واقعیت های خارجی حقیقت های آرمانی
- جمعه, ۶ مرداد ۱۳۹۱، ۰۳:۵۹ ب.ظ
- ۶۱ نظر
غالبا آرمان گرایی را به ایدئالیسم ترجمه می کنند حتی برخی آرمان گرایی را پدیده ای
می دانند به تازگی و در ده اخیر وارد ادبیات سیاسی ما شده است.
مشکل این تحلیل گران این است که وقتی که می خواهند آرمانگرایی را تعریف کنند
سراغ فرهنگ لغت می روند و با واژه ایدئالیسم آن را یکسان می پندارند
در حالی که آرمانگرایی که حضرت آقا از آن نام می برند هیچگاه به معنای ایدئالیسم
نبوده و نیست
برای اینکه این تفاوت روشن شود ابتدا تعریفی از ایدئالیسم خدمتتان عرض کنم.
ایدئالیسم یعنی: آن دسته از تصورات حسی و یا خیالی و عقلی که در ذهن شکل می گیرد
و بستر آن ذهن است
در حالی که آرمان گرایی را نباید ترجمه ایدئالیسم دانست
اگر در فرهنگ لغت ترجمه لغوی آن را اینگونه معنا کرده اند نمی توان معنای لغوی
را به عرف بیانات حضرت آقا سرایت داد.
اگر ما بخواهیم این واژه را در ادبیات سیاسی ایشان درست معنا کنیم می بایست با
عرف فرهنگ سخن ایشان به عنوان یک نظریه پرداز سیاسی نیز توجه داشته باشیم
کسانی که بر اساس فرنگ لغت اتدیشه دیگران را تحلیل می کنند در واقع درک درستی
از اندیشه طرف مقابل پیدا نخواهند کرد
آرمان گرایی در ادبیات حضرت آقا به معنای آن واقعیتی است که هنوز به آن نرسیده ایم
و با آن فاصله داریم.
در این استعمال هیچ گاه جایی برای امر ذهنی و خیالی باز نخواهد شد.
این آرمان گرایی حق است
و حق یعنی هر آنچه که بهره ای از واقعیت داشته باشد
پس این آرمان گرایی بهره ای از واقعیت دارد
واقعیت هم به معنای وجود مادی نیست
خداوند یک واقعیت است در حالی که مادی نیست
عالم غیب که باید به آن ایمان آورد یه واقعیت است اما مادی نیست
البته باید توجه داشت که ما آرمان گرایی مد نظر حضرت آقا را به معنای امور غیبی نمی دانیم
بلکه آن را حقایقی می دانیم که هنوز با آن فاصله داریم
در این گفتار باید به واژه حقیقت توجه خاص شود و تفاوت آن را با عالم خیال دقت کرد
بت پرستان به بت های خود به عنوان یه واقعیت (خدا) نگاه می کردند و حضور فیزیکی
بت ها دلیل حقیقت آنها می دانستند
در حالی که انبیاء حضور فیزیکی بت ها را دلیل بر حقانیت آن نمی دانستن.
خلاصه اینکه دو اندیشه وجود داشت
یک اندیشه حضور فیزیکی را دلیل بر واقعیت می دانست
و یک اندیشه حضور فیزیکی را دلیل بر حقانیت نمی دانست
یعنی در یک اندیشه از واژه واقعیت استفاده می شد به خاطر نگرش مادی
و در یک اندیشه واژه حقیقت استفاده می شد به خاطر نگرش الهی
حالا اگر بخواهیم سخنان حضرت آقا را در عرصه جامعه بین الملل مصداقی کنیم بر اساس چه نگرشی این کار را انجام می دهیم؟
آیا هر اتفاق خارجی که به آن واقعیت می گوییم حقیقت نیز خواهیم گفت؟
مسیر حرکت از واقعیت های خارجی به حقیقت های آرمانی چیست؟
- ۹۱/۰۵/۰۶
خوشحالم از اینکه با وب زیبا و خوبی اشنا شدم
البته به لینکهاتون که نگاه میکردم وب های خوبی رو انتخاب کردی
آرمان گرایی توأم با واقع بینی شرط عبور از گردنه های سخت است.
ارمانگرایی منطقی که ما در اینجا از آن نام می بریم جدای از توهمات ذهنی و خیال پردازی های ذهن نسبی گراست اینجا منظور همان هدف محقق شدنی و دست یافتنی است.به عبارت دیگر این ارمان گرایی در نقطه مقابل ذهن گرایی و خیال پردازی و وهم انگاری است.....
موفق باشید در پناه امام زمان
لینکتون کردم