جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

خداوند در سوره صف می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ

می خواهیم از مرصوصین شویم.
بنیان مرصوص یعنی بناهای پولادین

پیوندها

خلاصه این پست برا اونا که وقت ندارن

عبادات و پرهیز از محرمات در حکومت طاغوت اگر سبب، تقویت آن حکومت شود ارزشی ندارد،

مبارزه با طاغوت در راس همه مفاسد است. مهم ترین معیار انحراف یک حکومت از آرمانش

سنجش او با معیارهای حکومت طاغوت است.

مشروح این پست برا اونا که اهل دقتند در ادامه مطلب



توصیه بنده به دوستانی که فرصت مطالعه همه متن را ندارند این است که حداقل قسمت

هایی را که با رنگ، رنگی شده است را مطالعه نمایند.


در پست قبل به برخی از شبهات پیرامون حکومت دینی اشاره شد. برای پاسخ به این شبهات با توجه به مخاطب به دو صورت می توان عمل کرد.

الف: طرف مقابل معاند است و به دنبال ضربه زدن است.

ب: طرف مقابل جاهل است و به دنبال جواب

با معاندین باید مجادله کرد و جواب های کوبنده و چالشی داد و با جاهل جواب های اقناعی و ریشه ای.

جواب های به معاندین به این صورت است که، موارد نقض و آشکاری که آنها از آن چشم پوشی می کنند و آن را در سوالات خو مطرح نمی کنند را، به رخ شان کشید و با این جواب آنها آنها را ساکت کرد.

و یا موارد مغالطه در شبهه را، روشن نمود و در همان شبهه مچ آنها را گرفت.(در مورد موارد نقضی و مجادله ای بعدا بحث خواهم نمود اما فعلا به جواب های حلی بپردازیم تا به هدفمان برسیم)

هدف ما از این بحث این است که ریشه های اعتقاداتمان در مورد حکومت دینی را به چشمه های جوشان و جاری گره بزنیم تا در هیچ شرایطی با کویرهای بی آب شبهات روبه رو نشویم.

گاهی ریشه اعتقادات من به حکومت دینی رشد علمی کشور است، گاهی به پیروزی در دفاع وقدس، گاهی خون شهدا، گاهی به انتخابات و خواست مردم، گاهی به اجرای عدالت و... است.

در بیشتر مواردی که ذکر کردم طوفان های شبهات، نمونه های فراوانی از نقض  را در برابر ما خواهد آورد که ریشه های ما در معرض آسیب قرار خواهد گرفت.

بشر امروز چهار نوع معرفت(دانش) دارد. 1- معرفت تجربی. که حاصل آزمون و خطای و آزمایشات او است. 2- معرفت عرفانی که حاصل شهود او است. 3- معرفی عقلی که حاصل استدلال های او است.

اگر ما ریشه حکومت دینی را در این سه بستر بند گردیم بدانیم که در معرض طوفان های شبهات خواهیم بود و نمونه های نقضی ولو غلط ما را به تردید خواهد افکند.

اما اگر ریشه معرفت به حکومت دینی را در بستری دیگر بند کنیم هیچ شبهه ای توان مقابله با آن را ندارد.

«وحی» چهارمین نوع از معرفت انسانی است. این نوع معرفت نه با تجربه و نه با شهود و نه با تفلسف به دست نخواهد آمد.(مرحوم علی صفایی)

حکومت دینی ریشه در وحی دارد و برای کسانی که به دنبال ایمان قوی می گردند باید از اینجا شروع به بحث نمود.

اگر ریشه حکومت دینی را در علوم تجربی و نظریه های سیاسی جستجو نمایی شبهه ها، امانی برای آرمانگرایی دینی نخواهند گذاشت و اگر ریشه حکومت دینی را در کشف و شهود عرفا و مکاشفات و خواب دیدن ها بند کنی بدان که در این راه به تعارض های بسیار میان وعده ها و حوادث آینده بر خواهی خورد، چرا که در این شیوه و راه، ابن عربی ها حق و اهل حق را به صورت خوک و خنزیر دیده اند و تو می مانی که چگونه در مکاشفه او حق اینگونه تجسم یافته است!!!

و اگر بخواهی ریشه حکومت دینی را در علوم فلسفی و استدلالی بند کنی، با تحولی شگرف در این عرصه مواجه می شوی، چرا که فلاسفه امروز می گویند آن چیزی که شما امروز بر سر نعش آن نشسته اید، برای سقراط و ارسطوی ما بوده است و ما از آنها عبور کردیم و با تحول عصر رنسانس به فلسفه امروز رسیده ایم.

به جای گدایی از این علوم، به سراغ وحی برویم، وحیی که آمده است تا انسان را از آنچه نمی دانست و امکان یادگیری آنر ا نداشت، یاد دهد.( عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ؛  العلق 5 )

البته این سه شاخه معرفتی را که خدمتتان عرض کردم، در جای خود مفید و راه گشا هستند اما برای هدف ما محدودند ، هدف ما استوار کردن ریشه های عمیق است که هر لحظه در حال تعمیق و نفوذ هستند. اما اگر هدف دیگری مانند اسکات خصم و رد معاندین داشته باشیم یقینا به این دسته از علوم رو خواهیم آورد و با خصم با زبان معرفتی خودش مجادله خواهیم نمود.

ریشه های حکومت دینی

یکی از مهم ترین ریشه های حکومت دینی مبارزه با طاغوت است.

امیدوارم به معانی این سه واژه و لوازم آن توجه داشته باشید(حکومت دینی) (مبارزه) (طاغوت)

طاغوت

ابتدا از واژه طاغوت شروع می کنم

در سوره بقره می خوانیم که مومنین قبل از اینکه ایمان به خداوند بیاورند می بایست کفر به طاغوت داشته باشند. (فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّه‏  256)

تقدم کفر به طاغوت بیانگر بیانگر اهمیت، کفر به طاغوت است.

طاغوت در لغت به معنی هر گونه تجاوز از حد متعارف می باشد(التحقیق 7/82) و در آیات قرآن اینگونه معرفی شده است،

1-  ضلالت و گمراهی از حق (مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِیَ لَهُ وَ یَذَرُهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ، 7/ 186)

 2- مقدم داشتن حیات دنیا بر آخرت(فَأَمَّا مَنْ طَغى‏ وَ آثَرَ الْحَیاةَ ‏،79/ 37)

3- استغناء و بی نیازی(کلاََّ إِنَّ الْانسَانَ لَیَطْغَى 6 أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنىَ 96/7)

4- توهین و تکذیب رسول (... إِلَّا قَالُواْ سَاحِرٌ أَوْ مجَْنُون 52 أَ تَوَاصَوْاْ بِهِ  بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُون 51/53؛ همچنین آیات 52/29-32؛ و کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها 91/11)

 

برای اینکه این تعاریف را بتوانیم به صورت عینی تصور کنیم از مثالی بهره می گیرم.

واژه طاغوت وقتی  در مورد آب به کار رفته است،( المفردات راغب، 520) که بیانگر طغیان و سرکشی آب است. بارها شنیده ایم که در فصل بارندگی رودخانه ها طغیان می کنند. طغیان رودخانه ها به چه معنا است؟

زمانی رودخانه طغیان می کند که به منابع زیادی دست می یابد و همان منابع آبی فراوان سبب می شود که از مسیری که همیشه در آن جریان داشته است طغیان کند و به گمراهی رو بیاورد و وارد خانه ها و زندگی مردم شده و ویرانی ها را به دنبال داشته باشد.

بارش ها زیاد برای کسانی که مسیر و ظرفیت درستی ندارند ابتدا سبب غرور و بی نیازی، بعد طغیان، و بعد از آن ضلالت و گمراهی می شود.

در حالی که اگر این رودخانه ظرفیت و گنجایش عمیقی داشت، هیچگاه بارش های الهی سبب طغیان او نمی شود، اینکه او به طغیان کشیده می شود به این دلیل است که ظرفیت و عمقی را در خود ایجاد نکرده است.

آن رودخانه ای که سطحی بوده است ، اما ظاهر بینان به سطحی بودن آن توجه ای نداشتند به صرف اینکه در آن آبی جاری است و آنها می توانند چند صباحی در کنار آن زندگی کنند گرد آن جمع شدند، و او با همین مقدار آب جمعیت های زیادی را به دور خود جمع کرد اما یک بارش پر هجم،  سطحی بودن او را نشان می دهد و او وقتی نعمت ها را می بیند به طغیان رو می آورد و به دلیل اینکه از علم و تکنولوژی و سلاح بیشتری برخوردار است و در هر کشوری وارد می شود و اسباب اقامت طولانی مدت خود را پهن می کند و تو  او را  یک روز در عراق می بینی و یک روز در پاکستان و هر روز در افغانستان و امروز در لیبی و ترکیه و...

طغیان انسانها تفاوت هایی با طغیان رودخانه ها دارد، در طغیان رودخانه، آنچه شما شاهد آن هستی حرکت طبیعی و غیر ارادی رودخانه است اما در طغیان انسانها، پای اراده و خواست انسان ها در میان است. کسانی که از خصلت طغیان گری برخوردارند تمامی منابع را به سمت خود و در انحصار خود می گیرند و به هیچ اراده مخالفی اجازه نفس کشیدن هم نمی دهند.

خداوند در قرآن کریم می فرماید یکی از دلایل ارسال رسولان همین طغیان برخی و تسلط طاغوت ها است که رسولان می بایست مردم را از اطاعت طاغوت برحذر می داشتند.( وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‏ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت، 16/36‏)ترجمه: یعنی برای هر امتی رسولانی را فرستادیم تا هم مردم را دعوت به بندگی خداوند بکنند و هم از طاغوت اجتناب دهند.

وقتی خداوند موسی را به سمت فرعون روانه می کند دلیل آن را در سه آیه از قرآن کریم اینچنین بیان می کند،  اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏ 20/24 79/17  به سوی فرعون برو که او طغیان کرده است. و در همین سوره(طه) در دستور دیگری به حضرت موسی و برادرش هارون دوباره چنین می فرماید: اذْهَبا إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏ 20/43

مساله طغیان و طاغوت گری فرعون آنقدر پر اهمیت است که حضرت موسی در بیانی به خداوند چنین می فرماید: قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنا أَوْ أَنْ یَطْغى‏ 20/45 . یعنی خدایا ما می ترسیم که او در آزار ما شتاب کند و یا اینکه طغیان او بیشتر شود(ترجمه المیزان)

این آیات بیانگر شدت طغیان و طاغوت گری فرعون بود، این طغیانگری سبب شده بود تا مردم مصرش را به بردگی بگیرد و آنها هم از او اطاعت نمایند   فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ 43/54

و در مورد بنی اسرائیل هم چنین می کرد یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ 2/49 پسران را می کشت و زنان ( را برای بردگی) زنده نگه می داشت.

در آیه­ ای که ذکر شد(43/54) دلیل اطاعت مصریان را فسق آنها بیان می کند اما این فسق در نتیجه اطاعت طاغوت پدید آمده بود، چرا که، وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات. 2/256. کسانی که کافرند ولی و سرپرست آنها طاغوت است که آنها را از نور به سمت ظلمت می کشاند.

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی‏ نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ

و چه زیبا خداوند همه این نکات را در این ایه جمع نموده است، در این آیه هم به علو و طغیانگری فرعون اشاره شده است هم به ظلم به بنی اسرائیل و هم به مفسد بود ال فرعون و طاغوت.

حال اگر حضرت موسی بخواهد مردم را از این همه نکبت و تاریکی نجات دهد باید چه کار بکند؟

باید با بی حجابی مبارزه کند؟

باید با فقر مبارزه کند؟

باید با مواد مخدر مبارزه کند؟

باید با مفاسد اقتصادی مبارزه کند؟

و یا از مبارزه با سرپرستی طاغوت شروع کند، چرا که تسلط طاغوت از همه اینها بدتر است و سبب همه این مشکلات.

به همین دلیل خداوند وقتی که حضرت موسی و برادرش هارون را به سمت فرعون می فرستد یکی از دلایل این درگیری و مبارزه را طغیان و طاغوت گری فرعون ذکر می کند.

حتی هنگام اعزام حضرت موسی در این سه آیه ای که ذکر شد سخنی از دیگر مفاسد این حکومت ذکر نمی شود، خداوند می فرماید برو چون او اهل طاغوت است و اجازه نمی دهد که بنی اسرائیل آزادانه زندگی کنند، او در همه شئون زندگی بنی اسرائیل دخالت می کند.

پس یکی از گام های مهم و ریشه ای در انقلاب ها مبارزه با طاغوت است، اگر رسولی بتواند تسلط طاغوتی را از مردم بردارد به پیروزی بزرگی دست یافته است و به واسطه همین پیروزی می تواند بر مردم نجات یافته منت بگذارد که من به امداد الهی  شما را از سلطه طاغوت نجات دادم. چنانچه در این آیه می فرماید:

«وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنْجاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی‏ ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ »

ترجمه«و به یاد بیاور آن زمانى را که- موسى به قوم خود گفت نعمت‏هاى خدا را بر خود به یاد آورید، زمانى که (گروهى از) فرعونیان به سختى عذابتان مى‏کردند و پسرانتان را سر مى‏بریدند و زنانتان را (براى خدمتکارى) زنده نگه مى‏داشتند، نجاتتان داد و در اینها از جانب پروردگارتان آزمایش بزرگى بود»(ترجمه المیزان)

اهمیت مبارزه با طغیان و کفر فقط در گستره اجتماع نیست، این مبارزه حتی در نهادهای کوچکتری مانند خانواده نیز در جریان است. چنانچه در ماجرای حضرت موسی علیه السلام آن شخصی از رجال الغیب، که به خضر مشهور است، در صحنه ای طفلی را می کشد، بعدا در برابر اعتراض های حضرت موسی علیه السلام اینگونه پاسخ می دهد: وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشینا أَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ کُفْرا(18/80) ترجمه: اما آن پسر، پدر و مادرش مؤمن بودند ترسیدم به طغیان و انکار دچارشان کند(المیزان)

علت قتل فرزند توسط حضرت خضر چنین بیان می شود که ترسیدم پدر و مادر مومنش را به طغیان و کفر وا بدارد.

پرهیز از تن دادن به حاکمیت طاغوت

در آیات متعددی از قرآن کریم انسانها را از تن دادن به حاکمیت طاغوت نهی نموده است که در اینجا به آنها اشاره می کنیم.

أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَ یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً(4/60)

در این آیه شریفه خداوند می فرماید برخی ادعا دارند که به حکومت اسلامی و دینی ایمان دارند و همچنین حکومت های قبلی دینی را نیز به رسمیت می شناسند اما امروز در موارد اختلافی به داوری های طاغوت مراجعه می نمایند و بر اساس ارزش های آنان حق را می سنجند.  در حالی که به اینها دستور داده شده بود که به طاغوت کفر بورزند. اما اینها از این دستور پیروی نکردند.

در این آیه خداوند به طور صریح دستور داده است که از مراجعه به طاغوت برای داوری خود داری کنید. مثل برخی که با مراجعه به تشکل های حقوق بشری غربی ها، به دنبال این هستند که حق و حقوقی برای خود دست و پا نمایند.

با توجه به اگر ما بخواهیم داوری ها را نزد طاغوت نبریم، لازمه اش این است که با طاغوت مبارزه کنیم و حاکمیت حقی را ایجاد نماییم و در تحلیل های خود به ملاک ها و معیارهایی که آنها برای ما دیکته می نمایند توجه نکنیم.

قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِکَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازیرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِکَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبیلِ (5/60)

در این آیه نیز خداوند می فرماید کسانی که به بندگی طاغوت در آمدند ما آنها را مانند میمون و خوک قرار دادیم.

وَ الَّذینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى‏ فَبَشِّرْ عِباد(39/17)

در این آیه هم خداوند می فرماید کسانی هستند که از پرستش طاغوت و به ولایت و سرپرستی گرفتن آن اجتناب دارند، به همین دلیل اینان به سمت خداوند بازگشت می نمایند.

 

سوال اساسی

اگر کسی شیعه اهل عبادت بود اما کفر به طاغوت نداشت و حاضر شد که در دستگاه طاغوت به حقوق خود برسد حکمش چسیت؟

در روایت تفسیری که در ذیل آیه 60 سوره نساء آمده احادیث متعددی داریم که ما را از مراجعه به طاغوت برای گرفتن حقمان نهی کرده اند.

به عنوان مثال در حدیث شریفی داریم که ابی بصیر از حضرت صادق علیه السلام سوال می کند، اینکه خداوند در آیه 188 سوره بقره می فرماید اموال خود را میان هم به باطل نخورید و به حکام متوسل نشوید؛ یعنی چه؟

حضرت جواب می دهند که ابا بصیر ، خداوند می داند که حاکمان جوری وجود دارند .... حال اگر برای کسی اختلافی پیش آمد، و حقش ضایع شد و او به دنبال این بود که حق خود را باز پس گیرد، او باید به سراغ حکام اهل ولایت برود، پس مبادا شکایت های خود را نزد اهل جور و ستم و طاغوت ببری تا آنها برای تو قضاوت نمایند.

بعد حضرت این آیه از قرآن را تلاوت نمودند:« أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ  60 نساء» « کسانی هستندکه خیال مى‏کنند به کتاب تو و کتابهاى سلف ایمان دارند اما قضاوت ها را  نزد حاکم طاغوتى می برند»(تفسیر برهان 1/401)

در روایت عجیب دیگری داریم که عمر بن حنظله می گوید از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم دو نفر از شیعیان( در حدیث دارد من اصحابنا) بر سر مال و حقی با هم اختلاف پیدا کردند، پس برای مشخص کردن حقشان نزد حکومت طاغوت رفتند، تا در مورد اختلاف آنها رسیدگی کند، آیا این کار بر آنها حلال است؟

حضرت در جواب او فرمودند: هر کسی (چه شیعه چه سنی) برای گرفتن حق خود به حکومت طاغوت مراجعه نماید، بعد قاضی حکومت طاغوت، در مورد اختلاف آنها حکم دهد، آنگاه آن شخص بخواهد مال و حقش را بر طبق حکم قاضی طاغوت بگیرد، آن مال بر او حرام است و نمی تواند در آن مال تصرف نماید، حتی اگر قاضی درست حکم داده باشد و آن مال حق مسلم آن شخص باشد!!(شاید سوال پیش بیاید که مال حق مسلم اوست چرا برای او حرام است؟) حضرت می فرماید علت حرمت برای این است که، این حکم و قضاوت ، حکم و قضاوت طاغوت بوده است و خداوند ما را از مراجعه به طاغوت نهی نموده است! ...(همان)

توجه:

اگر بر این احادیث دقت نماییم به نکات بسیار جالبی خواهیم رسید.

نکته اول این است که در متن حدیث اول دارد «رجل» اطلاق این کلمه حتی شامل غیر شیعیان هم می شود، یعنی مطلق مراجعه به طاغوت دارای اشکال است، حتی برای اهل کتاب.

نکته عجیب در حدیث دوم است، برای اینکه این نکته مورد توجه قرار گیرد مثالی می زنم.

فرض کنید دو نفر در زمینی با هم شریک هستند، یکی از شرکا با دست بردن در قرار داد، به حقوق شریک دیگر تجاوز نموده است و تمام زمین را صاحب شده است، حال شریک اول برای احیاء حق خود به دادگاه حکومت طاغوت شکایت می کند، دادگاه حکومت طاغوت، مشغول رسیدگی به پرونده می شود و با عدالت بسیار دقیق، متوجه این کلاه برداری می شود، پس حکم می کند که شریک دوم باید حق شریک اول را بر گرداند.

در نتیجه مامورین دادگاه حق شریک اول را از شریک دوم می گیرند و در کمال احترام به او باز می گردانند، حضرت می فرماید گرفتن این زمین بر او حرام است، با اینکه حقش است و مورد ظلم واقع شده بود و حکومت طاغوت هم درست قضاوت کرده بود اما حضرت می فرمایند تو به حقت نرسیدی! و اگر آن را بگیری دخل تصرف تو در آن مال برای تو حرام است، هر چند که حق مسلم تو باشد!

و شاید این حرمت فقط حرمت تکلیفی نباشد و حرمت وضعی نیز  باشد یعنی اگر در این زمین نماز بخوانی نماز تو قبول نخواهد شد، و باید همه آنها را قضاء کنی!

نکته ای که در این روایت است این است که، حضرت می فرماید شما نباید دایره حق را فقط در محدوده املاک و دارائی های خودت تعریف کنی، درست است که تو به حق خودت رسیدی، اما با این رسیدن حق ما اهل بیت را ضایع کردی و سبب تقویت طاغوت شدی!

حال شما این روایت را تعمیم دهید به عبادات، اگر شما با بجا آوردن حج سبب تقویت طاغوت شوی این حج قبول است؟

اگر با برگذاری نماز جماعت و دیگر عبادت ها سبب تقویت طاغوت شدی این نماز قبول است؟ حتی اگر در صفوف بسیار منظم و اشک و آه همراه باشد!

آن فتنه گری که برای مشخص شدن انتخابات درخواست نظارت بین المللی(نظارت طاغوت) بر انتخابات را دارد، بر فرض محال هم طاغوت با عدالت نظارت کرد و تحت نظارت طاغوت به ریاست رسید، آیا آن ریاست برای او حلال است؟

کسانی که برای رسیدن به حق خود(نه باطل و دروغ بزرگی که در خلوت ها به آن اعتراف دارند) متمسک به طاغوت می شوند، اگر به این حق برسند آیا مجاز به تصرف هستند؟

هنگامی که مرحوم ابوترابی در اسارت بودند، ایشان و عده ای دیگر به شدت مورد شکنجه قرار گرفتند، روزی که قرار بود نماینده صلیب سرخ از اردوگاه بازدید کند، برای مدت کوتاهی به اوضاع آنها رسیدگی شد و لباس و غذای خوب در اختیار آنها قرار دادند.

در روز بازدید نماینده صلیب سرخ برخی از اسراء ، از شکنجه ها به نماینده های صلیب سرخ شکایت کردند ولی، مرحوم ابوترابی با اینکه شکنجه زیادی شده بود در پاسخ نماینده های صلیب سرخ گفته بودند، بالاخره دوران اسارت است، و از شکنجه ها هیچ نگفته بود. بعد از رفتن نماینده های صلیب سرخ، افسر شکنجه گر عراقی نزد او می آید و می پرسد، چرا تو شکایت نکردی؟ مرحوم ابوترابی این آیه از قرآن را تلاوت کرده بودند«وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلا» درسته ما با هم در حال جنگ هستیم، ولی مسلمان از مسلمان نزد کافر شکایت نمی کنه تا او مسلط بر مسلمانان شود.

موید این سخن مرحوم ابوترابی همین آیه قرآن است که در مورد آن بحث کردیم« یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ ».

حال تو ببین برخی خواص با سخنان دروغ و تهمت های خود، چه تسلط های از طاغوت برای ما پدید آوردند، در حالی که تفسیر قرآن هم نوشته اند!!

 

اما دلیل ما برای اینکه روایت را تا این حد تعمیم می دهیم روایت دیگری از حضرت صادق علیه اسلام است که فرمودند: َ إِنَّ بَنِی أُمَیَّةَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِیمَ الْإِیمَانِ وَ لَمْ یُطْلِقُوا تَعْلِیمَ الشِّرْکِ لِکَیْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَیْهِ لَمْ یَعْرِفُوه‏ (الکافی، ‏2/ 416)

بنی امیه مردم را در فراگرفتن ایمان آزاد گذاشتند، اما آنها را در فرا گرفتن شرک آزاد نمی گذاشتند، به دلیل اینکه اگر آنها را در شناخت شرک آزاد می گذاشتند دیگر مردم از آنها اطاعت نمی کردند، یعنی مردم متوجه می شدند و قدرت تشخیص آنها بالا می رفت که اینها مشرکند و حکومت، حکومت طاغوتی است، پس بر علیه آنها شورش به پا می شد به همین دلیل، فقط ایمان و عبادت را به مردم یاد می دادند اما از طاغوت و شرک چیزی یاد نمی دادند( حاشیه مرحوم فیض کاشانی در کتاب شریف الوافی، 4/255)

تا اینجا ما فقط به یک جواب ریشه ای به اشکالات مطرح شده بسنده کردیم، انشاالله در پست های بعد به جواب های دیگر، همچنین جواب ها نقضی خواهیم پرداخت. منتظر بقیه جواب ها باشید.

نتیجه:

با توجه به مطالبی که در مورد طاغوت در آیات و روایت مطرح کردیم، به این نتیجه می رسیم که مبارزه با طاغوت از مبارزه با بی حجابی، مبارزه با فقر، مبارزه با اعتیاد و... مهم تر است.

یعنی اگر آن عارف قدری تامل و تفکر داشت می دانست که امام خمینی مهم ترین شرط حکومت اسلامی را در جامعه ایران محقق کرد و آن سرنگونی طاغوت و احیاء حکومت توحید بود.

آن عارف دقت ندارد که اگر عبادت همه خلق را در حکومت طاغوت انجام دهد و این عبادت های او سبب تقویت حکومت طاغوت شود، برای این عبادت ها و ذکر ها، ذره ای پاداش نخواهد داشت و گرفتار عذاب الیم خواهد بود.

حال با این تامل و تدبر می یابی که امام خمینی با احیاء حکمت اسلامی چه خدمت بزرگی را فقط به چنین عارفانی کرد(بگذریم از بقیه خدمات حکومت او که برای شمردن آن سالها وقت لازم است) تا عبادات و ذکر آنان دچار آفت، تقویت طاغوت نگردد، بر این عارفان لازم است که صبح شام دعاگوی چنین کسی باشند که آنها را از تاریکی حکومت طاغوت خارج، و به نور حکومت اسلامی رساند، که اگر عدد در برابر انبوه صفرهای این عارفان نباشد، عبادات آنها معنایی نخواهد داشت، و جر پوچی درو نخواهند نمود.

اگر امام خمینی به جای مبارزه با طاغوت به اصلاحات جزئی در حکومت پهلوی رضایت می داد، چقدر به این آرمان قرآنی نزدیک می شد؟

امروز جمهوری اسلامی، چقدر از این هدف بلند قرآنی فاصله گرفته است؟

در این کشور چقدر طاغوت حکومت و تسلط دارد؟

می بینی علی رغم همه تحریم ها، اما سلطه ای بر ما ندارد، و شما فاصله بین سلطه و تحریم را به خوبی درک می کنید.

در کشورهای همسایه ما، چقدر طاغوت تسلط دارد؟

اگر عبادت جن و انس را هم در کشورشان انجام دهند اما سبب ادامه تسلط طاغوت شود، این عبادات هیچ ارزشی نخواهد داشت، چرا که عبادت او سبب تقویت سلطه طاغوت شده است.

عبادت او  پایگاهی مستحکم برای لانه کردن طاغوت شده است و می بینی که در همه کشورهای همسایه پایگاه های مختلف دارد و مسلط بر اوضاع آنان است.

آنچه جناب شمس الواعظین در این بخش نمی دیدند، طاغوت بوده است، او این دستاورد بزرگ را نادیده گرفته بود و با برخی ادعاها به مبارزه با، تنها حکومت دینی آمده بود که در برابر طاغوت زمان ایستاده است.

در پایان این قسمت بازم تاکید دارم که جواب های بنده به این شبهات تمام نشده است و برای هر طیف به حول قوه الهی جواب های محکمی آماده خواهیم نمود، جوابی که در این جا مطرح شده از یک زاویه بود انشاالله از زاویه های دیگر به این مساله خواهیم پرداخت.

در این هفته دعاگوی همه مومنین در جوار حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام خواهیم بود(مخصوصا شیعیان بحرین و عربستان)

  • محمد جواد ابراهیمی

نظرات  (۶۹)

بسیار دقیق و جالب بود
مخصوصا روایات و آیات که باورهایمان را محکم میکند

پاسخ:
بسیار ممنون
موفق باشید
امیر علی چطوره؟
خیلی مخلصیم
سلام برادر
بسیار بسیار بسیار عالی بود!

سؤال:
۱. منظورتون از متن زیر چی بود؟
«حال تو ببین برخی خواص با سخنان دروغ و تهمت های خود، چه تسلط های از طاغوت برای ما پدید آوردند، در حالی که تفسیر قرآن هم نوشته اند!!»

۲. منظورتون از عارف چه کسی بود؟

تصحیح:
در متن یکجا بالاخره رو بلاخره نوشته‌اید
و نیز سلطه رو سطله!

تقدیر:
تو این متن ادبیات‌تون بعضی جاها خیلی نزدیک به استاد صفایی‌ه!
ممنونم
ان‌شاءالله خداوند شما رو حفظ کنه.


موفق باشید
یا علی


پاسخ:
سلام عزیز
1- همون که حدس زدید بود
2- عارف همان کسی بود که در پست قبل گفتم استخاره های دقیق می گرفت
3- ممنون
4- الحمدلله خوشحالم از اینکه شبیه بزرگ مردی مثل صفایی می نویسم
ممنون از لطف شما
همچنین

سلام بسیار آموزنده  بود. چون از آیات واحادیث بهره گرفته بودید. مناسب دیدم تا چندین آیه دیگر در این  رابطه ذکر کنم
آری چه شایسته قرآن اهل طاغوت را توصیف می‏کند: در حقیقت کسانی که کفر می‏ورزند، چه بیمشان دهی، چه بیمشان ندهی برایشان یکسان است؛ آنها نخواهند گروید(6)
 خداوند بر دلهای آنان و بر شنوای ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده ای است و برای آنان عذابی بزرگ است(7)
 و برخی از مردم می‏گویند ما به خدا و روز واپسین ایمان آورده‏ایم ولی گروندگان (راستین) نیستند(8)
با خدا و مومنان نیرنگ می‏بازند؛ ولی جز بر خویشتن نیرنگ نمی‏زنند، و نمی‏فهمند(9)
در دلهایشان مرضی است؛ و خدا بر مرضشان افزود؛ و به سزای آنچه به دروغ می‏گفتند عذابی دردناک در پیش خواهند داشت(10)
و چون به آنان گفته شود در زمین فساد نکنید می‏گویند ما خود اصلاح‏گریم(11)
به هوش باشید که آنان فساد گرند ولیکن نمی‏فهمند(12)
و چون به آنان گفته شود همان گونه که مردم ایمان آوردند، شما هم ایمان بیاورید می‏گویند آیا همان‏گونه که کم خردان ایمان آورده‏اند، ایمان بیاوریم؟ هشدار که آنان کم خردانند، ولی نمی‏دانند(13)
و چون با کسانی که ایمان آورده‏اند برخورد کنند، می‏گویند ایمان آورده‏ایم و چون با شیطانهای خود(رؤسای خود) خلوت کنند می‏گویند ما با شمائیم، ما فقط آنان را مسخره می‏کنیم(14)
خداست که مسخره‏شان می‏کند و آنان را در طغیانشان فرو می‏گذارند تا سرگردان شوند(15)
همین کسانند که گمراهی را به بهای هدایت خریدند در نتیجه  داد و ستدشان سودی به بار نیاورد و هدایت یافته نبودند(16)

بقره


 

 
پاسخ:
سلام
ممنونم
خیلی عالی بود

سلام بر شما دوست ارجمند
در خط زیر
....به رخ شان کشید و با این جواب(آنها آنها) را ساکت کرد. و یا موارد مغالطه از شبه... ویرایش بفرمایید
انصافا نوشتن چنین متن طولانی ، آنهم بدون اشتباه تایپی بسیار دشوار است 
خواندم و به اندازه ی خودم درک  و برداشت کردم
ممنونم از اینکه خبرم کردید 
خسته نباشید و زیارتتون هم  پیشاپیش قبول . التماس دعا
پاسخ:
سلام
ممنون از تذکر خوبتون چشم اصلاح می شه
بزرگوارید از لطفتون سپاس
خدا قسمت شما کنه
  • فدایی سید علی
  • سلام مثل همیشه عالی پیش رفتید...
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام
    ممنونم
  • شهید دیالمه...
  • سلام الله...
    لک الحمد..
    قلمتون جوهرش وقف بماند نزد حضرتش...
    خداقوت
    پاسخ:
    سلام
    انشاالله
    لطف دارید
  • Anti-Imperialism & Anti-Zionism
  • سلام ممنونم
    پاسخ:
    سلام
    خواهش
    سلام.
    خداقوت
    خیلی عالی بود ولی چون خیلی وقت نیست که به جمع جنبش وارد شدم  یکم نظر دادن برام سخته  انشالله که بتونم پابه پای شما پیش بیام برای یه مرصوص کامل شدن.
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام
    ممنون
    در خدمت هستیم
    سلام
    ممنون از اطلاع رسانی تون.
    ***
    بسیار استفاده بردم از مطالبتون، مدتهاست دنبال اینطور مطلبی بودم.
    ****
    همیشه حسرت می خوردم به طلبه ها که توی حوزه ، یاد می گیرن برعکس دانشگاه ها که ما مطالب رو حفظ می کنیم. فن استدلال و ارتباط بین مفاهیم توی طلبه ها بخصوص عزیزانی مثل شما بسیار جذابه، بعنوان مثال در مورد طاغوت، منع مراجعه به حاکم جور، حتی اهداف اولیه انبیاء مطالب بسیاری خونده بودم، یک موردش  در مورد اولین باری که ایران، داوری بین المللی رو پذیرفت (قرارداد الجزیره) بحث های زیادی در مورد منع مراجعه به طاغوت شده بود، اما فرق من و شما در اینه که من و امثال من حفظ می کنیم ولی شما یاد می گیرید و استدلال می کنید و از داشته ها و دانسته ها، تئوری و مطالب جدید می سازید اما من فقط اجر و سیمان و اهن رو انبار می کنم، اما بنایی نمی  سازم و واضحه که این الات و ادوات به مرور زمان کارایی شو از دست میده!!!!
    ***
    ما معمولا پرحرف هم هستیم!!!!!
    ***
    در مورد فعالیت های گردان، بچه ها اطلاعات طراحی وب ندارن و بنده حقیر، توضیحات مطالب رو تا جایی که تونستم ساده عرض کردم، باز هم کمکی از من بر بیاد در خدمتم.

    ***
    موفق باشید، التماس دعا

    پاسخ:
    سلام
    بزرگوارید آقا محمد
    ما خدمت شما بسیار اردات داریم
    انشاالله این طرفا تشریف آوردید حتما به ما خبر دهید تا در خدمت باشیم
    سلام
    عالی بود
    خدا بهتون اجر بده
    وب شما منبع خوبی برای احادیث اهل بیت عصمت و طهارت هست


    [گل]
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از لطفتون
    سلام
    نفی طاغوت مقدمه توحید است
    احسنت بر شما زیبا بود
    پاسخ:
    سلام
    ممنون

    وقتی کسانی صرفا به نام دولت رفاه/توسعه/اقتصاد با نگاه های سودمحور و بازاری و پوشش کارامدی و تخصص خود را مطرح می کنند و عملگرایی را مشی خود معرفی می کنند و نه شعارزدگی را. خواه ناخواه سنگ اسلام آمریکایی را دارند به سینه می زنند.

    خوشتر اینکه نگاه پیر و مرشدمان، امام و قائدمان نائب الامام سیدعلی الخامنه ای دامت برکاته را در این تحلیل چراغ راه سازیم: 



    وقتى اسلام در هیئت حقیقى خود، در قواره‌ى واقعى خود بروز و ظهور پیدا میکند، تن اینها میلرزد. اینها از اسلامِ برده‌ى دلار نمیترسند؛ از اسلامِ غرق در فساد و اشرافیگرى نمیترسند؛ از اسم اسلامى که امتداد و انتهائى در عمل و در توده‌ى مردم نداشته باشد، نمیترسند؛ اما از اسلام عمل، اسلام اقدام، اسلام توده‌ى مردم، اسلام توکل به خدا، اسلام حسن ظن به وعده الهى که فرمود: «و لینصرنّ الله من ینصره»، میترسند.
    بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاه‌هاى جهان اسلام و بیدارى اسلامى‌1391/09/21


    به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاریس بدبین باشید؛ چه از نوع لائیک و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامى که رژیم صهیونیستى را تحمل میکند، ولى با مذاهب اسلامىِ دیگر بیرحمانه مواجه میشود، دست آشتى به سوى آمریکا و ناتو دراز میکند، ولى در داخل به جنگهاى قبیله‌اى و مذهبى دامن میزند و اشدّاء با مؤمنین و رحماء با کفار است، اعتماد نکنید. به اسلام آمریکائى و انگلیسى بدبین باشید، که شما را به دام سرمایه‌دارى غرب و مصرف‌زدگى و انحطاط اخلاقى میکشانند. در دهه‌هاى گذشته، هم نخبگان و هم حاکمان، به وابستگى بیشتر خود به فرانسه و انگلیس و آمریکا و یا شوروى افتخار میکردند و از سمبلهاى اسلامى میگریختند؛ و امروز همه چیز برعکس شده است.
    خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1390/11/14


    اولین و اصلى‌ترین نقطه در مبانى امام و نظرات امام، مسئله‌ى اسلام ناب محمدى است؛ یعنى اسلام ظلم‌ستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائى» را در فرهنگ سیاسى ما وارد کرد. اسلام آمریکائى یعنى اسلام تشریفاتى، اسلام بى‌تفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیاده‌خواهى، اسلام بى‌تفاوت در مقابل دست‌اندازى به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامى که با همه‌ى اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذارى کرد: اسلام آمریکائى.
     فکر اسلام ناب، فکر همیشگى امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهورى اسلامى نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامى امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسى کشور بر پایه‌ى شریعت اسلامى و تفکر اسلامى نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزه‌ى واقعى و حقیقى بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهورى اسلامى را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجب‌ترین واجبها، صیانت از جمهورى اسلامى است؛ چون صیانت اسلام - به معناى حقیقى کلمه - وابسته‌ى به صیانت از نظام سیاسى اسلامى است. بدون نظام سیاسى، امکان ندارد.
    خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران در حرم امام خمینى (ره)1389/03/14


    انسان مشاهده میکند در این معارضه‌‌هائى که با نظام در طول این سى سال انجام گرفته، این اسلامهاى گوناگون حضور داشته‌‌اند؛ هم اسلام التقاطى وجود داشته، هم اسلام سلطنتى وجود داشته، هم اسلام سوسیالیستى وجود داشته؛ انواع و اقسام این اسلامها در مواجهه‌‌ى با نظام جمهورى اسلامى وجود داشته‌‌اند.
    بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/07/02


    در انقلاب اسلامى، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بى‌بندوبارى و بى‌تفاوتى؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى‌خاصیت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچه‌ى دست قدرتها؛ و خلاصه اسلام ناب محمّدى(صلّى‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم)، جایگزین اسلام امریکایى گردید. و مطرح شدن اسلام بدین صورت و با این واقعیت و جدیت است که موجب خشم سراسیمه و دیوانه‌وار کسانى شده است که دل به زوال اسلام در ایران و در همه‌ى کشورهاى اسلامى بسته بودند و یا از اسلام، فقط نامى بى‌محتوا و وسیله‌یى براى تحمیق و اغفال مردم را مى‌پسندیدند. و لذا از روز اول پیروزى انقلاب تا امروز، هیچ فرصتى را براى تهاجم و ضربه زدن و توطئه و بدخواهى نسبت به جمهورى اسلامى و کانون حرکت جهانى اسلام - یعنى ایران - از دست نداده‌اند.
    پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)1369/03/10


    اسلام و حرکتهاى اسلامى همواره از نفاق، بیش از کفر صریح لطمه دیده است. امروز خطر اسلام امریکایى - یعنى آن‌جا که نام و عنوان اسلام در خدمت طواغیت و در جهت هدفهاى امریکا و دیگر مستکبرین است - از خطر ابزارهاى نظامى و سیاسى امریکا کمتر نیست و بیشتر است. از علمداران اسلام امریکایى، چه در لباس عالم دین و چه در موضع سیاستمدار برحذر باشید و آنان را در سخن و اشاره و جهتگیریشان متهم کنید و هرگز درصدد جلب کمک آنان نباشید.
    پیام به کنگره عظیم حج1370/03/26


    اسلام ناب، اسلامى است که باید ابوجهلها از آن بترسند. اگر اسلامى بود که ابوجهلها و ابوسفیانها از آن نترسیدند و با آن دشمن نبودند، باید در اسلام بودنش شک کنیم. آن اسلامى هم که طبقات مستضعف و محروم به آن امیدوار نشوند و دل ندهند، اسلام نیست. اسلامى که نتواند آرزوهاى خفته و فروکشته‌ى قشرهاى مظلوم را در سطح دنیا - نه فقط در سطح کشور خودمان - زنده و احیا کند، شک کنید در این‌که این دین، اسلام باشد.
    بیانات در دیدار پاسداران1368/12/10

    کسانى که هنوز نتوانسته‌اند جلوه‌ى انقلابى اسلام را درک کنند، باز هم در حوزه‌ها و در کسوت روحانیت هستند. هنوز کسانى که به جاى کینه‌ى امریکا و دشمنان، قلبهاى آنها جایگاه کینه‌ى مجاهدان فى‌سبیل‌اللَّه و جوانان مؤمن و پرچمداران حقیقت است، در حوزه‌ها و بیرون از حوزه‌ها نیز پیدا مى‌شوند. همان متحجّرانى که امام مکرر اشاره کردند - یعنى دوستداران و شیفتگان اسلام امریکایى؛ اسلامى که روحانیت و دین و معنویت را از مسیر خود و از مردم و خدا دور مى‌کند و مایه‌ى شادى و آسایش دل دشمنان خدا مى‌شود - هنوز هستند.
    بیانات در دیدار جمع کثیرى از علما و طلاب حوزه‌ى علمیه‌ى قم و مدارس علمیه‌ى تهران1368/12/02

     

    پاسخ:
    سلام
    عالی بود برادر
    چراغ راه تحلیلمان است و از برکاتش سود می جوییم
    با مطالعه این نکات متوجه می شویم اگر دشمنی، طاغوتیان را در مورد ما تمام شد مطمئن باشیم که مسیر را اشتباه رفته ایم
    دشمنی دشمن تا ظهور حضرت تمامی ندارد این علامت صحت راه و مجاهدت ما است
    سلام
    خیلی عالی سوال را بررسی کرده اید.
    و همچنین مثال رودخانه در مورد طاغوت خیلی جالب بود.
    در ضمن عقل و منطق میتونه خیلی راه گشا باشه.که بنده همان عقل و بیان منطقی را کافی و اصل میدانم.
    البته به این منظور که وحی هم با منطق و عقل اثبات میشه .
                                                                                                                                          

    اگر ما ریشه حکومت دینی را در این سه بستر بند گردیم بدانیم که در معرض طوفان های شبهات خواهیم بود و نمونه های نقضی ولو غلط ما را به تردید خواهد افکند.

    اما اگر ریشه معرفت به حکومت دینی را در بستری دیگر بند کنیم هیچ شبهه ای توان مقابله با آن را ندارد.

    اگر امکان دارد تفاوت این دو را بفرماید و بیشتر توضیح دهید ممنون میشم.
    التماس دعا 


    پاسخ:
    سلام
    ممنون از لطفتون
    متوجه جمله شما نشدم یعنی چی عقل و منطق را کافی می دانم؟
    انشاالله به معنی کلمه «کافی» توجه دارید!

     توضیح متن
    گاهی ما بر اساس فلسفه اسلامی(البته اگر بشود و عقیم نباشد) حکومت دینی را اثبات می کنیم
    گاهی بر اساس علوم تجربی(منظور از علوم تجربی یعنی حاصل تجربه و آزمون و خطای بشر است، پس شامل علوم انسانی دانشگاه هم می شود یعنی مطالعه بر روی پدیده ها و روابط آنها) حکومت دینی را اثبات می کنیم، مثلا بر اساس علوم سیاسی ضرورت تشکیل حکومت دینی را اثبات می نماییم
    گاهی هم بر اساس کشف و شهود عرفا اثبات می کنیم که حکومت دینی باید باشد
    مثلا می گوییم بسیاری از عرفا در مکاشفات و تجربه دینی خود به این نتیجه رسیدند که حکومت دینی باید باشد، پس حکومت دینی ضرورت دارد چون عرفایی که دروغ نمی گویند و اکثر مشاهدات آنان درست از کار در می آید چنین شهودی داشته اند

    خوب این در مورد سه شاخه از معرفت
    اما شاخه چهارم ، وحی است
    می گوییم چرا بای حکومت دینی تشکیل شود؟
    جواب:
    به دلیل اینکه خداوند دستور داده است
    می پرسند چگونه؟
    می گوییم از طریق وحی
    آنگاه رو به قرآن و مفسران قرآن که اهل بیت هستند می آوریم و این بنای عظیم را می یابیم
    حضرت امام ره در عین اینکه یک فیلسوف بودند و در عین اینکه یک عارف بودند اما بنا و ریشه حکومت دینی را در این علوم نگذاشتند
    ایشان به عنوان یک فقیه، ریشه حکومت دینی(منظور مصداق امروزی آن ایران است) را در فقه و وحی بنا نهادند.
    این فقه است که عقیم نیست و می تواند مولودی مانند جمهوری اسلامی داشته باشد و می تواند آنرا رشد دهد و به بالندگی برساند
    و فقه مجموعه ای از وحی و تفسیر وحی است.

     
    تفاوت عمده این دو دسته از علوم در این است که در سه علم اول اندیشه بشر غیر معصوم فعال است ، پس احتمال خطا دارد
    اما در علم وحی ما با عصمت مواجه هستیم
    یعنی اصلا احتمال خطا وجود ندارد
    در همین فلسفه اسلامی چندین مکتب وجود دارد که آراء آنها با هم بسیار متفاوت است
    بگذریم از اینکه در برابر فلسفه غرب چه می کند
    در همین عرفان چقدر تناقض بین سخنان عرفا وجود دارد و حتی مخالفت با قرآن
    در علوم تجربی وبشری هم که نسبیت حاکم است و تو هر روز با اندیشه و تئوری جدید مواجه می شوی که نقض کننده تئوری قبل است
    اما آنچه از اول خلقت تا به حال ثابت مانده است و در آن هیچ تناقضی و ردی به چشم نمی خورد اندیشه و معرفت وحیانی است
    هیچ کدام از انبیاء سخنان یکدیگر را نقض نکرده اند در حالی که این عمل بین دانشمندان یک ارزش به حساب می آید
    حرف در این مورد زیاد است
    اگر به همه اینها توجه کنیم اضطرار به وحی در ما پدید می اید و رو به وحی می آوریم
    البته توجه داردی که من این علوم را به طور کلی رد نکردم
    بلکه می گویم این علوم برای زیر ساخت یک اندیشه و اثبات حکومت دینی تاب و توانی نخواهند داشت البته اگر حرفی داشته باشند
  • نون والقلم
  • یک سوال:

    معنی نبودن طاغوت بودن حکومت الهی است؟

    معنی بودن حکومت الهی نبود فقر و بدی و  رذیلت اخلاقی و ...است؟

    اگر فقر و بدی و رذیلت نبود یعنی حکومت الهی است؟

    فاکتور تمایز حکومت الهی از حکومت طاغوت نوع معرفت وحیانی است آیا؟

    شد چند سوال .ببخشید

    احتمالا با عجله پست را نوشته اید.بسیار غلط املایی دارد

    پاسخ:
    1- همیشه به معنی حکومت الهی نیست اما با توجه به روایت هایی که ما آوردیم و بحث حکم قاضی و... معلوم می شود نفی طاغوت به معنی اثبات حکومت دینی است
    اگر به لوازم دو روایتی که ما آوردیم توجه شود با نفی طاغوت حکومت دینی اثبات می شود
    2- در مورد سوال دوم هنوز وارد بحث نشدیم انشاالله در پست های بعد به آن خواهیم پرداخت
    همان طور که در پست قبل گفتم ما دو دسته واژه داریم و از میان آن دو دسته یکی را اولویت دادیم
    در این پست دلیل اولویت را بیان کردیم واژه هایی را که شما در سوال دوم بکار بردید در پست های بعد بحث می شود
    3- یکی از مهمترین فاکتورهای همین ایمان به غیب است که در مورد آن هم می توان به آیات قرآن اشاره نمود که بعد از کفر به طاغوت ایمان به غیب مطرح می شود.
    همین که واژه ایمان به کار برده می شود ضرورت بحث وحی مطرح می شود.
    آنچه نیاز به تحلیل و توضیح دارد معرفت وحیانی است.
    باید مشخص نماییم منظور ما از معرفت وحیانی چیست؟
    منظور بنده از معرفت وحیانی ایمان به توحید و معاد و رسالت و امامت با تمام لوازم آن است
    لوازمی که خود وحی آنها را مشخص می نماید

    در مورد غلط املایی کمک کنید و واژه را بفرمایید اصلاح می کنیم
    ممنون از لطفتون
  • شیعه اگه قبول کنن
  • سلام
    در مورد یا مقلب القلوب بنویسید تا این دعای عزیز تحریف نشه ،‌خواهشاً
    التماس دعا .
    پاسخ:
    سلام
    متوجه منظورتان نشدم
    سلام

    تحلیل خوبی بود، ورود به بحث رو هم خیلی خوب شروع کردید. خدا خیرتان بده

    برای تنظیم rss (که قبلا عرض کردم) از طریق پنل وبلاگ، به بخش تنظیمات / تنظیمات پیشرفته بروید و بعد در گزینه خروجی rss جلو گزینه تیک بزنید.
    Rss مطالبی رو که در وبلاگ و سایت بارگذاری می شه رو ایندکس می کنه، و از طریق نرم افزهای خوراک خوان می شه به این ایندکس ها دسترسی داشت. اینطوری دیگه لازم نیست روزانه به سایت ها و وبلاگ های مختلف سر زد، بلکه هر گاه مطلب جدیدی توی هر سایتی بارگذاری شد، در آنجا قابل مشاهده خواهد بود.

    به هر حال، ممنون می شم که این تنظیم رو انجام بدید.

    موفق و پیروز باشید
    در پناه حضرت حق
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از لطفتون
    انجام شد
    بازم تشکر بسیار
  • Anti-Imperialism & Anti-Zionism
  •  - حرفهای نازک از حلقوم اندیشه های آهن آلود.
    - گمراهی؟
    - ندانی که دجال توبه کرده است! و مجله می فروشد.
    - بودن؟
    - گمان کنی با نبودن، مساله دارد.
    - من؟
    - یک انتظار.
    - تو؟
    - یک آغوش.
    - او؟
    - در راه.

    سلام با یه مطلب جدید به روزم منتظـــــــر حضــــــورتـــون [گل]
    پاسخ:
    سلام
    چشم
    سلام
    ممنون
    واقعا عالی بود
    پاسخ:
    سلام
    خواهش
    سلام وبلاگ بسیار ارزشی دارید به شما تبریک می گم
    به من هم سری بزنید
    با تبادل لینک موافق بودید خبرم کنید
    پاسخ:
    سلام
    ممنونم
    چشم
    سلام
    خیلی تشکر از جوابتان.
    منظور بنده از اینکه گفتم منطق و عقل را کافی می دانم اینه که انسان وحی را با عقلش اثبات می کند. نه اینکه رو هوا به ان ایمان داشته باشه.
    به همین منظور عقل اصل است.
    فرمایشات شما کاملا درسته ولی فکر کنم در حالت کلی باید بگیم این عقل است که هر که از او استفاده کند به حقانیت وحی پی خواهد برد و سپس ممکن است وحی مسائلی رابیان کند که از درک عقل خارج باشد ولی چون در ابتدا آن را پزیرفته آن مسئله را نیز می پزیرد.
    باز هم ممنون.
    و باز هم التماس دعا
    پاسخ:
    سلام
    بله همین طوره تشکر
  • حامد حمایت کار
  • سلام زیبا بود تشکر
    می خواستم بگم پیش ثبت نام اولیه مشکوة هم آغاز شده اگر کسی می خواهد یا صلاح می دونید معرفی کنید که بره ثبت نام کنه
    http://hmeshkat.ir/Fa/
    تشکر ممنون

    پاسخ:
    سلام
    ممنونم
    چشم
  • نیما عتیقی
  • سلام ... /.
    شرمنده چند وقتی نبودم ... /.
    احسنتم عالی بود .../.
    کامل نخوندم ولی همون مقداری که خوندم ... /.
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از لطفتون
    سلام
    آقا خدا خیرت بده بابت خلاصه مطلب
    هرچند دست و پاشکسته اصل مطلب رو هم نگاه انداختیم
    یاحق
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از لطفتون
    سلام.
    یه سوال:
    اگر در جامعه ای فقط تعدادی از فرامین الهی اجرا باشه نام این حکومت طاغوته؟و
    آیا ارجاع دادن مسائل به این حکومت خلاف حقه؟آیا حکومتی که در ابتدا با اسم اسلام حکم فرما نشود ولی قوانین انسانی را رعایت کند بدون نیت الهی باز نام طاغوت را باخود حمل میکند؟
    پاسخ:
    سلام
    در اجرای فرامین الهی الویت بندی وجود دارد برخی در اولویت هستند یکی از مهمترین آنها مرز بندی با کفر و طاغوت است پس اگر در حکومتی مهمترین آن رعایت نشود اما بقیه رعایت شود این می شود طاغوت مثل اینکه دزد وارد خانه شما شود و شما را با زور از آنجا بیرون کند  اما در شیوه شخن گفتن با شما مودب باشد، ایا مودب بودن او سبب می شود شما دیگر به او نگویید دزد؟
    او دزد است گرچه مودب هم باشد
    حکومت طاغوت گرچه برخی از احکام را پیاده کند باز هم طاغوت است
    بلمه اجراع دادن مسائل به حکومت طاغوت خلاف حق است
    در مورد سوال سوم هم باید بگم اصل اولی در دین این است که حکومت از آن خداوند است پس هر حکومتی که بدون نظر خداوند تشکیل شود طاغوت است حتی اگر قوانین انسانی را رعایت کند
    توجه داشته باشیم که این طاغوت ظلم کمتری دارد
    پس می شود حکومتی طاغوتی باشد اما نسبت به انسانها ظلم کمتری داشته باشد
  • بال های گمشده
  • سلام بر شما.
    نگاهم روشن شد که محکم نبودم دلیلش سستی ریشه هایم هست من همیشه به علوم تجربی و شاید گاهی فلسفه استناد میکردم.
    جرای قوانین الهی از طریق ولایت و حکومت اسلامی میسر میشود
    حکومت اسلامی است که فرصت اجرای تمام احکام دین نماز و روزه و ....را فراهم میکند.

    «بنی الاسلام علی خمس
    علی الصلاه و الزکاه
    والصوم و الحج و الولایته
    ولم یناد بشی ء
    کما نودی بالولایته»
    حالا می فهمم چراتوی دموکراسی نمیشه قانین الهی رو اجرا کرد
    پست عالی بود و خیلی مفید برای این که بدانم باورهای من به چه متکی هستند؟!
    پاسخ:
    سلام
    جالب بود
    ممنون از لطفتون
  • بال های گمشده
  • جوانه ای در سرچشمه ی عشق منتظر بارش نگاه شماست.

    پاسخ:
    چشم


    هر جمعه یک پیام به امیـدِ ظهـور

    تـا که نـزدیک شـود وقـتِ ظهورش صلوات
    تا رسد از سوی حق اذن حضورش صلوات
    بهر دیدار ِ رخش خیـز و دعـایی تـو بخـوان
    تـا کـه آیـد بـه عیـان پـرتـو ِ نـورش ،صلوات

    ((شاعر مبشر))

    اللهم عجل لولیک الفرج[گل]
    پاسخ:
    عجل
  • روایت شیدایی
  • سلام به روزیم تشریف بیارید
    پاسخ:
    سلام
    چشم
  • Anti-Imperialism & Anti-Zionism
  • خودت گفتی که وعده در بهار است
    بهار آمد دلم در انتظار است
    بهار هر کسی عید است و نوروز
    بهار عاشقان دیدار یار است

    سلام با یه مطلب جدید به روزم خوشحال میشم از حضورتون .. [گل]
    پاسخ:
    سلام
    چشم
    سلام بروزم با پوستر دهه ی فاطمیه ...!
    منتظر نظرت هستم!
    یا علی...
    پاسخ:
    سلام
    چشم
    سلام
    چند وقتیه دستم به قلم نمی ره (قبلا هم نمی رفت ها. اینو نوشتم که کم کاری هامو لا\وشونی کنم!!!!)
    ***
    با مطلبی در مورد تجدید خاطره با لینوکس به روز که چه عرض کنم به گذشته ام!!!!
    پاسخ:
    سلام
    خیر انشاالله
    چشم خدمت می رسیم
    سلام
    وبلاگ جامع ، مطالب خوب و بابرکت هستند
    پوزش می طلبم بخاطر دیر آمدن!
    امیدوارم موفق و پیروز باشید
    یاحق/.
    پاسخ:
    سلام
    بزرگوارید
  • ساندیس خور نظام
  • سلام
    بیا طرفهای ما ...

    پاسخ:
    سلام
    چشم
    سلام با پوستر دیگری به مناسبت دهه ی فاطمیه بروزم تشریف بیاورید و اتقاد های سازندتون رو زیر طرح تایپ کنید !
    پاسخ:
    سلام
    چشم
  • بال های گمشده
  • سلام علیکم و رحمته الله و برکاته.
    زیارت شما مقبول درگه حق.انشاءالله
    امیدوارم مارا در جوار آقا از دعای خودتان محروم نکنید.

    آیا با پیوستن به دهکده ی جهانی خود واقعی مان را گم می کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟

    (GLOBALITY)

    منکران نور منتظر نگاه زیبای شما می ماند

    افتخار دهید و دعوت این حقیر را بپذیرید
    پاسخ:
    سلام
    ممنونم
    انشاالله قسمت شما بشه
    چشم
    سلام
    خیلی خوشحالم که کسانی هستند که در فضای مجازی به این مباحث که بسیار هم ضروری است می پردازند.
    از آن مهم تر اینکه خوشحالم که متن را هم خلاص اش را هم گذاشتید چون امروز عصر سرعت ودر نتیجه کم حوسله گی است.
    نکته دیگر اینکه  اشکالاتی مانند اغلاط تایپی در متن به چشم می خورد که اشکال خاصی هم نیست البته.
    «در آیه­ ای که ذکر شد(43/54) دلیل اطاعت مصریان را فسق آنها بیان می کند اما این فسق در نتیجه اطاعت طاغوت پدید آمده بود »

    این قسمت از متن هم اولا برایم مشخص نبود که از کجای آیات این برداشت شده است ضمن اینکه دارای اشکال دور است.
    اگر منظورتان آیه بعدی باشد که طبق آن اگر چیزی دلیل اطاعت از طاغوت باشد کفر است ( بنا بر اینکه وصف دخالت در حکم داشته باشد.)والله العالم
    «نکته اول این است که در متن حدیث اول دارد «رجل» اطلاق این کلمه حتی شامل غیر شیعیان هم می شود، یعنی مطلق مراجعه به طاغوت دارای اشکال است، حتی برای اهل کتاب.»
    در این قسمت از متن شما متن حدیث را ذکر ننموده اید اما به اطلاق رجل تمسک نموده اید.
    آنچه اینجا به عنوان اشکال بیان نموده ام ( که البته برخی از اشکالات است )نه برای این است که شما از نوشتن دست بر دارید .بلکه به جهت آن است که در نوشتن و استدلال دفت بیشتری نمایید.
    ضمنا خوشحال می شوم که به سر بزنی ومرآتی و آیینه ای برای ما باشید.(المومن مرءات المومن)
    اگر هم مایل بودید می توانید ما را لینک کنید.
                                                                                 متشکرم


    پاسخ:
    سلام ممنونم از لطفتون
    در مورد آیه هم باید عرض کنم اگر ادامه آیه را دقت می فرمودید شاید این اشکال را نمی گرفتید
    فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ  إِنَّهُمْ کاَنُواْ قَوْمًا فَاسِقِین
    در مورد حدیث هم خود استدلال به اصل اطلاق یک استدلال است که با توجه به مقدمات باب حکمت به آن استدلال می نمایند
    در اینجا هم با توجه به مقدمات باب حکمت  و اینکه شارع در مقام بیان بوده و در مقام تقیه نبوده و قرینه ای هم ذکر نشده است(چه متصله چه منفصله) و همچنین با توجه به اصولی مانند اینکه حکومت فقط برای خداوند است این استدلال صورت گرفته است
    بازم از لطفتون و تذکر خوب شما تشکر
    وب خوب شما لینک شد
    هر جمعه یک پیام به امید ظهور

    من عاشقم چو مجنون عاشق به روی مهدی
    بی خود ز عطر نرگس مستم ز بوی مهدی

    عمری در انتظارم تا جان به او سپارم
    در دل دگر ندارم جز آرزوی مهدی

    هر لحظه لب گشایم اوصاف او ستایم
    هر دم به هر کجایم در جستجوی مهدی

    هر دم سخن برانم نامش روی زبانم
    حک شد درون جانم نام نکوی مهدی

    جز او به سر ندارم از خود خبر ندارم 
    بر لب دگر ندارم جز گفتگوی مهدی

    پر شد وجودم از دوست در جان ودررگ وپوست
    دل بهر دیدن اوست راهی بسوی مهدی

    نیست حل مشکل من بی او نه حاصل من
    هست قبله دل من تنها بسوی مهدی

    آماده و فدایی هستم به هر هوایی
    تا بشنوم ندایی من از گلوی مهدی

    کاشکی که من ببینم آن روی نازنینم
    من غنچه ای بچینم از باغ روی مهدی

    کاشکی رسد پیامی گویم به او کلامی
    کاشکی رسم به کامی من از سبوی مهدی

    نازم به آن جمالش رخسار بی مثالش
    بر خصلت و کمالش نازم به خوی مهدی

    قربان ِ قامت او ، روی قیـامت او
    قربان ِ غیبت او ،راز مگوی مهدی

    ((شاعر : جناب مبشر))

    اللهم عجل لولیک الفرج

    پاسخ:
    ممنونم
    سلام حاج اقا خسته نباشید. سفر بخیر.
    یه سر بزنید به ما خوشحال میشیم:
    بازی کردن با کلمات یا توهین به مقدسات؟؟؟ بیایید منصف باشیم، اسکار حق ارگو بود!!!!!



    پاسخ:
    سلام
    چشم
  • هیئت معصومیه سپهر
  • بیست و یکمین جلسه هیئت با تاخیر برگزار شد. تشریف بیارین خوشحال میشیم
    پاسخ:
    چشم
  • Anti-Imperialism & Anti-Zionism
  • نبودن هایت آنقدر زیاد شده اند
    که هر رهگذری را شبیه تو می بینم !!
    نمی دانم غریبه ها ” آشنــــــــــــــا ” شده اند
    یا تو ” غریبـــــــــــــــــــــــــ مانده ای ” ؟؟!!

    سلام به روزم و منتظر حضـــــــورتـــون [گل]
    پاسخ:
    سلام
    چشم
     مادر شهیدی می گفت: وقتی پسرم را از زیر قرآن رد کردم یک لحظه احساس کردم قلبم افتاد، تا خم شدم، دستم را گرفت و گفت: مگر تو کمتر از زینبی؟ او رفت، اما انگاری من رفتم. او رفت ولی قطره قطره های وجودم را برد. او رفت اما ای کاش من هم رفته بودم، با او و همان زمانی که می دانستم دیگر بر نمی گردد. و اما ای کاش مادر بودی و می فهمیدی که سر بر بالین گذاشتن بدون فرزند یعنی چه؟ ای کاش مادر بودی و می فهمیدی که آخرین وداع یعنی چه؟ ای کاش مادر بودی و می فهمیدی معنای انتظار و بی انتظاری یعنی چه؟ ای کاش! نه، خدا را شکر که مادر نبودی...

    با مطلب جدید بروزم تشریف بیارید
    پاسخ:
    سلام
    چشم
  • ساندیس خور نظام
  • سلام

    خلاصه ی پست رو برا اونایی که اعصاب ندارن هم بزار دیگه !!!

     

    پاسخ:
    سلام
    گذاشتم برادر
    سلام حاج اقا تسلیت عرض می کنم. غم اخرتون باشه.
    انشاء الله با اولیاء و انبیاء و صلحا محشور بشن. خدا رحمتشون کنه.
    عیال هم سلام رسوندند و عرض تسلیت دارند.

    پاسخ:
    سلام
    ممنونم
    خداوند رفتگان شما را رحمت کند
    سلام برسونید
    تشکر کنید
  • از طرف پدری مهربان
  • با سلام و خسته نباشید
    با کمال احترام از شما دعوت می شود در ختم قرآن که  از 15 یا 20 فروردین شروع می شه شرکت فرمایید
    اگه تمایل به شرکت دارید سریع اعلام نمایید تا فرم را ارسال کنم
    هر روز توسط هر فرد حداقل 1 حزب خوانده می شود و اعضاحداکثر 120 نفر هستند و در پایان هر روز قرآن یک دور می شود
    هر فرد بعد از 120 روز قرآن را یک دور کامل می کند
    علاوه بر ثواب ختم گروهی قرآن در هر روز در پایان 120 روز ختم فردی کرده
    لطفا به دوستان و خانواده خود نیز بگویید تا سریع اعضا جور شوند
    اگر مایلید یا اطرافیان مایل بودیند میل بزنید و تعداد حزب های خواسته شده را بگویید
    به دلیل پیش نیامدن سوء تفاهم : من از طرف و با همکاری و حمایت نویسنده پدر مهربان هستم بنابراین در مورد طرح فقط میل بزنید
     منتظرم
    Mahdi_Zahra133@yahoo.com

    پاسخ:
    سلام
    انشاالله
  • بهروز دلاور
  • سلام دوست عزیز
    شعر بیان زیبای اندیشه هاست
    منتظر حضورتان هستیم
    پاسخ:
    سلام
    چشم

    هرجمعه یک پیام به امید ظهور

    هر شب من از خیال تو سرشار می شوم
    هر صبح با اذان تو بیدار می شوم

    کارم فقط به راه شما خیره ماندن است
    شغل مرا نگیر که بیکار می شوم

    دست خودم که نیست مرا سرزنش مکن
    از سوی دل به عشق تو اجبار می شوم

    بیچاره من که از طرف چشمهای تو
    روزی هزار مرتبه احضار می شوم

    وقتی که نیستی چه امیدی به ماندنم
    از زندگی بدون تو بیزار می شوم

    برگرد تا دوباره به عشقت یقین کنم
    بی تو دچار شاید و انگار می شوم

    روزم به روزمرگی غیبتت گذشت
    اما دوباره شب زتو سرشار می شوم

    از رو نمی روم همیشه همین بوده ، باز هم
    فردا دچار این همه تکرار می شوم


    اللهم عجل لولیک الفرج[گل]

    پاسخ:
    عجل

    سلام دوست ارجمند


    عرض تسلیتم را پذیرا باشید

    خداوند ایشان را غرق دریای رحمت خویش فرماید


    پاسخ:
    سلام
    ممنون از لطفتون
    خداوند رفتگان شما را رحمت کند


    هرجمعه یک پیام به امید ظهور

    هر شب من از خیال تو سرشار می شوم
    هر صبح با اذان تو بیدار می شوم

    کارم فقط به راه شما خیره ماندن است
    شغل مرا نگیر که بیکار می شوم

    دست خودم که نیست مرا سرزنش مکن
    از سوی دل به عشق تو اجبار می شوم

    بیچاره من که از طرف چشمهای تو
    روزی هزار مرتبه احضار می شوم

    وقتی که نیستی چه امیدی به ماندنم
    از زندگی بدون تو بیزار می شوم

    برگرد تا دوباره به عشقت یقین کنم
    بی تو دچار شاید و انگار می شوم

    روزم به روزمرگی غیبتت گذشت
    اما دوباره شب زتو سرشار می شوم

    از رو نمی روم همیشه همین بوده ، باز هم
    فردا دچار این همه تکرار می شوم


    اللهم عجل لولیک الفرج[گل]
    پاسخ:
    عجل
    سلام دوست گرانمایه

    عرض تسلیتم را پذیرا باشید

    خدا عزیز از دست رفته را غرق دریای رحمتش نماید

    صبرتان جمیل
    پاسخ:
    سلام
    شرمنده کردید
    همچنین
  • ریحانه نوذرزاده
  • سلام لینک شدی لینکم کن
    پاسخ:
    سلام
    چشم
  • Anti-Imperialism & Anti-Zionism
  • ای کاش در رکاب امامم شوم شهید
    من سخت بر دعای فرج بسته ام امید..

    سلام به روزم خوشحـــال میشـــم از حضـــورتـــون ... [گل][گل][گل]
    پاسخ:
    سلام
    چشم
    سلام
    بلاگ خوبی دارید
    خوشحال میشم به منم سر بزنید
    اگه با تبادل لینک موافق بودید خبرم کنید
    ممنون و موفق باشید
    پاسخ:
    سلام
    چشم

    باسلام

    بسیاربسیار زیبا و مفید بود؛ دوبار بادقت مطالعه کردم؛ هرچند کافی نیست!

    فقط متوجه این دو مطلب نشدم:

    -اهمیت مبارزه با طغیان و کفر فقط در گستره اجتماع نیست، این مبارزه حتی در نهادهای کوچکتری مانند خانواده نیز در جریان است.

    -اگر شما با بجا آوردن حج سبب تقویت طاغوت شوی این حج قبول است؟

    و این جمله بسیار زیبا بود: بارش ها زیاد برای کسانی که مسیر و ظرفیت درستی ندارند ابتدا سبب غرور و بی نیازی، بعد طغیان، و بعد از آن ضلالت و گمراهی می شود.

    و اما اگر میشود تعریف واضح تری برای طاغوت بیان کنید؛ به نظرم برای این تعاریف از هر نظر میتوان مثال زد( مستقیم وغیر مستقیم)

    و سوال آخر: آیا این جمله مغالطه است؟

    و شما فاصله بین سلطه و تحریم را به خوبی درک می کنید.

    باتشکر فراوان

    یاحق

    پاسخ:
    سلام
    انشاالله در اولین فرصت جواب می دهم
    سلام
    باتشکر از اینکه ما را لینک کردین
    به تازگی وبلاگ آدرسش تغییر پیدا کرده به mobseron.blog.ir لطفا لینک قبلی یعنی افسر جنگ نرم راکه به آدرسisco20.blog.irبود را پاک کرده وبا نام مبصرون با آدرسی که گفتم لینک کنید
    ضمنا در صورت تمایل کد لوگو را بزارین و لوگوی قبلی را پاک کنید انشاءالله شما هم با ما شریک شوید

    <!-- start logo cod off http://mobseron.blog.ir --><p align="center"><p align="center"><a href="http://mobseron.blog.ir" target="_blank"><img border="0" src="http://bayanbox.ir/blog/isco20/sky_in_eyes.jpg?view"  width="150" height="90" alt="مبصرون"></a></p><!--finish logo cod off http://mobseron.blog.ir -->
    پاسخ:
    سلام
    انشاالله

     

    هر جمعه یک پیام به امید ظهور

    من شنیدم که شما فصل بهاری آقــا

    به دل خسته ی مـا صبر و قـراری آقـــا

    عمر یکسال گذشت و خبری از تو نشد

    هوس ِآمـدن این جمعـه نـداری آقــــــا؟

    در هیاهوی شب عید، تو را گم کردیـم

    غافل از اینکه شما،اصل بهاری آقـــــا...


    اللهم عجل لولیک الفرج[گل]

    پاسخ:
    عجل
  • پا تو کفش سپهر
  • سلام
    با شبهات فاطمیه بروزیم
    هر روز یک شبهه و پاسخ آن

    پاسخ:
    سلام
    چشم
    از فاطمه اکتفا به نامش نکنید
    نشناخته توصیف مقامش نکنید
    هر کس که در او محبت زهرا نیست
    علامه اگر هست سلامش نکنید
    بر فاطمه همنوای حیدر صلوات
    سلام...
    روحش شاد یادش گرامی خدابیامرزتشان
    یازهرا

    پاسخ:
    سلام
    ممنون از لطفتون

    هر جمعه یک پیام به امید ظهور

    کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته
    شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته

    غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد
    و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته

    دل دریایی ما را به دریا می برد روزی
    به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته

    ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را
    درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته

    نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن
    بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته

    کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را
    ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته

    فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان
    ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته

    به سر می‌آید این دوران تلخ انتظار آخر
    و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته

    ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن
    که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته

    اللهم عجل لولیک الفرج[گل]
    پاسخ:
    عجل


    شبیه شمع چکیدن به تو نمی آید

    و مرگ را طلبیدن به تو نمی آید

    خودت بگو که مگر چند سال داری تو

    جوانِ شهر، خمیدن به تو نمی آید

    هزار بار نگفتم نیا به دنبالم

    میان کوچه دویدن به تو نمی آید

    فقط بلند مشو چونکه زود می افتی

    بدون بال پریدن به تو نمی آید

    تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی

    چنین ندیدن و دیدن به تو نمی آید

    چه خوب بود فقط گوشواره می افتاد

    چه کرده اند شنیدن به تو نمی آید

    تکان نخور قفس سینه ات تکان نخورد

    نفس بلند کشیدن به تو نمی آید

    بمان که دخترمان را خودت عروس کنی

    به آرزو نرسیدن به تو نمی آید

    چه با دو دست رئوفانه ات، چه با یک دست

    بباف پیرهنت را، حسین منتظر است

    شاعر : علی اکبر لطیفیان


     

    پاسخ:
    ممنونم
  • بال های گمشده
  • سلام.
    سوالی داشتم که اگر در توانتان بود و باعث مزاحمت و آزار شما نبود پاسخ دهید.
    چرا دولت ما دولتی است به شدت محافظه کار؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    منظور من از این سوال اینه که چرا دولت ما مثلا در مواردی بسیار محدودیت ایجاد می کند و حق انتخاب نمی دهد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    مثلا چرا به یک خانوم ایرانی این اجازه رو نمی ده که باتوجه به باور خودش لباسش رو انتخاب کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    و باید حداقل از روسری و مانتو استفاده کند؟؟؟؟؟؟؟
    چرا خیلی از سایت ها باید فیلتر بشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چرا مردم حق ندارن خیلی از صحنه های فیلم هارو ببینن
    چرا به مردم اجازه داده نمیشه که خودشون باشن و خودشون انتخاب کنن.
    پاسخ:
    سلام
    محافظه کار؟!
    دولت در زندگی فردی هیچ کسی محدودیت ایجاد نمی کنه اما دولت ها موظف هستند در زندگی اجتماعی محدودیت هایی ایجاد نمایند
    دلیل آن هم بسیار واضح است چون اگر قرار باشد هر کس در زندگی اجتماعی هر کاری را که دلش می خواهد انجام دهد اساس اجتماع از هم گسیخته می شود
    بلاخره شما یه سری از محدودیت های اجتماعی را قبول دارید مثل قوانین راهنمایی و رانندگی
    این قوانین و محدودیت ها برای نظم شهری است
    یک سری از قوانین هم برای نظم اخلاقی اجتماع است که اگر این محدودیت ها اعمال نشود هرج و مرج اخلاقی پیش خواهد آمد
    فرموده بودید طبق باور لباس انتخاب کند!!!
    ممکنه کسی اصلا به هیچ لباسی باور نداشته باشد
    اگر بنا باشد به باور انسانها احترام گذاشت باید به باور این شخص هم احترام گذاشت و برای او تبعض قائل نشد
    یعنی شما نمی توانی بگویی به باور بعضی از شهروند ها احترام می ذارم اما به باور برخی نمی گذارم!!
    چون پخش این صحنه ها به صورت عمومی از رسانه ملی صحیح نیست
    گرچه دیدن آنها به صورت فردی هم اشکال فراوان دارد اما پخش عمومی آن سبب می شود تا قبح گناهان ریخته شود
    یکی از خنده دار ترین تفکرات و تاملات بشر امروز این است که به عملی که پشه ها و گربه ها و تمامی حیوانات انجام می دهد می گوید عشق!!!
    و به این نیاز عاشقی می گوید!!
    نیازی که در یک درخت برای میوه دادن وجود دارد!
    آن وقت آنچنان این عمل را رنگ و لعاب می دهد و نام های مقدسی مانند عشق را بر آن می گذارد که من ساده لوح گمان می کنم عشق همین عملی است که مگس ها و سوسک ها انجام می دهند!!!
    اگر قرار باشه مردم خودشون باشن و هر کسی طبق میل و اراده خودش حرکت کند سنگ روی سنگ بند نمی شود
    نکته آخر اینکه به این جملاتی که شما نقل کردید هیچ دولت و کشور در دنیا چه کافر چه مسلمان اعتقاد ندارد
    و در کشورهای دیگر آزادی های بسیار زیاد تری از شهروندان سلب می شود
  • بال های گمشده
  • در سرچشمه عشق منتظر حضورتان هستیم
    پاسخ:
    چشم در اولین فرصت
  • Anti-Imperialism & Anti-Zionism
  • در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند
    ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار

    سلام به روزم و منتظر حضورتون ... [گل]
    پاسخ:
    سلام
    چشم در اولین فرصت در مورد همه پستهایی که ندیدم نظر می گذارم

    هر جمعه یک پیام به امید ظهور

    آری اگر تا کعبه خیلی راه مانده ست
    از دست من تا دست تو یک آه مانده ست

    خواندم مفاتیح الجنان را در دل شب
    اما دلم در حسرت مفتاح مانده ست

    بعد از گذشت سال های سال یا رب
    یوسف ترین پیغمبرت در چاه مانده است

    ای ماه کنعانی من!خالی خالی ست
    دستی که از دامان تو کوتاه مانده ست

    ای کاش که من نیز همراه تو باشم
    هر کس که همراهت نشد گمراه مانده ست

    تنها نه من با چشم های پر ستاره
    در آرزوی رویت تو ماه مانده ست

    می خواستم از تو بگویم آیه آیه
    اما قلم در باء بسم الله مانده ست

    اللهم عجل لولیک الفرج[گل]
    پاسخ:
    انشاالله جبران کنیم

    خدا رحمت و با ائمه محشورشان کند انشاالله

    ما می آییم تشریف ندارید

    پاسخ:
    ممنون از لطفتون
    خدا رفتگان شما را هم رحمت کند
    شرمنده ام
  • سید مجید باقری
  • با سلام و غزل خداحافظی
    پاسخ:
    سلام
    چشم انشاالله خدمت می رسم
    سلام .متاسفانه اصلا قانع کننده نبود .
    من حرفی از آزادی بی مرز نزدم بله می دونم که در مواری دولت موظف به ایجاد قوانینی برای ایجاد نظم و جلوگیری از فسادهای اخلاقی است.اما در کشور های دیگه حداقل  از اونا نمیخوان که اگر شما مسیحی هستی یا مثلا همان کمونیست باید طبق قوانین اسلام از روسری و لباس پوشیده استفاده کنید.
    می دونید که بعداز انقلاب حتی کسایی که جلو مردم روزه خواری می کردند شلاق می زدند
    بله خوب مثلا من که روزه هستم خیلی ناراحت می شم که یه شهروند محترم حتی سعی نمی کنه به مسلمان بودن من احترام بزاره.اما با تنبیه هم به این شدت موافق نیستم.
    (من می دونم که در خیلی از جاهای دنیا نمیذارن که باحجاب به مدرسه بری یا دانشگاه.نمونه اش همون دو تا دختر یهودی فرانسوی که بعد از ایمان آوردن و مسلمان شدن از درس خواندن محروم شدند.)اما اینم درست نیست.به نظرم من انسانم و حق داشتن عقیده.مثلا شما میگین اجتماع ،اما اگر یه خانوم دچار فساد بشه که بر فرض مثال شرایطش هم فراهم باشه آیا اگه اون مسلمان نباشه اعدامش نمیکنند؟(در حالی که ربط به خود خانوم داره نه اجتماع)
    نظر شما در مورد دموکراسی چیه؟؟؟؟؟؟
    اگر ملت یه سری مسلمان باشن علاقه مند به حکومت اسلامی و عده ای طرفدار حکومتهای لیبرال و غیر اسلامی چه طور؟اون موقع که وحدت نظر از بین رفت باید چی کار کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    وقتی ماهواره هارو جمع می کنند یعنی تو حق انتخاب شبکه مورد نظرت رو نداری.
    وقتی سایت هارو می بندن برای کنترل اجتماعی یعنی تو حق انتخاب سایت هایی که از نظر خودمون نامناسب رو نداری.
    اگه من اعتقادی به من دین ندارم اما دوست ندارم مهاجرت کنم چی؟دوست دارم تو کشورم از حداقل آزادی هایی بهره مند باشم.
    لا اکراه فی دین(پایه ی اسلام).حالا من اگه بخوام از اسلام برگردم و اونو به بقیه بگم و حالت تبلیغ داشته باشه باید اعدام بشم؟
    حاج آقا من نمیگم چیزایی که دارم میگم با اطمینان صحیح هستند اما دوست دارم درمورد این مسایل روشن بشم.

    پاسخ:
    سلام
    بله در کشورهای دیگر برای داشتن حجاب اجبار نمی کنند اما برای بی حجابی اجبار دارند
    مثلا فرانسه مثلا کشور مسلمان آذربایجان
    اگر خانمی باحجاب باشد از همه حقوق اجتماعی عادی خود محروم است
    به نظر شما کدام بدتر است اجبار بر حجاب یا اجبار بر بی حجابی؟
    بله همین الان هم اگر کسی به طور علنی روزه خوری کند باید شلاق بزنند تا یاد بگیرد به عقاید اکثریت در اجتماع احترام بگذارد و حرمت این ماه را نشکند اما حواست باشد که کسی را به خاطر روزه نگرفتن شلاق نمی زنند
    مثلا اگر دو نفر بروند پیش قاضی شهادت دهند که فلانی تا به حال هیچ روزی از ماه رمضان را روزه نگرفته و همیشه در خانه خودش روزه خواری می کند کسی او را شلاق نمی زند بلکه زمانی شلاق می خورد که در اجتماع و کوچه و خیابان حرمت شکنی کند
    اسلام هیچ کس را به خاطر داشت هر عقیده ای محکوم نمی کند بلکه محکومیت از زمانی شروع می شود که این عقیده به اجتماع کشیده می شود
    بله عقیده اون خانوم ربط به خودش دارد اما به شرطی که در اجتماع نیاید و آنرا عمومی نکند
    ما مثل کلیسا تفتیش عقاید نمی کنیم اما اگر عقاید باطل اجتماعی شود با قاطعیت با آن برخورد می کنیم
    در مورد دموکراسی هم باید بگویم حتی به معنی غربی آن ما بیشتر از غربی ها به آن عمل کرده ایم اما ما دموکراسی به معنای مردم سالاری دینی داریم و این مورد تایید اسلام است
    باید بدونیم اکثریت جامعه ایران متدین هستند و ما باید به نظر اکثریت احرتام بذاریم
    اما
    اقلیت همیشه در تلاش بوده تا خودش را به جای اکثریت جا بزند و خودشان را بیشمار جا بزنند
    در مورد ماهواره ها هم جالب بدونید همین جمع آوری ماهواره ها بر آمده از نظر اکثریت مردم است
    کسانی که برای شما اینگونه دلیل می آورند خیلی بیسواد هستند به آنها بگویید شما از یک طرف داد دموکراسی و احرتام به نظر مردم را سر می دهید و از طرف دیگر به نظر مردم احترام نمی گذارید؟
    قانون جمع آوری ماهواره مصوبه مجلس شورای اسلامی است و کسانی آنرا تایید کردند که نماینده همین مردم بودند و مردم در انتخابات آنها را انتخاب کرده بودند
    پس یادمان باشد این قانون مصوبه مجلس است یعنی بازتاب نظر مردم
    اما اینکه چگونه و با چه روشی این قانون پیاده شود در مورد آن حرف است شاید برخی از برخوردهای پلیس درست نباشد
    ما اینجا باید در مورد رفتار ها بحث کنیم
    اگر کسی دوست نداشت مهاجرت کند باید به نظر اکثریت تن دهد این یک قانون عمومی در همه دنیا است
    وقتی شما سوار اتوبوس می شوید اگر کسی بگوید من دوست ندارم از اتوبوس پیاده شوم اما می خواهم همین جا ده تا سیگار بکشم آیا به او اجازه این کار را می دهیم؟
    در مورد لااکراه فی الدین هم باید بگویم این در مورد عقیده است نه احکام اجتماعی
    یعنی ما نمی توانیم عقیده اسلام را زورکی به کسی بدهیم اما در مورد احکام فرق می کند
    یعنی حکم اسلام باید اجرا شود حتی اگر کسی به آن عقیده نداشته باشد
    مثلا وقتی می خواهند دزدی را به زندان بیندازند بگوید لااکراه فی الدین!! چون دادگاهی که حکم زندان مرا داده دادگاه اسلام بوده و اسلام دارد با زور احکام خود را به من تحمیل می کند در حالی که من اصلا مسلمان نیستم
    به او می گوییم بله ما نمی توانیم ترا از نظر عقیده مجبور به پذیرش اسلام کنیم اما از نظر احکام باید به قانون عمومی اسلام تن دهی
    بله باید اعدام بشه!
    چطور اگر یه خواستگار برای من بیاید و بعد از چند ماه نامزدی مرا رها کند و برود در تمام شهر ابروی مرا ببرد و به من تهمت های ناروا بزند از او شکایت می کنم و او را به زندان می اندازم!!
    چرا این کار را می کنم؟ چون آبروی مرا برده است
    خداوند می فرماید دین من از آبروی تو مهم تر است
    اگر کسی بخواهد برای دین آبرو ریزی کند باید اعدام شود تا کسی جرات تکرار این کار را نداشته باشد
    اگر ما با همون نامزدمان که آبروی ما را برده برخورد نکنیم و فردا ده نفر دیگه بیایند و همین کار را تکرار کنند آیا ما حاظر به پذیرش این رفتار هستیم؟
    داماد بگوید آخه من آزادم؟ حق تبلیغ باید داشته باشم!
    یکی از بهترین شیوه ها برای جواب دادن به این افراد این است که اصولی که دارند را در مورد خودشان پیاده کنیم
    مثلا همین اجازه مرتد شدن از دین اسلام را در مورد خودشان اگر بخواهیم پیاده کنیم و بحث ازدواج و... آیا فرد قبول می کند سالی سه مرتبه ازدواج کند و در هر سه مرتبه آقا داماد حق تبلیغ و آبرو ریزی و تهمت به دختر خانم را داشته باشد؟؟
    انشاالله موفق باشید
    حاج آقا مطلبی را فراموش کردم بیان کنم.
    این که من قسمت های دیگر را فهمیدم و متوجه شدم .
    مثلا آن جا که مثال اتوبوس و دزد و خواستگار را زدید .
    من همه چیز زا با مثال خوب می فهمم و درک میکنم.
    من فقط در مورد این که من اگر از اسلام برگردم چرا باید اعدام بشوم را نمی فهمم.
    پاسخ:
    الحمدلله
    1- چون توهین و وهن اسلام می شود
    2- وقتی کسی با اسلام و دین آشنا شد یعنی با اصل حقیقت آشنا شد حال اگر کسی که با حقیقت آشنا می شود بعد از مدتی آن را انکار کند شایسته مرگ است مگر اینکه از آن اول آشنا نمی شد
    سلام ممنونم از حوصله ی شما.
    اما کاش این سوال را مطرح نمی کردم بیشتر باعث ظن بد شد.
    متشکر.
    خداوند بر بصیرت من بیافزاید.
    التماس دعا.

    پاسخ:
    سلام
    موفق باشید
    سلام حاجی!

    و باز هم کولاکـــــــ


    احسنت!

    سری این پست‌هات رو لینک کردم!

    موفق باشی
    یا علی
    پاسخ:
    سلام
    تشکر از لطفتون
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">