نحوه ی تاثیر گذاری در دیگران بعضی وقتا روی بعضی افراد در موضوعات خاصی خیلی دشواره.
حالا چه طوری میشه اون یه جمله رو به نحوی مطرح کرد که حق مطلب ادا بشه و هم بیشترین تاثیر خود را در اندیشه ی فرد مقابل بذاره؟
جواب: اول اینکه قسمت دوم سوال شما را درست متوجه نشدم قدری مصداقی تر بگوییم
اما در مورد اینکه فرمودید هر کس روحیه متفاوتی دارد و ما چگونه با روحیات متفاوت سخن بگوییم.
اگه اجازه دهید سوال شما را تحلیل کنم
آیا منظور شما در قالب و شیوه سخن است که چگونه و با چه روش هایی با افراد مختلف سخن بگوییم؟
و یا منظور شما در محتوای سخن است؟
اگر سوال شما در شیوه سخن باشد خودش به چند بخش تقسیم می شود
گاهی سوال ما در مورد ادبیات سخن است که با چه ادبیاتی با مخاطب سخن بگوییم مثلا به کسی که در جاده رو ماشین کار می کنه اگه با زبان طلبه ها صحبت کنیم می خنده پس باید با ادبیات خودش سخن بگوییم
گاهی سوال در مورد این است که من مطلب را به شوخی بگویم تا بگیرد. یا کودک است و با در بازی به او یاد دهم و یا....
می بینی چقدر سوال شما کلی بود!!!!
اما یه نکته مهم اگه ما به دنبال این باشیم که با هر کسی با توجه به روحیه اش سخن بگیم باید تمام عمر به دنبال کشف روحیه ادم ها باشیم
اما به جای اینکه به دنبال روحیه آدم ها باشیم سعی کنیم با زبان فطرت سخن بگوییم چرا که ربان فطرت بین همه انسا نها مشترک است در اینجا ما فقط یه کشف داریم آن هم رسیدن به زبان فطرت است اما در سوال شما ماید همه روحیه ها را کشف کنیم
اگر دوست دارید در این زمینه بیشتر بحث کنیم سوال های خود را مصداقی تر و جزئی تر مطرح نمایید.
هزازان بار متشکرم هم به خاطر اینکه به سرعت پاسخ دادید و هم به خاطر حضورتان در وبلاگم.
راستش فکر میکنم مفهوم سوالم همین بود که فرمودید. درباره ی ادبیات سخن.
مثلا در موضوعی مثل حجاب یا نه نوع حجابی که هر یک از خانوما اونو قبول دارند و مطابق با اون عمل میکنند.
من خیلی ها رو میشناسم و احتمالا شما هم دیده باشید که خیلی از کارهای معنوی انجام میدهند. خیلی اخلاقاشون خوبه و شاید بتونیم بگیم همه چی تمومند ولی حجاب خوبی ندارند. در واقع باید گفت حجاب خوب برایشان به نوعی دیگر تعریف شده شاید هم ....
ولی صحبت کردن درباره حجاب با اینجور افراد خیلی سخته...
چون مثلا تا تیتر نه اصلا بدون تیتر در این مورد حرف می زنی به سرعت جبهه میگیرند و یا خود را توجیه می کنند یا از باحجابا بدی میگن.
اینو قبول دارم که بعضی از باحجابامون خوب برخورد نکردند و خوب پیش نرفتند و هیچ کاری هم در جهت ترویج حجاب تقریبا انجام نشده و به قول حاج آقای پناهیان وضعیت حجاب ما هم اکنون اگر با توجه به گذشته فکر کنیم خیلی هم عالیه و باید بدتر از این ها می بود.
ولی من به عنوان دانشجو دلم برای دوستم ناراحت می شه و زخمی میشه وقتی میبینم نماز اول وقت و روزه های مستحبی و خیلی از کاراش ترک نمیشه ولی حجابش ....
وااااای
اصلا تعریف نشده...
میگه منو خانواده مون اینجوری راحتیم...
مطالعاتم در مورد حجاب کم نبوده ولی متاسفانه اقرار می کنم تقریبا اصلا نتونستم یک نفر رو حتی نظرش رو درباره حجاب کنم.
خیلی بحث ها در گروه دوستیم و همکلاسی هام سر ناهار راه میندازم و از هر نوع بحثی استقبال میکنند و آخرشم به نتیجه میرسیم ولی حجاب ....
التماس دعا