با سلام به خدمت همه شما بزرگواران
از اینکه تو زحمت افتادید عذر می خواهم
انشاالله از این به بعد از این فضا با شما در ارتباط خواهم بود
پس بازم مثل قدیما به ما سر بزنید و لطف خودتون رو از ما دریغ نکنید
دوستانی هم که مایلند در این وب لینک بشن به ما خبر بدن در خدمتشون هستیم
یکی از چیزهایی که بر معرفت دینی ما در حکومت و نظام اسلامی اثر گذار است فهم کتاب شریف
نهج البلاغه است.
چون نهج البلاغه تنها منبعی است که به صورت متقن و منظم سخنان حضرت امیرالمومنین علیه السلام را جمع آوری کرده است.
بقیه در ادامه مطلب
آیا ما فقط در پى شناخت کلام امام هستیم، که امام چه گفته است یا در پى شناخت مقصد امام هم هستیم، که امام چرا و براى چه گفته؟
اگر هدف، شناخت کلام امام باشد باید نهج البلاغه را چندین بار مرور کنیم تا همه مسائل نهج البلاغه براى ما شکل بگیرد و موضوعات نهج البلاغه معلوم شود. در این راستا کارهاى
خلاصه این پست برا اونا که وقت ندارن
حضرت در این پست می فرمایند که دنیا را رها کن با مذمت نه با حسرت.
می بینیم که کسانی دنیا رو رها کرده اند اما یک عمر حسرت می خورند که ای کاش این کار را نمی کردیم!!
منظور حضرت از این دنیایی که می فرماید رهایش کن، با توجه به فضای اول خطبه، آن دنیایی است که سبب می شود در برابر حکومت دینی صف آرایی کنیم و برای رسیدن به آن به باطل ها رو بیاوریم و حقوق را ضایع کنیم. اما دنیایی که سبب اقتدار نظام اسلامی و کمک به آن بشود این دنیا مورد پسند حضرت است و کسب آن موجب ثواب است همان طور که رهبر عزیز در مورد کسب علم و ثروت مشروع و پیشرفت اینقدر تاکید دارند.
مشروح این پست برا اونا که اهل دقتند و دوست دارن یه جورایی بصیرت حکومت اسلامی اونا ابلا بره در ادامــه مــطـــلب
مظلومترین مظلوم
دیروز برای مراسم جشنواره زیر سایه آفتاب! رفته بودم میناب در استان هرمزگان.
5 نفر از خدام حرم از طرف آستان قدس به همراه پرچم امام رضا علیه السلام به این مراسم آمده بودند.
این مراسم حاشیه های تاسف باری داشت که تمام متن رو تحت شعاع قرار داده بود.
اول از اسم این جشنواره که از سوی مدیریت آستان قدس انتخاب شده بود، شروع می کنم.
بقیه در ادامه مطلب
حضرت در آخرین جملات این خطبه به نکات جالبی اشاره میکنند و به مهم ترین دلیل شورشها و زاویه گرفتنها، با حکومت دینی اشاره می کنند. و آن دنیـــــــــــــــــا طلبی است.
به همین دلیل حضرت می فرمایند:
بقیه در ادامه مطلب
بــــــــــــــزرگتـــــــــــریــــــــــن توهین
رهبر معظم انقلاب در این مورد پیامی رو دادند که توجه شما رو به بخشی از این پیام جلب می کنم و یه مقدار هم در مورد اون توضیح می دم.
ایشان در مورد توهین به پیامبر صل الله علیه و آله در بخشی از این پیام فرمودند:
بقیه در ادامه مطلب
این دنیا، تمامش مادى و درهم و دینار و زنهاى زیبا و مرکبهاى راهوار و سلطنت و
ریاست نیست، که حواست را جمع کنى و از آن دامان بکشى که این دنیا با زهد و
چشم پوشى و توجه به مقبولیت و وجاهت و آبرو داشتن هم جمع مىشود. از دنیا
چشم مىپوشى، تا در چشمها بنشینى و به دنیا پشت مى کنى تا آن را به دنبال
بیاورى. و نفى مى کنى تا برایت اثبات شود.
گاهى از حرف یک دسته و زبان یک دسته و شماتت یک دسته مىگذرى، تا توجه یک
دستهى دیگر و نگاه و زبان آنها را بدست بیاورى و با خود همراه کنى.
دنیا با این وسعت و با این پیچ و تاب، مىتواند تمامى غریزهها و هوسها را تحریک کند
و شیخ و شاب و عارف و عابد و زاهد، را به اسارت بکشاند.
خلاصه این پست برا اونا که وقت ندارن
حضرت در این خطبه در مورد علت اینکه چرا چهار گروه قبلی دچار
مشکل شدند و در جامعه و حگومت دینی مشکل ایجاد کردند
می فرماید : علت اصلی بزرگ دیدن دنیا است.
حضرت محبت دنیا را مذمت نمی کنند بلکه آنچه مورد مذمت است
بزرگ دیدن دنیا است و قانع شدن به آن نه دوست داشتن و
دارا بودن آن.
مشروح این پست برا اونا که اهل دقتند در ادامه مطلب
خلاصه این پست برا اونا که وقت ندارن
در این قسمت از خطبه حضرت شرح حال کسانی را بیان می کند که
اینان در زمان حکومت حق حضرت یاوران واقعی او بودند اگر به این صفات
دقت داشته باشیم بسیاری از پرسش های ما در مورد آن چهار گروه
قبلی جواب داده خواهد شد.
حضرت خصوصیاتی را برای این دسته بیان می کند که اینان با این همه
رنج و مصیبت و غم هیچ گاه در دفاع از حکومت حق و دین کوتاهی نکردند.
سکوت آنها نه بخاطر کوتاهی بلکه به خاطر این است که نمی گذارند آنها
حرف بزنند و...
اگر در مورد این قسمت تامل نماییم می بینیم که اگر یه کدام از این درد و
رنجها برای ما پیش می آمد به راحتی با حکومت حق قهر می کردیم و با
لباس زهد و سکوت به آن ضربه می زدیم.
شرح این پست برا اونا که اهل دقتند در ادامه مطلب
با توجه به شروع سال تحصیلی جدید انشاالله از این به بعد این وبلاگ هر
پنجشنبه به روز می شود.
منتظر نظرات دقیقتون هستم.
اگه به روز شدید خبرمون کنید حتما بهتون سر می زنم.
خلاصه این قسمت برا اونا که وقت ندارن
حضرت امیر در حالی به توصیف مردم زمانه خود می پردازد که حاکمیت و قدرت در
دست حضرت امیر علیه السلام است. ایشان می فرمایند درست است که در این
زمانه حاکمیت حق است اما مردم در تعامل با حاکمیت به پنج دسته تقسیم می
شوند. در پست های قبل به سه دسته اشاره نمودیم و در این پست دسته چهارم
را توضیح می دهیم
حضرت امیر در این بخش از خطبه به گروهی اشاره می کنند که دوست دارند به
دنیا برسند اما امکانات مادی و شخصیتی ندارند حال که امکانات ندارن خود را زاهد
نشان می دهند و می گویند ما اصلا دنبال دنیا و قدرت نبوده و نیستیم در حالی که
زهد لباس تزئینی اینها است و بوی از زهد در قلب خود ندارند
مشرح این پست برا اونا که اهل دقتند در ادامه مطلب
خلاصه این پست برا اونا که وقت ندارن
باید بین عذاب و بلا فرق گذاشت. خداوند به مؤمن بلا می دهد اما عذاب نمی کند و عذاب برای
کفار است. هر کدام از این ها خصوصیات خاص خود را دارند که در مشروح پست به آن اشاره
شده است.
مؤمن می بایست به بلا به عنوان یه عذاب نگاه نکند. بلکه با ایمان به خدا باید به گونه ای دیگر
نگاه کند که در آیات قرآن به آن اشاره شده است.
حضرت آقا در سفری که به آذربایچان داشتن به این گونه نگاه اشاره نموده اند و کلیدی خوبی
برای تمام عرصه زندگی به ما می دهند.
مشروح این پست برا اونا که اهل دقتند
با آمدن زلزله در آذربایجان برخی از افرادی که در قلوبشون مرض بود حرفای مفتی
زدند و از زاویه کفــــــــــــــر به زلزله آذربایجان نگاه کردند حتی اس ام اس هایی
ساختند که در آن آیات سوره قدر به تمسخر گرفته شد و بگونه ای برخورد کردند که
گویا خدا به جای رحمت در شب قدر بر مردم اذربایجان عذاب فرستاده است.
خلاصه این پست برای اونا که وقت ندارن
حضرت در ادامه خطبه به دسته سوم از خواص زمانه خود اشاره می کند
که خصوصیت آنها این است که دنیا طلب هستند اما به وسیله آخرت.
یعنی با اعمال و ظاهر سازی دینی به دنبال کسب دنیا هستند و به دروغ
خود را انسانی دین دار معرفی می نمایند.
ظاهرشان دینی است اما در قلب فقط حب دنیا دارن.
حضرت در ادامه این قسمت به برخی از خصوصیات و صفات این دسته
اشاره می نمایند و در پایان به یکی از سنت های مهم الهی اشاره
می نمایند که آگاهی به این سنت به ما در شناخت و تحلیل خصوصیات
افراد بسیار کمک می کند.
مشروح قسمت چهارم برای اونا که اهل دقت هستند در
ادامه مطلب
نظ
خلاصه:
در این پست با توجه به بیانات حضرت آقا یه کلید از روش های فریب
شیطان را که خیلی مهم بود را توضیح دادیم
یه کلید اخلاقی زیبا برای مقابله باشیطان.
مشروح:
حضرت آقا در بیانات خودشان در جمع مسئولین نظام در ابتدای ماه
مبارک رمضان یکی از نکاتی که فرمودن این بود که دشمن تبلیغاتی
انصافا قوی دارد و با همین تبلیغات هم واقعیت سازی می کنند پس
عده ای دچار واقعیت پنداری می شوند. در این پست می خواستم
این صحبت حضرت آقا را در فضای اخلاقی و معنوی تحلیل کنم.
درسته که حضرت آقا این سخن را کلیدی برای مسائل سیاسی
گفتند اما همین عبارت ایشان کلیدی برای مسائل اخلاقی نیز
هست.
خلاصه پست برای اونا که وقت ندارن
حضرت در این خطبه ابتدا زمانه خود را توصیف می نمایند و پس از آن
مردم زمانه خود را به پنج دسته تقسیم می نمایند دسته اول را در
پست قبل توضیح دادیم که به خاطر نداشتن شرایط شخصیتی و
مالی در آن فضا بر علیه نظام اسلامی کارشکنی نمی کردند سکوت
و همراهیشان از سر نبود امکانات بود.
دسته دوم را در این پست توضیح دادیم. اینان کسانی هستند که با
سه هدف مختلف اما با یک روش واحد بر علیه حکومت دینی مبارزه
می کنند.
روش اینها در مبارزه علنی کردن شر و مبارزه مستقیم است.
در این دسته برخی برای رسیدن به ثروت مبارزه می کنند.
برخی برای رسیدن به قدرت مبارزه می کنند.
و برخی برای رسیدن به مرجعیت دینی و منبر بر علیه حکومت دینی
به طور علنی مبارزه می کنند.
هدف ها در این گروه مختلف است اما روش مبارزه واحد.
مشروح خطبه برای کسانی که اهل دقتند در ادامه مطلب
نظر دهی در وب یا همان کامنت گذاشتن چند دسته است.
گاهی فقط از کسی دعوت می کنی که به وب ما بیا، آپــــــــــــــــم.
بقیه در ادامه مطلب
برای کسانی که مشتاقند
بقیه در ادامه مطلب
اگر به خواندن این پست مایل نیستید دیگر پست ها را بخوانید
البته بتون توصیه می کنم قسمت دوم را حتما حتما بخونید کلی نگاهتون نسبت به جامعه و برخی از آدما عوض می شه
آرمان گرایی که رهبر به آن تاکید داشتند ایدئالیسم و
ذهن گرایی نیست بلکه حقیقت خواهی است و این
آرمان گرایی برای کسانی قابل فهم است که ایمان
به غیب و حقایق غیر مادی داشته باشند.
حضرت اقا تاکید داشتند که ما فقط بر اساس واقعیات
خارجی حرکت نمی کنیم بلکه به آرمان های حقیقی نیز
توجه داریم
مشروح این پست برا اونا که اهل دقتند
آرمان گرایی و واقع بینی
همان طور که در پست قبلی گفتم ایشان فهم دقیق ترکیب بسیار حساس
و ظریف آرمانخواهی توام با واقع بینی را ضروری دانستند و افزودند: ترکیب
آرمانگرایی با واقعیات، در واقع حرکت مجاهدانه در چارچوب تدبیر است.
در این کلام چند واژه کلیدی داریم که ابتدا می بایست تعریف دقیق
آنها را در ذهن داشته باشیم.
خلاضه این پست برا اونا که وقت ندارن
ما آنقدر عزت نفس داریم که تو زندگیمون کمتر می شه به کسی التماس اما آنقدر دعا برامون ارزشمند است روزی چندین بار به خاطر اون به یکدیگر التماس می کنیم
مشرح این پست برا اونا که اهل دقتند
التماس کردن از دیگران اصلا صفت مناسبی نیست.
شاید تا حالا به متکدیان دوره گردی برخورده باشید که برای گرفتن پول خیلی التماس می کنن.
توی زندگی ما هم اتفاق می افته که به کسی التماس کنیم اما خودمان همان موقع پشیمان می شویم و می گوییم تقصیر منه که به تو التماس می کنم!
منی که تا حالا به کسی التماس نکرده بودم توی این ایام وقتی دوست و آشناها را می بینم به همه آنها التماس می کنم تا برایم کاری انجام دهند.
قبل از ماه رمضان وقتی که پیش پدر و مادر بودم اولین التماس را به اونها کردم.
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
التماس کردم تا دعایم کنند.
به همسرم زنگ زدم.
1- آرمان گرایی و واقع بینی
ایشان فهم دقیق ترکیب بسیار حساس و ظریف آرمانخواهی توام با واقع بینی را ضروری دانستند و افزودند: ترکیب آرمانگرایی با واقعیات، در واقع حرکت مجاهدانه در چارچوب تدبیر است.
2- آرمان گرایی بدون توجه به واقعیات خیال پردازی است
3- آرمان گرایی به معنای خیال پردازی نیست
4- یکی از آسیب های این را «واقعیت پنداری» است
واقعیت سازی های اطراف ما سبب به خطا رفتن ما می شود
ایشان فرمودند: دشمنان انقلاب و اسلام سعی می کنند با واقعیت سازی و واقعیت نمایی، مسئولان و مردم را دچار خطا در محاسبات کنند.
5- آرمان گرایی بدون پرداخت هزینه نمی شود
ایشان تصور دستیابی به آرمانها بدون دادن هزینه را لغزشگاهی دیگر برشمردند و افزودند تکیه بر بخشی از واقعیات و ندیدن همه مسائل واقعی در کنار یکدیگر، لغزشگاه دیگری است که باید مراقب آن بود.
6- حرکت به سمت آرمانها با چالش همراه است اما با بن بست همراه نیست
انشاالله تا چند روزدر هر پست، در مورد یکی از این نکات کلیدی صحبت می کنیم شما هم اگه دوست داشتید در این راه ما را با نظراتتان کمک کنید.
شاید تا حالا به متکدیان دوره گردی برخورده باشید که برای گرفتن پول خیلی التماس می کنن.
توی زندگی ما هم اتفاق می افته که به کسی التماس کنیم اما خودمان همان موقع پشیمان می شویم و می گوییم تقصیر منه که به تو التماس می کنم!
منی که تا حالا به کسی التماس نکرده بودم توی این ایام وقتی دوست و آشناها را می بینم به همه آنها التماس می کنم تا برایم کاری انجام دهند.
قبل از ماه رمضان وقتی که پیش پدر و مادر بودم اولین التماس را به اونها کردم.
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
التماس کردم تا دعایم کنند.
به همسرم زنگ زدم.
منی که کمتر می شد به او التماس کنم امـــــــا این بار التماس کردم.
چندین مرتبه!!
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
دوستان و رفقا را دیدم. هنگام خداحافظی به آنها التماس می کردم که دعایم کنند.
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
وارد فضای مجازی و مخاطبین وب شدم.
به همه مخاطبین وبم التماس می کنم التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
منی که تا دیروز فکر می کردم التماس دعا یه جور خداحافظی است وقتی که دقت کردم دیدم نه خیلی معنا در این التماس کردن خوابیده که می خواهم در مورد اون مقداری صحبت کنم.
ماها کمتر می شه که برای مادیات به هم دیگه التماس کنیم.
وقتی با دوستم از ماشین پیاده می شویم به او التماس نمی کنم که کرایه منو حساب کن.
اما به او التماس می کنم که منو دعا کن.
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
وقتی با دوستم برای خرید وسیله ای به فروشگاه می رویم التماس نمی کنم که هزینه مرا پرداخت کن.
اما التماس می کنم که دعایم کند
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
وقتی که از دوستانم جدا می شوم التماس نمی کنم که به من زنگ بزنن.
اما التماس می کنم که دعا کنن.
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
وقتی که .....
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
می بینید چقدر دعا برای ما مهم است که به خاطر آن چندین مرتبه در روز التماس می کنیم.
دعا آنقدر مهمه که نه تنها ما در مورد آن زیاد التماس می کنیم بلکه
کمی فکر کنید ببینید دیگران چندین مرتبه در روز به شما التماس کردن؟؟
می توان با قاطعیت گفت دعا تنها چیزی است که ما در مورد آن نسبت به یکدیگر زیاد التماس می کنیم.
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
و هیچ گاه از التماس کردن هم خجالت نمی کشیم.
حتی به کسانی که آنها را نمی شناسیم التماس می کنیم.
به راننده تاکسی
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
به فروشنده
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
به کسی که برای اولین بار چند دقیقه با او صحبت کردم
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
و ....
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
شاید بهتر باشه که معنای التماس را بدونم
التماس با درخواست و خواهش کردن تفاوت داره.
التماس درخواست و خواهش هماره با تواضع، تضرع، تحقیر و کوچک کردن خود نزد دیگران است
در خواهش کردن، خود را کوچک نمی کنم بلکه مؤدبانه تر درخواست می کنم.
در التماس شدت درخواست بسیار بالاتر از خواهش است خواهشی که همراه با کوچک کردن خود تضرع و عجز باشه تازه می شه التماس.
حالا ببین دعا چقدر برای ما مهمه روزی چند مرتبه به هم دیگه التماس می کنیم که....
التـــــــــــــــــــماس دعــــــــــــــــــــــــــا
امـــــــــــــــــــا غالبا ما التماس دعای دیگران رو فراموش می کنیم و یادمان می رود به کسانی که به ما التماس کرده اند دعا کنیم.
و همین طور دیگران نیز التماس های ما رو فراموش می کنن.
اما یه جایی هست که اگر بری التماس کنی تا دعایت کنند فراموشت نخواهند کرد
کجا؟
؟
؟
غریبی در این هستی هست که اگه به او التماس کنم فراموشم نخواهد کرد.
به لطف و عنایت خداوند و همچنین دعای خیر سپهریان اردوی تخصصی معین های سپهری در شهریور ماه برگزار خواهد شد
جزئیات اردو اعلام خواهد شد
شرمنده ام از اینکه نمی توم چند وقتی به روز شوم
یه مقدارم سرم شلوغ شده و چند مسافرت در پیش دارم
البته همین الان هم در سفر هستم
فعلا یا علی
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود
از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
طایر گلشن قدسم، چه دهم شرح فِراق؟
که در این دامگهِ حادثه چون افتادم
من مَلِک بودم و فردوسِ بَرین جایم بود
آدم آورد در این دیرِ خراب آبادم
سایه‌ی طوبی و دلجویی حور و لب حوض
به هوای سر کوی تو برفت از یادم
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم؟ حرف دگر یاد نداد استادم
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم؟
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هردم آید غمی از نو به مبارک بادم
می‌خورد خون دلم مردمک دیده سزاست
که چرا دل به جگرگوشه مردم دادم
پاک کن چهره‌ی حافظ به سر زلف ز اشک
ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم
جواب چرا؟
در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند
من چنینم که نمودم؛ دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت
می خور که هر که آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند
کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت