گرقتن داده کانه شیطان را همه می بینیم اما فقط مشکل ما دشمن نگرفتن اوست!

در حالی که اولین سوال ما از خداوند اینه که خب این شیطان کوش تا ما بگیریمش؟

انشاالله به این سوالات در جلسه بعد پاسخ می دیم.

پنجمین جلسه هیئت مجازی سپهر



امروز روز عید قربانه هیئت داریم اگر قرار کربلایی شی با وضو وارد شو

بسم الله الرحمن الرحیم

در جلسه قبل در مورد این صحبت کردیم که یکی از مهم ترین خصوصیات یاران ولی در دوران خلافت و دولت اهل بیت شناخت دقیق از دشمن است.

شناخت دشمن انقدر مهم است که خداوند به این اصل مهم در ایات قرآن اشاره کرده اند.

اگر به جمله قبل بنده دقت کنید گفتم «اصل مهم»

چرا اصل مهم؟

اگر به ادبیات برخی در این دوران دقت کرده باشید می گویند این چه سیاست خارجی است که ما داریم؟ فقط برای خودمان دشمن درست می کنیم!

چرا با همه دوست نباشیم؟ چرا راه گفتگو تفاهم درست نکنیم؟

حتی اگر یادتان باشد چندین سال قبل برخی از سیاسیون شعار بی ریشه گفتگوی تمدن ها را مطرح کردند که نه در عرصه نظر و نه در عرصه عمل به اثبات نرسید. اما در وادی تخیل زیبا بود!!

یکی از اصول مهمی که مومن باید آن را بداند و رعایت کند شناخت دشمن است.

بهترین منبعی که می تواند بصیرتی یقینی در مورد دشمن به ما بدهد قرآن مجید است.

وقتی که به قرآن مراجعه می کنیم می بینیم که خداوند در قرآن 106 مرتبه از این ماده استفاده کرده است که گاهی برای شیطان است و گاهی برای دیگر گروه ها.

آنقدر بعض از اوقات دشمنی کردن مهم است که خداوند می فرماید بابا من خودم اولین دشمن! حرفی بود؟

مثل آیه 98 سوره بقره که می فرماید:« فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرین » خداوند خودش دشمن کافران است!

پس این درست نیست که بگوییم دشمنی کردن از صفات رذیله است و انسان باید آن را از درون خود ریشه کن کند! بلکه این صفت در مواردی بسیار پسندیده است به گونه ای که خداوند نیز آن را انتخاب می کند. اما در مواردی اصلا پسندیده نیست.

اولین دشمنی که خداوند در مورد آن به ما، در کتاب خودش تذکر فراوان  داده است شیطان است که در مورد آن و اینکه چگونه نسبت به دشمنی او بصیرت پیدا کنیم در جلسه بعد توضیح خواهم داد.

خب امروز روز عید و شادی است.

یکی از اعمال آن زیارت حضرت سید الشهدا است. چون روز جشن است بنده فقط سلامی خدمت ارباب می دهم. بعدشم شیرینی هیئت رو گوش بدید.


السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم

    السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین







اینم شیرینی هیئت با یاد اردوی مرصوص یه ذره بچش
دانلود کنید

ma9004253.mp3 (3.70 مگابایت)






چهارمین جلسه هیئت رضویه سپهر
نویسنده: ابراهیمی - ۱۳٩۱/٧/٢٩ - دسته بندی :

اینجا هیئت داریم اگه قرار کربلایی بشی با ذکر یا حسین و با وضو وارد شو تا شروع کنیم

بسم الله الرحمن الرحیم

در جلسه قبل خدمتتون عرض کردم که می شود انسان از نظر اخلاقی و عرفانی بالاترین درجات را داشته باشد اما از نظر سیاسی در آن حد نباشد.

بر خلاف ما که تصور می کنیم صرف اخلاقی و عرفانی بودن کافی است و  عرفان اخلاق بهتر از سیاست(به معنی حکومت اسلامی) است، اما در نگاه امام معصوم بر عکس اندیشه ما است.

یعنی امام به کسانی که اندیشه سیاسی دارند و در عالم سیاست و حکومت دینی تلاش می کنند اهمیت بیشتری می دهند تا کسانی که در عالم عرفان و اخلاق سیر می کنند.

و این مطلب درست برخلاف تصور برخی از افراد در این زمان است، برخی گمان می کنند اگر کسی صرفا اهل محراب و مسجد بود آدم خوبی است!

اگر کسی در مسائل سیاسی که حفظ نظام اسلامی به آنها بستگی دارد دخالت نکند انسان بسیار خوبی است که تمام شئون زندگی او مورد عنایت امام زمان است!

در حالی که در این جلسه هیئت اثبات خواهیم کرد که مطلب بر خلاف این تصور باطل است.

اما قبل از آن لازم است یه تذکر بدهم و آن این است که منظور ما از سیاست در این سخنرانی سیاست زدگی و گرایشات حزبی و تشکیلاتی نیست، بلکه منظور ما هر مسأله که حفظ و تقویت نظام و حکومت اسلامی - باز تکرار می کنم حفظ و تقویت - به آن بستگی دارد می باشد.

مانند حمایت همه جانبه و حداکثری از ولایت فقیه و رهبر عزیز، حضور پر رنگ در همه انتخابات، و...

اما

ادعای ما این بود که سیاست دینی مهم تر از عرفان و اخلاق و هر چیز دیگر است.

برای اثبات این ادعا در جلسه قبل خطبه ای که حضرت امیر علیه السلام در مورد جناب کمیل رحمت الله علیه داشتند را ، خدمت شما بیان کردم.

در این جلسه بیان دیگر از حضرت در مورد یکی دیگر از اصحابشان می آورم که این بیان بسیار بی نظیر است، توجه داشته باشید که عرض کردم بی نظیر، نگفتم کم نظیر،

یعنی مثل این تعبیر ما نداریم.

بالاترین درجه تعریف اهل بیت از اصحاب خود چنین تعریف هایی است.

در مورد جناب سلمان فارسی حضرت می فرماید منا اهل البیت.

در روایت داریم که یک وقت سلمان خدمت پیامبر(ص) رسید؛ اصحاب به جهت کهنسالی و مورد احترام بودن سلمان نزد پیامبر و عترتش، او را تکریم کردند... عمربن‌خطاب نیز وارد شد؛ وقتی این تکریم‌ها را دید، گفت: این مرد عجم چه کسی است که در بین
اعراب، صدرنشین شده است؟! پیامبر(ص) در مورد سلمان فرمودند:

«سلمان بحرٌ لا یُنْزَفُ، و کَنْزٌ لایُنْفَدُ، سلمان منّا اهل البیت، سَلْسَلٌ یَمْنَحُ الحِکمَةَ و یُؤْتِی البُرْهانَ؛«بحارالانوار، ج22، ص348، ح64.» سلمان، دریایی است که نمی‌خشکد و گنجی است بی‌پایان. سلمان از ما خاندان می‌باشد. او آبشار و چشمه‌ای است که حکمت را جاری می‌کند و راه و دلیل روشن می‌آورد».

این تعبیر خیلی بلند و عالیست.

اما تعبیری که حضرت امیر در مورد یکی از مهم ترین رجال سیاسی در حکومت دینی زمان خودش دارد از این بالاتر است، که عرض خواهم کرد.

قبل از اینکه در مورد این شخصیت بزرگوار صحبت کتم یه نمونه دیگه از تعریف های حضرات معصومیت از اصحاب خود به عنوان مثال بیاورم.

نمونه دوم تعبیری است که خود امیر المومنین در نهج البلاغه کلمات قصار کلمه 289 در وصف یکی از یاران خود می آورد اشان در این کلام می فرمایند: کَانَ لِی فِیمَا مَضَی
اَخٌ فِی اللَّهِ .... من در گذشته برادری داشتم که....

شارحین نهج البلاغه می گویند این شخصی که حضرت در این کلام از او نام برده یا جناب ابوذر است و یا جناب عثمان بن مظعون.

نکته ای که در این تعریف باید به آن توجه کنید تعبیر «برادر» است، انسان خیلی مقام  و جایگاه می خواهد که امام معصوم به او بگوید برادر، یعنی تو مثل یک برادر برای من بودی!!!

رابطه با حضرت رابطه برادری بشود!

اما از همه این تعبیر ها بالاتر تعبیری است که حضرت امیر در مورد یکی از یاران سیاسی خود دارد و نظیر آن در هیچ کجا نداریم.

این تعبیر چیست و برای کیست؟

تعبیر این است که حضرت امیر علیه السلام در مورد جناب مالک اشتر می فرماید:  «لقد کان لی، کما کنت لرسول الله صلى الله علیه و آله و سلم»(رجال‏العلامةالحلی، ص‏169) همان نقشی که من نسبت به پیغمبر داشتم، او مثل من بود و همان نقش را نسبت به من داشت.

این تعبیر خیلی عجیب است، سلمان با آن همه مقام به منا اهل البیت رسید، یعنی از ما اهل بیت شد نه اینکه مثل ما اهل بیت، جناب ابوذر یا عثمان بن مظعون مثل برادر شدند جناب کمیل را هم که در جلسه قبل گفتیم اما در مورد مالک اشتر می فرماید او مثل من بود نه مثل برادر من،

او شبیه من علی شد، هر کار من برای حکومت رسول خدا کردم مالک هم همان گونه برای حکومت من عمل کرد.

وقتی حضرت علی خبر شهادت ایشان را شنید فرمود:

«انا لله و انا الیه راجعون و الحمد لله رب العالمین،اللهم انى احتسبه عندک فان
موته من مصائب الدهر ثم قال:رحم الله مالکا فقد کان و فى بعهده و قضى نحبه و لقى
ربه،مع أنا قد وطنا انفسنا ان نصبر على کل مصیبة بعد مصابنا برسول الله (ص) فانها
من اعظم المصیبات»

[...بار خدایا من این مصیبت را در پیشگاه تو حساب می کنم زیرا که مرگ او از
مصیبتهاى ناگوار روزگار است...سپس فرمود:خداى رحمت کند مالک را که به عهد خویش وفا کرد و در راه خدا از دنیا رفت و به لقاى پروردگار خود رسید با اینکه ما با
خود عهد کرده بودیم که پس از مصیبت (رحلت) رسول خدا به هر مصیبت دیگرى صبر و
بردبارى کنیم ولى این مصیبت از بزرگترین مصیبتهاست.]

 فرمود: تاریخ مصیبت زده شد. این را کسی می‌گوید که در حرفهایش مبالغه نیست. می‌فرمود: تصمیم داشتم صبر کنم، اما شهادت مالک اشتر صبرم را گرفت، «هل موجود کمالک» می‌گوید: نیست مادری که مثل مالک بزاید. خیلی جمله مهمی است. می‌شود آدم دل خوش کند که کسی مثل مالک اشتر پیدا بشود؟

ابن ابی الحدید تعبیر عجیبی در مورد مالک دارد او می گوید:  اگر کسى سوگند یاد کند که خداى تعالى در میان عرب و عجم کسى را مانند مالک خلق نکرده است مگر استادش على بن ابیطالب را گمان نمیکنم که در سوگند خود گناهى کرده باشد زندگى مالک اهل شام و مرگ وى اهل عراق را پریشان نمود .

اما یکی از مهم ترین صفت مالک که باعث شد به این درجه برسد چیست؟

این صفت همان موضع سلسله مباحث ما در هیئت است، برای اینکه به این صفت برسیم دوباره پای کلام مولا می رویم تا خود ایشان برای ما یکی از مهم ترین صفات یاران ولی را بیان نمایند.

حضرت در تعبیری می فرمایند: َ لَیْتَ فِیکُمْ مِثْلَهُ اثْنَیْنِ بَلْ لَیْتَ فِیکُمْ مِثْلَهُ وَاحِداً یَرَى فِی عَدُوِّکُمْ مَا یَرَى إِذاً لَخَفَّتْ عَلَیَّ مَئُونَتُکُم‏..(ارشاد مفید، 1/269)

یعنی:  اى کاش دو نفر مانند او در میان شما وجود میداشت بلکه اى کاش یکى مانند او در میان شما بود که چشم بینا و بصیرت داشته و آنچه را لازمست در دشمنان ببیند مشاهده نماید(یعنی دشمن شناس خوبی باشد) اگر شما مانند مالک دشمن شناس خوبی بودید بار شما بر من سبک می شد، آن وقت امید داشتم که برخی از کجی های شما اصلاح شود.

این کلام نیاز  به توضیح فراوان دارد که انشاالله در جلسات بعد عرض خواهم کرد.

امیدوارم که متوجه شده باشید که موضع بحث ما چیست ؟ و مهم ترین صفت یاران ولی کدام است؟

بله همان طور که درست حدس زدید، مهم ترین صفت یاران ولی شناخت دقیق و صحیح از دشمن است.

انشاالله جلسه بعد بیشتر در این باره توضیح می دهم.

از اینکه کلامم طولانی شد عذر می خواهم .

سلامی خدمت مولای غریبمان امیرالمومنین عرض کنیم تا دلهای ما آماده پرواز به حرم فرزند بی سرش بشود.

خودت رو مقابل حرم حضرت ببین به نیابت از همه سپهریا سلام بده و بگو

ألسَلامُ
علیکَ یا ولی الله، أَشهدُ أنکَ أوَلُ مَظلومِ وَ اولُ مَن غُصِبَ حَقَهُ،
صَبَرتَ وَ احتَسَبتَ حَتی أتاکَ الیَقین، وَ أشهَدُ أنَکَ لَقیتَ اللهَ
وَ أنتَ شهیدٌ، عَذَبَ اللهُ قاتِلَکَ بِأنواعِ العَذاب وَ جَدَدَ عَلیهِ
العُذاب، جئتُکَ عارفاً بحَقِکَ، مُستَبصراً بِشَأنُکَ، مُعادیاً
لِأعدائِکََ وَ مَن ظَلَمَکَ، ألقی عَلی ذالکَ رَبی إن شاء الله تعالی، إنَ
لی ذُنوباً کثیرةَ فاشفَع لی عِندَ رَبِکَ یا مولای، فَإنَ لَک عندَاللهِ
جاهاً عظیماً و شَفاعةَ، و قَد قالَ الله تعالی: " و لا یَشفَعونَ ألا
لِمَنِ إرتَضی"
 

حالا دلها را راهی کربلای حسین کنیم و متوسل به ارباب بی کفنمان حسین شویم

در روایت داریم که امام حسین به عشق پدر بزرگوارشان نام تمام فزرندان پسرش را علی گذاشت، که دو تن آز آنها در کربلا شهید شدند، هر دو شهادت برای حسین جان سوز بود.

همه شهدای کربلا خودشان به میدان رفتن، همه سربازان حسین با پای خود به میدان رفتن و به شهادت رسیدن اما حسین یه سرباز دارد که با پای خودش به میدان نرفت بلکه پدر او را در آغوش گرفت و به میدان برد اما به میدان رفت تا آب به او بدهد اما بمیرم برای حسین که هم نا امیدش کردن و به فرزندش آب ندادند و هم .....

  

اینم شربت هیئت برا کسانی که دلشون یاد سرباز شیرخوار حسین کرده است.

نیلوفر باغ رویای من

 

اینم چایی بهشتی از حرم امیرالمومنین


التماس دعــــــــــــــــا

 




نویسنده: ابراهیمی - ۱۳٩۱/٧/٢۱ - دسته بندی :

سخنرانی این هفته یه خورده متفاوت است

سخنارنی این هفته در مورد یه نامه است. یه نامه که به بحث ما کمک فراوانی می کند و کسانی که اهل دقت هستند با تامل در این نامه متوجه خواهند شد که موضوع سخنرانی ما در مورد چیست؟

همان طور که در جلسه قبل گفتم اگر ما صرفا از نظر اخلاقی بهترین باشیم و انسانی باتقوا باشیم برای دولت و حکومت ولی بسیار کم و حتی شاید پر هزینه هم باشیم.

برای یاری دولت و حکومت امام معصوم تقوا کافی نیست، بلکه یه صفت مهم سیاسی دیگر نیز لازم است که حضرت امیر علیه السلام در این نامه به یکی از اخلاقی ترین و باتقوا ترین یاران خود تشر می زند که تو برای من هزینه بر شده ای.

قبر مطهر کمیل بن زیاد نخعی

 

کمیل بن زیاد که دعای کمیل معروف به واسطه او از امام معصوم به ما رسیده است مخاطب این نامه می باشد.

کمیل یک عارف و باتقوا است اما چون یه صفت مهم سیاسی در او برجسته نیست در این نامه مورد تشر امام خود قرار می گیرد

سخنرانی این هفته تامل و تفکر بر روی این نامه از جانب شما است. انشاالله در هفته بعد هم پیرامون این نامه توضیح می دهم و هم موضوع سخنرانی را که مهم ترین صفت سیاسی یاران ولی است را خدمت شما عرض می کنم.

حالا با گوش جان و با هدیه سه صلوات به پیشگاه مقدس امیرالمومنین به استقبال شنیدن این نامه می رویم.

نامه 61 نهج البلاغه

و من کتاب له ( علیه‏السلام  ) إلى کمیل بن زیاد النخعی و هو عامله على هیت، ینکر علیه ترکه دفع من یجتاز به من جیش العدو طالبا الغارة.

أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ تَضْیِیعَ الْمَرْءِ مَا وُلِّیَ وَ تَکَلُّفَهُ مَا کُفِیَ لَعَجْزٌ حَاضِرٌ وَ رَأْیٌ مُتَبَّرٌ
وَ إِنَّ تَعَاطِیَکَ الْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِیسِیَا وَ تَعْطِیلَکَ مَسَالِحَکَ الَّتِی وَلَّیْنَاکَ لَیْسَ بِهَا مَنْ یَمْنَعُهَا وَ لَا یَرُدُّ الْجَیْشَ عَنْهَا لَرَأْیٌ شَعَاعٌ
فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ أَرَادَ الْغَارَةَ مِنْ أَعْدَائِکَ عَلَى أَوْلِیَائِکَ غَیْرَ شَدِیدِ الْمَنْکِبِ وَ لَا مَهِیبِ الْجَانِبِ‏
وَ لَا سَادٍّ ثُغْرَةً وَ لَا کَاسِرٍ لِعَدُوٍّ شَوْکَةً وَ لَا مُغْنٍ عَنْ أَهْلِ مِصْرِهِ وَ لَا مُجْزٍ عَنْ أَمِیرِهِ

ترجمه دشتی
نکوهش از فرمانده شکست خورده
پس از یاد خدا و درود سستى انسان در انجام کارهایى که بر عهده اوست، و پافشارى در کارى که از مسؤولیّت او خارج است، نشانه ناتوانى آشکار، و اندیشه ویرانگر است.
اقدام تو به تاراج مردم «قرقیسا»«» در مقابل رها کردن پاسدارى از مرزهایى که تو را بر آن گمارده بودیم و کسى در آنجا نیست تا آنجا را حفظ کند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد، اندیشه‏اى باطل است.
تو در آنجا پلى شده‏اى که دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتى دارى که با تو نبرد کنند، و نه هیبتى دارى که از تو بترسند و بگریزند، نه مرزى را مى‏توانى حفظ کنى، و نه شوکت دشمن را مى‏توانى در هم بشکنى، نه نیازهاى مردم دیارت را کفایت مى‏کنى، و نه امام خود را راضى نگه مى‏دارى.




نویسنده: ابراهیمی - ۱۳٩۱/٧/۱۳ - دسته بندی :

اینجا هیئت داریم اگه قرار کربلایی بشی با ذکر یا حسین و با وضو وارد شو

تا شروع کنیم

به ذکر سه صلوات به پیشگاه اقا امیرالمومنین می ریم برای شنیدن سخنرانی این هفته


 

بسم الله الرحمن الرحیم

رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری‏ وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی‏ یَفْقَهُوا قَوْلی‏

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد و على اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فى الأرضین‌.

همون طور که قبلا خدمتتون عرض کردم موضوع مورد بحث ما مهم ترین صفت یاران ولی است.

سلسله مباحث ما در این هیئت شاید یه خورده طول بکشه انشاالله با صبر خودتون ما رو یاری می کنید.

موضع بحث ما برای تحلیل مسائل روز، بسیار به ما کمک می کند. به عنوان مثال نمی دونم متوجه شدید که جدیدا برخی از مسئولین نظام در مورد رابطه با آمریکا خیلی شل آمدند و در صحبت های خود کدهای زیادی درباره رابطه با امریکا دادند در حالی که همین ها چند سال قبل، با شعار استکبار ستیزی بین مردم محبوبیت یافتند.

اگر به صحبت های آقا در جمع نخبگان دقت می کردید متوجه می شدید که رهبر عزیزمان جواب این ابلهان را دادند و فرمودند: «این تصور که علت دشمنی جبهه استکبار با ملت ایران، اتخاذ برخی مواضع یا تصمیم ها بوده، غلط است. علت اصلی همه این فشارها، جایگاه مستقل ملت ایران و تسلیم نشدن در برابر نظام سلطه است.هدف اصلی از افزایش فشارها به ملت ایران را، وادار کردن ملت به تسلیم دانستند و افزودند: ملت ایران هیچگاه تسلیم فشارها نشده و نخواهد شد و علت عصبانیت دشمن نیز، همین موضوع است».

بگذریم محور صحبت های بنده در دومین جلسه هیئت رضویه سپهر پیرامون عملکرد این افراد نیست.

محور اصلی صحبت بنده در مورد صفتی است که یکی از مهم ترین صفت یاران ولی است.

برای اینکه این مهم ترین را درک کنیم باید به سراغ معصومین برویم، چرا که گاهی من می گویم مهم ترین صفت و گاهی امام معصومی مثل امیرالمومنین می فرماید.

شاید برخی پیش خودشان گمان کنند مهمترین صفت حتما صفت اخلاقی مهمی است. مثلا رعایت تقوا، یا پرهیز از گناهان، یا پرهیز از دنیا طلبی، یا انجام واجبات و ترک محرمات و....

گرچه هر کدام از این صفات در جای خود مهم  و اساسی هستند و لازم، اما امام می فرماید همه اینها لازم است اما یه صفت است که در بین یاران خوب من از همه مهم تر است.

حضرت در مورد یکی از یاران خود که متصف به این صفت بود تعبیر عجیبی دارند که در مورد هیچکدام از اصحاب ائمه ما این تعبیر را نمی بینیم.

این ادعایی که ما کردیم خیلی ادعای بزرگی است انشاالله در جلسات بعد در مورد آن بیشتر توضیح می دهم.

اما آن صفتی که حضرت در مورد آن تاکید دارند یه صفت سیاسی است نه یه صفت اخلاقی.

البته حواستون باشه اینکه بنده می گویم صفت سیاسی نه اخلاقی این به این معنا نیست که می شود صفات اخلاقی و تقوا را رها کرد و این صفت را کسب کرد.

بلکه برعکس است بهترین ها در کلاس های اخلاقی باید برای کسب این صفت بکوشن، تا آن را کسب کنند. و شاید بتوان گفت یکی از دلایل غیبت حضرت ولی عصر عج این است که هنوز انسانهای اخلاقی و باتقوایی که دارای این صفت باشند به 313 نفر نرسیده اند.

یعنی ما انسانهای باتقوا در طول روزگار زیاد داشته ایم که شاید عدد آنها بیشتر از 313 نفر هم رسیده است. اما همه آنها دارای این صفت نبودند.

این صفت یکی از مهم ترین صفاتی است که برای تشکیل حکومت یک امام لازم و ضروری است. اما اگه امام تشکیل حکومت ندهد ، نظام اسلامی تشکیل ندهد همان صفات اخلاقی برای ما شاید بس باشد.

اما اگر آرزوی تشکیل نظام و حکومت اسلامی از طرف امام معصوم را داشته باشیم باید بازم عرض می کنم باید باید این صفت را کسب کنیم.

انشالله در جلسات بعد برخی از خطبه های نهج البلاغه را که حضرت امیر علیه السلام در آن به باتقوا ترین یاران خود، به خاطر نداشتن این صفت توپیده است. درحالی که اگر نام آنها برده شود شاید شما باورتان نشود. اما حضرت به این یار بهتر از گل می توپد که چی می کنی؟

اما اینکه این صفت که دارای این درجه از اهمیت است چیست؟

انشاالله باشد برای جلسه بعد

در پایان عرایضم توسلی به خدمت ارباب بی کفنمان پیدا کنیم انشاالله باشه که با همه بچه های مرصوص و سپهر به خدمت حضرتش در کربلا برسیم.

شخصی خدمت امام صادق (ع) رسید . امام پرسیدند : ای مرد ، چند بار در طول روز به زیارت جدم حسین (ع) می روی ؟ شخص گفت : هیچ . امام پرسید ای مرد : در طول هفته چه طور ؟ شخص گفت : هیچ . امام پرسید : در طول ماه ، سال و یا هرچند سال ، چند بار به زیارت جدم حسین (ع) می روی ؟ شخص گفت : مولای من ، میان من و حسین (ع) فرسخ ها فاصله است ( شرایط اینگونه نیست که من چندبار به زیارت حسین (ع) بروم ) . امام صادق (ع) فرمودند : وای بر تو ! هرموقع که دلت هوای زیارت حسین (ع) کرد به بالای بلندی برو و ندا بده : السلام علیک یا ابا عبدالله .

با یک سلام از روی معرفت می توان کربلایی شد و این کم فضیلتی نیست !

جایی دیگر داریم که امام صادق (ع) فرمودند : هر موقع دلتان برای حسین (ع) گرفت ندا بدهید :صل الله علیک یا اباعبدالله.

حالا همه با هم دل ها را راهی حرم باصفایش بکنیم دست به سینه، خودمان را مقابل ضریحش ببینیم و سلام دهیم.

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ی اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ

عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ

وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

برای نوشیدن شربت هیئت

دانلود کنید(به یاد اردوی مرصوص) 

http://rasekhoon.net/media/download/397884/اشکای-روضه-آبرومونه

دانلود فایل فشرده(باید تا آخر گوش کنی خیلی زیباست)

رمز : www.mihandownload.com

اشکای روضه آبرومونه (شور)


خدایا در امر فرج حضرت ولی عصر تعجیل عنایت بفرما

رهبر معظم انقلاب رو در سایه لطف و کرمش حفظ و محافظت بفرما

دشمنان انقلاب اسلام و تشیع را ذلیل و خوار و رسوا بگردان

توفیق شهادت در رکاب حضرتش رو نصیب ما بگردان