جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

خداوند در سوره صف می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ

می خواهیم از مرصوصین شویم.
بنیان مرصوص یعنی بناهای پولادین

پیوندها

🌺کودکانی متفکر، و در آینده عاقل داشته باشیم(2)🌺


در متن قبل  به اهمیت قوه تفکر اشاره کردیم.
قبل از اینکه بحث قبل را ادامه دهم لازم است مقداماتی را خدمت شما بزرگواران عرض کنم.
🌺تفاوت با تفکر با تعقل🌺
باید توجه داشت که قوه تفکر، چیزی غیر از قوه تعقل است، در روایات قوه تفکر راهنما و وسیله رسیدن به عقل است.
امام کاظم علیه السلام: دَلِیلُ الْعَقْلِ التَّفَکُّر
البته این تفاوت و جدا کردن در مقام علم و تعریف و نسبت ها است و گاهی مواقع این دو در مصداق یک چیز می شوند و گاهی متفاوت .
تفکر قوه "استنتاج" است و تعقل قوه "سنجش" مقدمات و نتیجه های تفکر بر اساس حقیقت های عالم است.
به عنوان مثال وقتی شخصی به دزدی می رود، قبل از دزدی تفکر می کند و استنتاج های متعددی را انجام می دهد، پس او فکر می کند اما عقل ندارد. یعنی نمی تواند صدق مواد و استنتاج تفکرش را، بر اساس حقیقت های عالم "سنجش" بکند.
حتی برخی از دزدی ها نیاز به کسب علم و مهارت های ویژه و برنامه ریزی های دقیق دارد، مثل سرقت از حساب های بانکی در فضای مجازی!
در تمام این سرقت ها صدها و شاید هزاران "استنتاج" انجام می گیرد اما مشکل این است که هیچ کدام از این تفکر و "استنتاج ها" عاقلانه (سنجش شده) نیست در حالی که شاید موفق به سرقت هم بشوند و از دستگیر شدن هم به صورت حرفه ای فرار کنند اما این «واقعیت»، «حقیقت» نیست.
درست است که آنها در «عالم واقع» توانستن دزدی کنند و به نتیجه برسند اما در «عالم حقیقت»، آنها کار باطلی را انجام داده اند.
اکنون تفاوت بین «علم» و «تفکر» و «تعقل» را بهتر درک می کنیم.
🌺ارکان تفکر👇👇👇👇👇👇👇👇👇🌺
تفکر صحیح دو رکن اساسی دارد.
1: صورت تفکر
2: مواد و محتوای تفکر
تفکر با قوه ناطقه انسان رابطه این همانی (=) دارد، یعنی هر کسی که بهره مند از قوه ناطقه است و می تواند با زبان و یا با حرکات خود سخن بگوید، او قوه "تفکر" را دارد.
از زمانی که قوه ناطق در انسان فعال می شود از همان زمان، او با تفکر همراه شده است و هم زمان با قوه ناطقه، قوه تفکر هم رشد می کند.
کودک از زمانی که بر اساس قوه ناطقه خود با اطرافیان ارتباط بر قرار می کند، از همان زمان با قوه تفکر آشنا شده است.
آنچه در مورد قوه تفکر باید بدانیم این است که "لازم نیست به کسی تفکر کردن را آموزش بدهیم". انسانها بر اساس استعدادی که خداوند به آنها داده است، تفکر کردن را بلد هستند و نیازی به آموزش ندارند،.
آنچه می بایست آموزش ببینند 👈«مواد تفکر»👉(که مربوط به قوه عقل می شود و کسانی که عقل محض و جدای از هر خطایی هستند) و 👈«موانع تفکر»👉 و آنچه 👈«قوه تفکر را به اسارت قوه تخیل و وهم » 👉 در می آورد.

🍁🍁نکته: قوه «تفکر» چیزی غیر از قوه «تخیل» است.
شباهت بیش از حد این دو - مخصوصا برای کسانی که به تفاوت های این دو توجه ندارند - سبب می شود که بسیاری از افراد «تخیل» کردن را «تفکر» بپندارند، یعنی قوه خیال، قوه تفکر انسان را به اسارت خود در می آورد، در حالی که می بایست از قوه «تخیل» برای بارور تر شدن قوه «تفکر» بهره گرفت ، یعنی قوه فکر ، قوه تخیل را به کار بگیرد. چراکه قوه تخیل به مراتب ضعیف تر از قوه تفکر است، و این قوه تفکر است که باید حاکم بر تخیل باشد و آن را از انحراف و پرداختن به امور باطل باز بدارد. ادامه👇👇👇👇👇👇👇

 


ادامه👆👆
 🌺کودکانی متفکر و در آینده عاقل داشته باشیم(2)🌺
تا اینجا متوجه شدیم که
🌸👈 «تفکر» چیزی غیر از «تعقل» و «تخیل» است.
🌸👈 «تفکر» دو رکن  اساسی به نام «صورت» و «مواد» دارد.
🌸👈 «تفکر» نیاز به آموزش ندارند و اکثر انسانها(به غیر مجانین) از کودکی با آن مأنوس هستند.
🌸👈آنچه در «تفکر» نیاز به آموزش دارد، الف: «مواد مورد تایید عقل» ب: «موانع تفکر» ج: «حاکمیت تفکر بر تخیل» است.
                                          🌸👇👇👇👇🌸  
🌸🌸 🌸  عقل هم نیار به تعریف و توضیح مفصل دارد. فعلا همین مقدار را مورد توجه داشته باشیم که عقل مراتبی دارد، اولین مرتبه آن عقلی است که «واقعیات عالم » را درک می کند، و مراتب دیگر عقل، مربوط به درک «حقیقت های عالم» است.
                                          🌸👆👆👆👆🌸
🌺پرورش تفکر در کودکان🌺

🍁تذکر: از کودکان نباید انتظار برخوردهای عاقلانه داشت. کودک توانایی «تفکر» کردن را دارد ولی توانایی «تعقل» کردن را هنوز پیدا نکرده است.
به میرانی که کودک با «واقعیت عالم» ارتباط بر قرار کند «عقل واقعی» او رشد پیدا می کند .
به همین دلیل می بینیم که کودکان، به هر میزان که رشد پیدا می کند جهان بیرون را واقعی تر درک می کند، مثلا کودک زیر یک ساله درکی از واقعیت حرارت و داغی ندارد به همین دلیل به سمت لیوان داغ چایی خیز بر می دارد. هنگامی که پدر و مادر او، واژه «اوف» را برای رساندن پیام داغی به کودک، به کار می برند. کودک هیچ معادل معنایی برای آن در ذهن ندارد، به همین دلیل به خیز خود ادامه می دهد تا اینکه پدر و مادر آهسته و کنترل شده دست او را با حرارات آشنا می کنند و مجددا واژه «اوف» را به کار می برند.
در اینجا تفکر کودک بدون اینکه ما به او آموزشی بدهیم فعال است و بر اساس مقدمات تجربی که والدین به او داده اند، واقعیت حرارت را درک می کند.
با دقت به این👆 مثال توجه نمایید.
می بینید که کودک بدون اینکه آموزشی برای تفکر کردن ببیند، خودش تفکر را انجام می دهد، و نقش والدین در اینجا چند چیز است.

🌸👈 الف: «مواد واقعی» تفکر را برای او، به صورت 👌 «امن» 👌 فراهم نمایند.(مواد واقعی تفکر در اینجا، اجازه دادن به کودک برای تجربه کردن حرارت است)
توجه به واژه👌 «امن» 👌 سبب می شود، تا از آنچه که «امنیتش» تضمین شده نیست، پرهیز کنیم، مانند تجربه کردن چاقو، و....
یعنی مربی عاقل به این اصل توجه دارد که قرار نیست کودک در سن دو سالگی تمام واقعیات عالم را تجربه و تفکر کند، بلکه در آن سن و حتی بعد از آن، می بایست از بسیاری از چیزها صرفا پرهیز عملی داده شود.

🌸👈 ب: بر طرف کردن موانع تفکر
یکی از موانع تفکر در این سن برای بچه ایجاد اضطراب و التهاب است.
می بایست آنچه که سبب اضطراب و التهاب و ترس های بی مورد در کودک می شود پرهیز کنیم.
اضطراب و التهاب یکی از دشمنان سر سخت تفکر هستند، و باعث می شوند که قوه «تخیل و توهم» حاکم بر «تفکر» بشود و آن را به اسارت در بیاورد.
اسارت قوه «تفکر» سبب می شود که کودک در درک  «واقعیات عالم» دچار اختلال بشود، و مثلا در آینده دشمن را دوست بگیرد، و در سن 15 سالگی به راحتی به اسارت جنس مخالف تن دهد و ضربه های مهلک و جبران ناپذیر ببیند.
ضربه هایی که نوجوانان و جوانان در سنین مختلف می خورند، غالبا به دلیل این است که تنها قوه «واقعیت فهم» آنها که همان «تفکر» است، به اسارت قوه خیال و وهم در آمده است، پس درک صحیح و درستی از واقعیات عالم ندارند در نتیجه تجربیاتی سخت و جبران ناپذیر را متحمل می شوند.
تنها راه درمان، توجه به قوه تفکر و برداشتن «موانع» آن و تهیه موادی «حقیقی» برای آن است.
(مواد «حقیقی» چیزی غیر از «واقعی» است. منبع دریافت «حقیقت» ها فقط وحی است، و می بایست آن را در قالب های هنری زیبا به مخاطب انتقال داد تا قوه تفکر او با این مواد فعال شود. البته در این زمینه و راه کارهای اجرایی آن حرف زیاد است که فعلا وارد فضای اجرا نمی شوم)


🌸👈برخی از عوامل اضطراب در کودکان
                   👈 1: فضای درگیری و پر تنش خانواده
                   👈 2: دعوا کردن و خدایی نکرده تنبیه کردن کودکان
                   👈 3: توهین و امر و نهی دائم به کودکان
                   👈 4: همنشینی با اشخاصی که خود مضطرب هستند و یا سبب اضطراب می شوند مانند برخی از فیلم های سینمایی و بازی ها
                   👈 5 : وضعیت وراثتی و فیزیولوژیک کودکان مثل کم کاری یا پرکاری هورمون ها در بدن، کمبود قند خون یا بی نظمی در ضربان قلب و...
                   👈 6: و....
چون بحث ما در مورد اختلال های روانی کودک نیست، از آن صرف نظر می کنم، و مجددا به بحث خود باز می گردم.
بزرگورانی که مایل باشند می توانند عوامل اضطراب و راه های درمان آن را جداگانه مورد مطالعه قرار دهند. چرا که بحث ما در اینجا برای پاسخ دادن به این سوال است که، با اینکه بلاها و مصیبتهای عالم دنیا بین ما و حیوانات مشترک است وآنها نیز مانند ما دردها و رنج هایی دارند ولی چرا مانند انسان به اسارت حادثه ها در نمی آیند و عوارضی ماننداعتیاد،افسردگی و... دچار نمیشوند؟
در جواب به این اشاره کردیم که چون انسان دارای قوه تفکر و تعقل است به چنین روزی دچار می شود، و گفتیم که تفکر و تعقل از قوای بسیار نیک عالم هستی است، ولی جای تعجب دارد که چرا چنین قوای خوب و نیکی چنین خروجی ها مفتضحی دارد؟!!!
در جواب گفتیم اگر قوه تفکر و تعقل انسان به درستی تربیت نشود، همین دو قوه نیک گریبان ما را خواهد گرفت و به بم بست هایی جدی خواهند کشاند، بم بست هایی که گاه تنها راه رهایی از آن خودکشی است.
انسان به جای اینکه توان خود را مصروف به توقع های بی جا از عالم هستی بنماید، می بایست زودتر برای تربیت این دو قوه دست بکار شود، و به هر میزان که در این امر موفق شود آنگاه می تواند شرایط بهتری را در عالم هستی رقم بزند.
در بحث بعد به ادامه تربیت قوه تفکر می پردازیم.


‍ ‍ ‌ ‌ 🚨خشونت های عاطفی نسبت به کودک ونوجوان عبارتنداز:

🔻طرد کردن، 🔻قهرکردن،🔻

❌محبت مشروط،

🔻نمی خوام ببینمت،🔻برو دیگه دوستت ندارم،🔻دیگه مامانت نمیشم،🔻اصلاً با من حرف نزن
🔻برو از جلوی چشمم دور شو.

❌سردی عاطفی و حتی طردهای فیزیکی مثل:
🔻می برم میذارمت سر راه

👆همگی #خشونت_عاطفی هستند وباعث #ناامنی  #کودک  و #نوجوان میشوند.

 

  • محمد جواد ابراهیمی

نظرات  (۱)

سلام با تشکر از مطالب خوبتان. ببخشید میشه در مورد این که یک معلم باید با قرآن مانوس باشد و هر روز قرآن بخواند مطلب بگذارید. همچنین در مورد علوم انسانی که اکثرا علم نظریه پردازن غرب است و لزوم اسلامی شدن علوم انسانی و تدریس ان در دانشگاه ها پست بگذارید. با تشکر.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">