جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

خداوند در سوره صف می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ

می خواهیم از مرصوصین شویم.
بنیان مرصوص یعنی بناهای پولادین

پیوندها

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

🌺کودکانی متفکر، و در آینده عاقل داشته باشیم(3)🌺


🌸خلاصه متن بعدی برای اونای که وقت ندارند🌸

🌺کودکانی متفکر و در آینده عاقل داشته باشیم(3)🌺

خداوند تکوین و هستی طبیعی کودکان را به گونه ای قرار داده است که منطبق بر اصول تربیت دینی است. یعنی بین خلقت و نوع بودن کودک در فرایند رشدش و بین اصول تربیت دینی تضاد و تعارضی وجود ندارد.
تفکر کودک از این قاعده مستثنی نیست، نوع تفکر کودک در سنین کودکی اش با اصول تربیت دینی رابطه "این همانی" دارد و کسانی در عرصه تربیت تفکر کودک موفق خواهند بود که با این اصول که مهم ترین روش آن، شیوه پرسش از کودک است، آشنا باشند.

در متن زیر ابتدا به اثبات فرایند تفکر در خلقت کودک اشاره کرده ایم و سپس به شیوه های برانگیختن تفکر کودک اشاره شده است و در پایان هم تذکراتی درباره شیوه پرسش های مربی از کودک آورده ایم.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
       🌺مشروح این متن برای اونایی که اهل دقتند🌺
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇


در متن قبل به موارد زیر اشاره شد
🌸👈 «تفکر» چیزی غیر از «تعقل» و «تخیل» است.
🌸👈 «تفکر» دو رکن  اساسی به نام «صورت» و «مواد» دارد.
🌸👈 «تفکر» نیاز به آموزش ندارند و اکثر انسانها(به غیر مجانین) از کودکی با آن مأنوس هستند.
🌸👈آنچه در «تفکر» نیاز به آموزش دارد، الف: «مواد مورد تایید عقل» ب: «موانع تفکر» ج: «حاکمیت تفکر بر تخیل» است.
توضیح و تبیین این موارد.
🍁«تفکر» چیزی غیر از «تعقل» و «تخیل» است.
همان طور که قبلا هم توضیح داده شد، «تفکر» قوه "استنتاج" و نتیجه گیری است و هیچ سنجشی در مورد "صدق" مواد خود ندارد، و سنجش ها با قوه عقل است. فقط قوه عقل است که می تواند سنجش هایی بر اساس "حقیقت" داشته باشد، چنانچه در روایت هشام از امام کاظم علیه السلام به این نکته اشاره شده است، و فرموده: تواضع للحق تکن اعقل الناس. در برابر حق فروتنى کن، تا عاقلترین مردمان باشى.
 در حدیث دیگری سید الشهداء به رابطه بین حقیقت و عقل اشاره می کند و می فرماید: لا یکمل العقل إلّا باتّباع الحقّ: یعنی عقل، جز با پیروى از حق، به کمال نمى ‏رسد.

 قوه عقل دو سنجش دارد، یک سنجش در مواد تفکر. دو سنجش در نتیجه تفکر.
برای اینکه بحث مقداری ملموس تر بشود مثالی می زنم.
کودک سه ساله ای را تصور کنید که با دقت تمام رفتارهای پدر و مادر را زیر نظر دارد و بر اساس روحیه تقلید که خداوند در این سن در وجود او گذاشته است، از پدر و مادر خود تقلید می کند.
به عنوان مثال: کودک از  محیط اطراف خود(پدر و مادر و یا رسانه ها و یا حادثه هایی که او از نزدیک تجربه کرده است) آموخته است که آتش را با آب خاموش می کنند.
همین کودک بعد از مدتی در حال تماشای تلویزیون مشاهده می کند که خانه ای آتش گرفته و کودکی در آتش تقاضای کمک می کند، آنگاه او به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد و پارچ آب را روی تلویزیون خالی می کند تا بتواند آتش 🔥را مهار کرده و کودک را نجات دهد!!!😱😱
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

🌺کودکانی متفکر، و در آینده عاقل داشته باشیم(2)🌺


در متن قبل  به اهمیت قوه تفکر اشاره کردیم.
قبل از اینکه بحث قبل را ادامه دهم لازم است مقداماتی را خدمت شما بزرگواران عرض کنم.
🌺تفاوت با تفکر با تعقل🌺
باید توجه داشت که قوه تفکر، چیزی غیر از قوه تعقل است، در روایات قوه تفکر راهنما و وسیله رسیدن به عقل است.
امام کاظم علیه السلام: دَلِیلُ الْعَقْلِ التَّفَکُّر
البته این تفاوت و جدا کردن در مقام علم و تعریف و نسبت ها است و گاهی مواقع این دو در مصداق یک چیز می شوند و گاهی متفاوت .
تفکر قوه "استنتاج" است و تعقل قوه "سنجش" مقدمات و نتیجه های تفکر بر اساس حقیقت های عالم است.
به عنوان مثال وقتی شخصی به دزدی می رود، قبل از دزدی تفکر می کند و استنتاج های متعددی را انجام می دهد، پس او فکر می کند اما عقل ندارد. یعنی نمی تواند صدق مواد و استنتاج تفکرش را، بر اساس حقیقت های عالم "سنجش" بکند.
حتی برخی از دزدی ها نیاز به کسب علم و مهارت های ویژه و برنامه ریزی های دقیق دارد، مثل سرقت از حساب های بانکی در فضای مجازی!
در تمام این سرقت ها صدها و شاید هزاران "استنتاج" انجام می گیرد اما مشکل این است که هیچ کدام از این تفکر و "استنتاج ها" عاقلانه (سنجش شده) نیست در حالی که شاید موفق به سرقت هم بشوند و از دستگیر شدن هم به صورت حرفه ای فرار کنند اما این «واقعیت»، «حقیقت» نیست.
درست است که آنها در «عالم واقع» توانستن دزدی کنند و به نتیجه برسند اما در «عالم حقیقت»، آنها کار باطلی را انجام داده اند.
اکنون تفاوت بین «علم» و «تفکر» و «تعقل» را بهتر درک می کنیم.
🌺ارکان تفکر👇👇👇👇👇👇👇👇👇🌺
تفکر صحیح دو رکن اساسی دارد.
1: صورت تفکر
2: مواد و محتوای تفکر
تفکر با قوه ناطقه انسان رابطه این همانی (=) دارد، یعنی هر کسی که بهره مند از قوه ناطقه است و می تواند با زبان و یا با حرکات خود سخن بگوید، او قوه "تفکر" را دارد.
از زمانی که قوه ناطق در انسان فعال می شود از همان زمان، او با تفکر همراه شده است و هم زمان با قوه ناطقه، قوه تفکر هم رشد می کند.
کودک از زمانی که بر اساس قوه ناطقه خود با اطرافیان ارتباط بر قرار می کند، از همان زمان با قوه تفکر آشنا شده است.
آنچه در مورد قوه تفکر باید بدانیم این است که "لازم نیست به کسی تفکر کردن را آموزش بدهیم". انسانها بر اساس استعدادی که خداوند به آنها داده است، تفکر کردن را بلد هستند و نیازی به آموزش ندارند،.
آنچه می بایست آموزش ببینند 👈«مواد تفکر»👉(که مربوط به قوه عقل می شود و کسانی که عقل محض و جدای از هر خطایی هستند) و 👈«موانع تفکر»👉 و آنچه 👈«قوه تفکر را به اسارت قوه تخیل و وهم » 👉 در می آورد.

🍁🍁نکته: قوه «تفکر» چیزی غیر از قوه «تخیل» است.
شباهت بیش از حد این دو - مخصوصا برای کسانی که به تفاوت های این دو توجه ندارند - سبب می شود که بسیاری از افراد «تخیل» کردن را «تفکر» بپندارند، یعنی قوه خیال، قوه تفکر انسان را به اسارت خود در می آورد، در حالی که می بایست از قوه «تخیل» برای بارور تر شدن قوه «تفکر» بهره گرفت ، یعنی قوه فکر ، قوه تخیل را به کار بگیرد. چراکه قوه تخیل به مراتب ضعیف تر از قوه تفکر است، و این قوه تفکر است که باید حاکم بر تخیل باشد و آن را از انحراف و پرداختن به امور باطل باز بدارد. ادامه👇👇👇👇👇👇👇

 

🌺کودکانی متفکر، و در آینده عاقل داشته باشیم(1)🌺

قبل از مطالعه این پست حتما این متن را باهوش بودن مهمتر است یا متفکر بودن؟ بخوانید

 

🌺🌺🌺🌺اهمیت پرداختن به تربیت قوه تفکر و رسیدن به تعقل🌺🌺🌺🌺

مشاهده می کنیم که ساختار دنیا بگونه ای است که حیوانات هم در آن مبتلا به آفات و بلاهای دنیا می شوند.
شاید دیده باشید که گربه ها به هنگام زایمان به زیرزمین خانه ها و یا انباری داخل حیات رفته اند، بعد از مدتی بچه گربه ها 🐱 قدری بزرگ می شوند و صاحب خانه متوجه این میهمان ناخوانده می شود.
اما عکس العملی کاملا غیر انسانی از خود نشان می دهد و با چوب به جان گربه ها 🐱🐱🐱 می افتد تا آنها را از خانه خود بیرون کند(البته در روایات از این کار نهی شده است).
گربه مادر فرار می کند. اما بچه گربه ها گیر می افتند و صاحبخانه با قساوت تمام آنها را در گونی می اندازد و در برابر چشم مادرشان که مظلومانه از روی دیوار نگاه می کند و با صدایی سوزناک بچه هایش را صدا می زند😭 آنها را بیرون می برد و با ماشین 🚜 در خرابه ای که فاصله زیادی با منزلش دارد رها می کند.


در خرابه یکی از بچه گربه ها در برابر سه تن دیگر از گرسنگی می میرد. دومی هنگام پرش از دیوار زمین می خورد و پایش می شکند. 😿سومی هنگام عبور از خیابان زیر لاستیک ماشین ....🙀
همه این اتفاقات در برابر چشم گربه چهارم بوده است.😿
او جدا شدن از مادر را دید👀
او ترس دلهره آمدن صاحبخانه قسی القلب را درک کرد و در گونی انداخته شد.
او گرسنگی و ناله های برادرش را می شنید و خود نیز گرسنه بود.😾
او زمین خوردن خواهرش را دید.
او صدای ترمز ماشینی که برادر کوچکش را زیر گرفت شنید و از ترس فرار کرد.👻👽
او اکنون باید زندگی سختی را بدون محبت مادر😻 و به دور از کانون گرم خانواده در اوج تهدیدها و ناخوشی ها آغاز کند.
او باید آماده ورود به دنیایی باشد که همیشه در معرض تهدید است.💀💀👹👹
او باید راهی برای ورود به سبد آشغالهایی که انسانها با تورهای سیمی درست کرده اند پیدا کند.
او باید چابک باشد تا بتواند از دندانها و پنجه های تیز همنوعان خود که از او بزرگتر هستند، فرار  کند.
او باید آماده فرار در هر حالت باشد، او باید مراقب موتوری های 🏍 بی شعوری باشد 😈 که مخصوصا راه خود را به سمت او کج می کنند تا او را بترسانند.
او باید مراقب سنگ هایی باشد که اطفال و کودکان در کوچه و خیابان بی هوا به سمت او پرت می کنند.
او باید مراقب لنگه دمپایی زن صاحبخانه باشد.
و....
می بینیم که یه گربه هم در زندگی خود این همه بلا و مصیبت می بیند اما گربه ها هیچ وقت معتاد نمی شوند!☹️☹️
گربه ها هیچ وقت خود کشی نمی کنند.😩
گربه ها هیچ وقت افسرده از زندگی نمی شوند.
گربه ها هیچ وقت عقده ای نمی شوند.
اما انسان های زیادی هستند که به خاطر کم بودها به اعتیاد رو می آورند، عقده ای می شوند و هزار بیماری روحی روانی می گیرند.
ادامه 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇