جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

خداوند در سوره صف می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ

می خواهیم از مرصوصین شویم.
بنیان مرصوص یعنی بناهای پولادین

پیوندها

🌺کودکانی متفکر، و در آینده عاقل داشته باشیم(3)🌺


🌸خلاصه متن بعدی برای اونای که وقت ندارند🌸

🌺کودکانی متفکر و در آینده عاقل داشته باشیم(3)🌺

خداوند تکوین و هستی طبیعی کودکان را به گونه ای قرار داده است که منطبق بر اصول تربیت دینی است. یعنی بین خلقت و نوع بودن کودک در فرایند رشدش و بین اصول تربیت دینی تضاد و تعارضی وجود ندارد.
تفکر کودک از این قاعده مستثنی نیست، نوع تفکر کودک در سنین کودکی اش با اصول تربیت دینی رابطه "این همانی" دارد و کسانی در عرصه تربیت تفکر کودک موفق خواهند بود که با این اصول که مهم ترین روش آن، شیوه پرسش از کودک است، آشنا باشند.

در متن زیر ابتدا به اثبات فرایند تفکر در خلقت کودک اشاره کرده ایم و سپس به شیوه های برانگیختن تفکر کودک اشاره شده است و در پایان هم تذکراتی درباره شیوه پرسش های مربی از کودک آورده ایم.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
       🌺مشروح این متن برای اونایی که اهل دقتند🌺
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇


در متن قبل به موارد زیر اشاره شد
🌸👈 «تفکر» چیزی غیر از «تعقل» و «تخیل» است.
🌸👈 «تفکر» دو رکن  اساسی به نام «صورت» و «مواد» دارد.
🌸👈 «تفکر» نیاز به آموزش ندارند و اکثر انسانها(به غیر مجانین) از کودکی با آن مأنوس هستند.
🌸👈آنچه در «تفکر» نیاز به آموزش دارد، الف: «مواد مورد تایید عقل» ب: «موانع تفکر» ج: «حاکمیت تفکر بر تخیل» است.
توضیح و تبیین این موارد.
🍁«تفکر» چیزی غیر از «تعقل» و «تخیل» است.
همان طور که قبلا هم توضیح داده شد، «تفکر» قوه "استنتاج" و نتیجه گیری است و هیچ سنجشی در مورد "صدق" مواد خود ندارد، و سنجش ها با قوه عقل است. فقط قوه عقل است که می تواند سنجش هایی بر اساس "حقیقت" داشته باشد، چنانچه در روایت هشام از امام کاظم علیه السلام به این نکته اشاره شده است، و فرموده: تواضع للحق تکن اعقل الناس. در برابر حق فروتنى کن، تا عاقلترین مردمان باشى.
 در حدیث دیگری سید الشهداء به رابطه بین حقیقت و عقل اشاره می کند و می فرماید: لا یکمل العقل إلّا باتّباع الحقّ: یعنی عقل، جز با پیروى از حق، به کمال نمى ‏رسد.

 قوه عقل دو سنجش دارد، یک سنجش در مواد تفکر. دو سنجش در نتیجه تفکر.
برای اینکه بحث مقداری ملموس تر بشود مثالی می زنم.
کودک سه ساله ای را تصور کنید که با دقت تمام رفتارهای پدر و مادر را زیر نظر دارد و بر اساس روحیه تقلید که خداوند در این سن در وجود او گذاشته است، از پدر و مادر خود تقلید می کند.
به عنوان مثال: کودک از  محیط اطراف خود(پدر و مادر و یا رسانه ها و یا حادثه هایی که او از نزدیک تجربه کرده است) آموخته است که آتش را با آب خاموش می کنند.
همین کودک بعد از مدتی در حال تماشای تلویزیون مشاهده می کند که خانه ای آتش گرفته و کودکی در آتش تقاضای کمک می کند، آنگاه او به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد و پارچ آب را روی تلویزیون خالی می کند تا بتواند آتش 🔥را مهار کرده و کودک را نجات دهد!!!😱😱
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇


👆👆👆👆👆👆👆👆👆
سیستم و قوه تفکر کودک در این صحنه به درستی عمل کرده است اما آنچه سبب از بین رفتن تلویزیون شد، نبودن قوه عقل در درون کودک است. چون او به درستی فرایند استنتاج را بدون اینکه از کسی آموزش ببیند انجام داده است. فرایند استنتاج به این صورت است که او دو مقدمه را کنار هم گذاشته و از آن دو نتیجه ای گرفته و در پایان به نتیجه گرفته شده عمل کرده است.
فرمول تفکر کودک بر اساس مدلی در منطق ریاضیات، یک قضیه همیشه صادق است.
مقدمه اول:  اگر P  آنگاه Q.
مقدمه دوم: اثبات P
نتیجه با وضع مقدم: استنتاج  Q
یعنی
مقدمه اول: اگر جایی آتش گرفت(P) آنگاه با آب می توان آن را خاموش کرد (Q)
مقدمه دوم: جایی آتش گرفته است (P)
نتیجه: پس می توان آن را با آب خاموش کرد(Q)
می بینیم که کودک فرایند تفکر و استنتاج را به درستی طی کرده است اما آنچه از آن بی بهره بوده است قوه عقل است.
این قوه عقل است که صدق مقدمات و نتیجه را بر اساس 🌟«حقیقت ها» و «واقعیات»🌟 سنجش می کند.(در مورد کلمات و عباراتی که با ستاره علامت گزاری شده است در متن ها بعد توضیح خواهم داد، این کلمات تعریف های دقیقی دارند و نیاز به دقت فراوان دارد)
در چنین موارد درگیر شدن با کودک و محکوم کردن او به بی عقلی کار صد در صد غلطی است، چرا که خداوند در این سن به کودک قوه تفکر بدون تعقل داده است و به همین دلیل نیاز به مربی دائمی مانند مادر دارد.
آنچه در این صحنه می بایست محکوم به بی عقلی شود کودک نیست چون اصلا ملکه و استعداد عقلانیت را ندارد تا محکوم به نداشتنش شود (مانند اینکه به دیوار بگوییم کور!!! در حالی که دیوار ملکه بینایی ندارد).
مربی کودک که بهره مند از عقل است، در چنین 🌟«صحنه ها و حادثه های طبیعی »🌟، صدق مقدمات تفکر کودک را مورد بررسی قرار می دهد.
به عنوان مثال وقتی کودک پارچ را پر از آب کرده تا روی آتش نمایش داده شده از تلویزیون بریزد، به جای تمسخر کودک! به جای دعوا کردن و پرخاش به وی، از او🌟 «پرسش»🌟 می کنیم که قصد انجام چه کاری را دارد؟
کودک شروع می کند به سخن گفتن(در صورتی که از قبل موانعی برای سخن گفتن او پدید نیامده باشد مانند پرخاشگری و تنبیه) به سخنان او با دقت توجه کنیم این همان فرایند استنتاج است که کودک با قوه تفکر خود آن را انجام داده و اکنون برای شما بازگو می کند.
یک مربی خوب در این صحنه به بررسی «مقدمات تفکر» کودک بر اساس 🌟واقعیات بیرونی 🌟 می پردازد.
مثلا وقتی که کودک می گوید قصد ریختن آب رو تلویزیون را دارد 😱 ما او را با واقعیت دیگری آشنا می کنیم که اگر روی آن آب بریزی دیگر تلویزون نداریم و بهترین راه خاموش کردن آتش آن مثلا خاموش کردن تلویزون است.(باید توجه داشت که کودکان در این سنین تمام تصاویری که  از تلویزون مشاهده می کنند را، واقعی و حقیقی می پندارند و تلاش ما برای اینکه با چند جمله و گزاره بگوییم تصاویر تلویزیون الکی است فایده ای ندارد)
در این حادثه و حادثه هایی شبیه به این کودک به صورت غیر مستقیم می آموزد که صرف تفکر کردن فایده ای ندارد، بلکه می بایست صدق مقدمات تفکر را با مربی خود در میان بگذارد تا او صدق هر کدام از مقدمات را بر اساس «واقعیت ها و حقیقت ها» سنجش نماید.


مربی خوب و کار کشته می داند که می بایست فضایی آرام و به دور از پرخاش و استرس برای کودک فراهم نماید، تا کودک با امنیت کامل برای سنجش مقدمات تفکرش ، به مربی مراجعه نماید.
بهترین کلاس برای تربیت «تفکر» کودک "حوادث طبیعی" و "درخواست های" خود کودک است. و باید توجه داشت آنچه را که ما به عنوان نصیحت به کودک تحمیل کنیم اثر نخواهد گذاشت.
درخواست های طبیعی کودک شامل ،«درخواست قصه گفتن» «در خواست بازی کردن» «درخواست با نقاشی کشیدن با یکدیگر و...» است.
این درخواست های طبیعی که از جانب کودک انجام می شود بهترین کلاس های درس است تا مربی به صورت غیر مستقیم مباحث و مواد واقعی که کودک در آن سنین نیاز دارد را به وی منتقل کند. مثلا مفهوم اسراف نکردن را که یک مفهوم انتزاعی است، می توان با بازی های «مکرر» به کودک آموزش داد و در هر بار موفقیت کودک، او را مورد تشویق های متنوع قرار داد.
برای کودکمان(سه سالگی به بعد) دفتر نقاشی تمیزی تهیه کنیم و او را نسبت به نقاشی کشیدن تشویق نماییم.(از ارائه الگو های از پیش طراحی شده نقاشی به شدت پرهیز نماییم) هنگامی که کودکمان در دفتر نقاشی خود خط هایی به ظاهر بی معنی کشیده است است، از او دعوت نماییم تا در مورد نقاشی خودش حرف بزند و این حرف زدن با «پرسش های» دقیق ما اتفاق می افتد.
وقتی که از او می خواهیم در مورد خط هایی که کشیده برایمان حرف بزند و مثلا بگوید چه چیزی کشیده؟ آنگاه می بینید که بچه ها با شور و اشتیاق در مورد نقاشی های خود صحبت می کنند و می بینید که در پس هر کدام از این خط خطی ها تفکرها وجود دارد.
هنگامی که کودکتان در مورد اشکالی که کشیده است توضیح می دهد، توضیحاتش را به صورت تیتر وار کنار نقاشی اش بنویسید و برایش تاریخ بزنید و در پایان هم او را تشویق نمایید(تشویق می تواند با کشیدن یک گل زیبا و نوشتن کلمه صد آفرین و یا استفاده از برچسب هایی در این زمینه است، باشد)
🌾🌷🌾در روایتی پر مفهوم از حضرت رسول صلی الله علیه و آله آمده: ⚜عرامة الصّبیّ فی صغره زیادة فی عقله فی کبره.⚜ بازى گوشى های کودک در خردسالى اش مایه فزونى عقل در بزرگسالى اوست.
بازی های طبیعی( و نه اکثر بازی های دیجیتالی) بهترین بستر برای رشد تفکر کودک است.
آنچه در تربیت کودک می بایست به عنوان یک اصل بسیار مهم مد نظر داشت این است که، "اینگونه نیست که تکوین و نوع حیات کودکان بر خلاف اصول تربیت باشد" بلکه نوع حیات تکوینی کودکان درست بر اساس اصول تربیت است، فقط کافی است که به اصول تربیت دینی آگاهی داشته باشیم، آنگاه می بینیم که  خداوند حیات طبیعی و تکوینی کودک را درست هماهنگ با اصول تربیت قرار داده است و اگر تا به حال دچار مشکل بودم به این دلیل بوده است که با اصول تربیتی دینی آشنا نبودیم.
نه  تنها تکوین کودک با اصول تربیت دینی هماهنگ است، بلکه به صورت خاص تر بر اساس فیزیولوژی کودک نیز هماهنگ است.«مغز هر نوزاد در بدو تولد دارای ۱۰۰ میلیارد سلول عصبی (نورون) است، یعنی به تعداد ستارگان موجود در کهکشان راه شیری. در خلال سال های اولیه رشد، هزاران میلیارد پیوند به نام سیناپس های عصبی بین این سلول ها برقرار می شود. قاعده ایجاد شبکه بین سلولی در مغز، این است که اگر از آن استفاده نشود، از بین می رود. سیناپس هایی که از طریق شبیه سازی متصل نشود، در طول سال های دبستان از بین می رود. با وجودی که مغز نوزاد دارای قدری شبکه عصبی (مانند توانایی یادگیری زبان) است، از مغز شخص بزرگسال انعطاف پذیرتر است و شگفت انگیز این است که مغز کودک دو برابر مغز هر شخص بزرگسال پیوند های عصبی دارد.
اگر نوزاد خود را در موقعیت های محبت آمیز مملو از جلوه های زبانی قرار دهید، می توانید امکان ایجاد پیوندهای عصبی بیشتری را در مغز وی فراهم و امکان ایجاد شبکه را بین سلول های مغزی بیشتر کنید. در نتیجه مهارت های زبانی، استدلالی و برنامه ریزی کودک تقویت خواهد شد.»


🌺🌸🌺🌸آنچه سبب تقویت «صورت تفکر» در کودک می شود. دو بخش است

⬅️ الف: ابزارها و امکاناتی که می تواند به ما کمک نماید مانند اسباب بازی ها
🍁اسباب بازی هایی که کودک می تواند آن ها خراب کند و مجددا بسازد مثل خانه سازیها
🍁کتاب های مصور رنگی
🍁 کتاب های قصه جذاب برای کودک
🍁 در اختیار قرار دادن وسایل نقاشی متناسب با سن کودک
🍁بازی کردن با کودک

⬅️ ب: مهارت هایی که مربی می بایست بلد باشد و آن ها را به کار ببندد.
این بخش از بخش قبلی بسیار مهم تر است و می توان ادعا کرد که اساس کار تربیت تفکر کودک به نقش مربی و مهارت های او باز می گردد.
مهارت هایی که یک مربی می بایست در جهت تقویت قوه تفکر، بلد باشد.
🍁 مهارت سوال پرسیدن دقیق و به جا از کودک
ساده ترین و مهم ترین راه برای توانمندسازی کودکان در تفکر، پرسشگری است. پرسشگری توانمندی ذهنی کودکان را افزایش می دهد. به عنوان مثال وقتی کودک از مربی خود درخواستی دارد، مثلا با من بازی می کنی؟ در اینجا خوب است مربی در جواب او چنین سوالاتی را مطرح نماید. چی بازی بکنیم؟ کودک جوابی می دهد.
مجددا مربی پرسش می کند برای چی این بازی؟ کودک جوابی می دهد. مربی مجددا سوال می کند کجا بازی کنیم؟ و...
توجه:
🌾🌾 نباید پرسش ها آنقدر زیاد باشد که موجب خستگی و سر در گمی کودک شود.
🌾🌾 باید به دقت به جواب های کودک گوش داد و در مورد آنها قضاوت زیادی نکرد. صرفا جواب دادن کودک مهم است و ما نباید از او انتظار جواب های منطقی و دقیق داشته باشیم.
🌾🌾تخیلات و نقطه نظرات کودک را تمسخر و انکار نکنیم  و یا نادیده نگیریم. سوالات عجیب و غریب او را دست کم نگیریم و با بی اعتنایی برخورد نکنیم. متناسب با سن او ، بحث و گفتگو را توسعه بدهیم.
🌾🌾در پرسش ها سعی کنید از کودک بخواهیم بین دو چیز مقایسه انجام دهد و آن دو چیز باید برای کودک قابل فهم باشد.
🌾🌾 پرسش های باید در فضایی آکنده از محبت و آرامش اتفاق بیفتند و نه با لحنی منطقی و فلسفی.
🌾🌾کودک را هنگامی که جواب می دهد تشویق می کنیم. و با دقت و جدیت به سخنان او گوش می دهیم. مخصوصا هنگام خلاقیت های کودک حتما او را تشویق نماییم و دلیل تشویق را هم برایش توضیح دهیم که جواب تو بسیار متفاوت بود.
🌾🌾 پرسش ها را پشت سر هم مطرح ننماییم بلکه اولا به کودک اجازه جواب دادن و فکر کردن بدهیم ثانیا برخی از پرسش ها را می توان در خلال بازی از کودک پرسید.
🌾🌾 در برخی از موارد کودک را با واقعیت های بیرونی آشنا می کنیم.(مثلا وقتی که از او می پرسیم کجا بازی کنیم او جواب می دهد : در پارک یا در حیات خانه ! اما در آن زمان برای شما چنین امکانی وجود ندارد، در اینجا خوب است با محتوایی بسیار ساده برای او توضیح دهید که فعلا نمی توانید این کار را انجام دهید. مثلا هوا گرم است و در هوای گرم مریض می شویم و وقتی مریض بشیم دیگه نمی تونیم زیاد بازی کنیم و...
🌾🌾 هنگامی که می خواهید به کودکان واقعیتی را آموزش دهید می بایست بر اساس نظام ارزشی کودکان این کار را انجام دهید و نه نظام ارزشی خودتان.
مثلا وقتی که می خواهید در مورد زشتی دروغ صحبت کنید او را با مفاهیم انتزاعی مانند جهنم و... درگیر نکنید، بلکه توجه داشته باشد که در نظام ارزشی کودک چه چیزهایی منفور هستند. مثلا دزد در نظام ارزشی او منفور است، به همین دلیل از همان نظام ارزشی استفاده می کنیم و می گوییم دروغ کار زشتی است که دزدها انجام می دهند.
🌾🌾  قصه گفتن و پرسش مطرح کردن در حین قصه ها یکی از بهترین بسترها برای تفکر است.
🌾🌾 یک داستان را انتخاب و نیمه تمام بخوانیم . سپس از کودک بخواهیم که قصه را با ذوق خودش تکمیل کند.
🌾🌾 در جای جای داستان اگر کودک اظهار نظر می کند سکوت کنیم(هدف ما اتمام قصه و داستان نیست بلکه بر انگیختن تفکر کودک است) و اجازه دهیم تصورات خود را بگوید و ما پرسش های خود را از تصوراتش، مطرح نماییم و با هم گفتگو کنیم.
🌾🌾 در باره حوادث و شخصیت های داستان ها با کودک گفت و گو کنیم و پرسش های ساده و جالب بپرسیم.
🌾🌾 دفتری تهیه کنیم و پرسش ها و پاسخ های جالب کودک را در آن جلوی چشم های خودش بنویسیم و برایش توضیح دهید که چه کاری انجام می دهید. در هر باری که مطالب را می نویسید، تاریخ بزنید و مکان پرسش را هم ثبت کند.
توجه داشته باشید گاهی اوقات کودک جواب های بسیار سطحی می دهد اما خودش به سراغ دفتر می رود و از شما می خواهد که پرسش و پاسخش را ثبت کنید، در اینگونه موارد حتما پاسخ مثبت بدهید و حتما ثبت کنید چون کودکتان خودش دفتر را آورد و چنین درخواستی داشته است.
این کار سبب می شود در آینده کودکتان فرایند رشد فکری خود را ببیند و این برای کسب موفقیت و اعتماد به نفس بسیار مهم است.


🌾🌾 هنگام حوادث عادی و طبیعی زندگی حتما با کودکمان گفتگو کنیم. مثلا وقتی که می خواهیم برای کودکمان وسیله ای بخریم از قبل با او گفتگو کنیم و باید و نباید های خرید را به او بگوییم. بعد از خرید از کودک دلیل انتخابش را بپرسیم ولی در مورد جوابش قضاوتی نکنیم.
(مثلا هنگام خرید کیف برای کودک، او را آزاد نگذاریم تا از بین همه اجناس خودش انتخاب کند بلکه از بین چند کیفی که شما بر اساس ملاک هایی انتخاب کرده اید او یکی را انتخاب نماید و بعدا برایش توضیح دهید که چرا این کار را انجام داده اید)
🌾🌾  گفتگو با کودک در باره احساسات او از چیزهایی که می بیند و می شنود
🌾🌾 اگر کودکتان توانایی خاص دارد از او بخواهید تا در مورد چیزهایی که دیده است و یا در مورد احساساتش نسبت به یک مسأله نقاشی بکشد و بعد در مورد نقاشی او همان طور که توضیح داده شد، گفتگو نمایید.
🌾🌾 از کودک بخواهیم برایمان قصه بگوید و آن را با دقت گوش دهیم و با او همراهی کنیم.
🌾🌾 از کودک بخواهیم مقایسه هایی را انجام دهد مثلا مقایسه بین دو عروسک یا دو ماشین این مقایسه ها می تواند از مفاهیم ساده ای مثل بزرگ و کوچکی شروع شود تا رنگ و زیبایی و ...
🌾🌾 از طرح پرسش هایی که پاسخ ساده بلی یا نه دارند ، حتی الامکان پرهیز کنیم. و از او بخواهیم که بیشتر توضیح دهد و دلیل بیاورد. از او بخواهیم که در باره نقص و کاستی برخی از دلایل صحبت کند.
🌾🌾 گاهی سوالات خود را در قالب شعر و مسابقه و بازی مطرح نماییم
🌾🌾 هنگامی کودک اظهار بی علاقگی به پاسخ دادن می کند به هیچ وجه به سوالات خود اصرار نورزیم و خدایی نکرده با او قهر نکنیم و...
🌾🌾 با کودکان همراهی کنید حتی اگر برای شما قدری سخت باشد مگر اینکه درخواست آنها موجب ضرر و زیانی باشد.
🌾🌾 هنگامی که کودکان به دنبال پاسخ برای سوال شما هستند می توانید با پرسش های ساده دیگری به سمت جواب راهنمایی کنید. می توانید از مثال ها و نمونه های عینی بیرونی برای راهنمایی او به سمت جواب استفاده نمایید.
🌾🌾 تا جایی که می توانید جواب پرسش های خود را به کودک نگویید و اجازه دهید خودش آن را بیابد، پاسخ دادن شما، فرایند تفکر کودک را متوقف می سازد.


🌾🌾 جواب های اشتباه کودک را یک موفقیت در تفکر بدانید و به جای توجه به جواب به فرایند تفکری که کودک انجام داده است توجه کنید و آن را مورد تشویق قرار دهید و مجددا از او بخواهیم اگر می تواند جواب های دیگر هم به پرسش شما بدهد.
🌾🌾 هیچگاه هدف خود را فراموش نکنید. هدف ما صرفا یک چیز است و آن تمرین برای تفکر کردن(پس رسیدن به جواب صحیح فعلا جزء اهداف اولیه ما نیست، البته اگر به آن هم برسیم بسیار خوب است)
🌾🌾 از کودکان بخواهیم بلند فکر کنند و دلیل اینکه چنین جوابی به شما داده اند را برای شما بیان کنند. مقدمات آنها برای رسیدن به نتیجه بسیار جالب و با اهمیت است. مثلا  در یکی از مراجعات به بنده والدین کودکی، نقاشیی از کودکشان را توضیح می دادند که آن نقاشی چنین بود: دایره کج و معوج بزرگی در صفحه که پر از نقطه های سیاه بود.
وقتی از کودک سوال شد این چیست که کشیدی؟
گمان می کنید کودک چه جوابی داد؟
نان؟
سینی پر از برنج؟
آبکش؟
سر کچل؟
هیچکدام از اینها، جواب کودک نبود.
کودک جواب داد این تصویری از خدا است.!!😳😳
او عکس خدا را کشیده بود.
از او سوال شد که چرا خداوند را اینگونه کشیدی؟ و این نقطه های سیاه داخل دایره چیست؟
گفت مادرم می گوید ما هر جا برویم خدا ما را می بیند و این نقطه های سیاه چشم های خدا هستند، چون خدایی که در همه جا می تواند ما را ببیند حتما چشمان زیادی دارد!!!
👈👈 بسیار مهم
یک مربی خوب دائما در حال مطالعه و افزایش دانایی خود و تفکر است. مربی که بدون مطالعه، تفکر و تخیل می کند غالبا دچار آزمون خطا می شود و به زودی از برخی از رفتارهای «من در آوردی» خود پشیمان خواهد شد.
گمان نکنید وقتی که برای تربیت تفکر فرزند خود می گذارید اولویت ندارد و فقط هنگام بی کاری می بایست به این کارها توجه داشت. اولین رسالت و اولویت والدین تربیت فرزند است. سعی کنید وقت قابل توجهی را برای این کار اختصاص دهید و هیچ چیز دیگری را بر این کار اولویت ندهید مطمئن باشید ثمره کودک سالم محدود به خانه شما نخواهد بود بلکه تمام جامعه و حتی یک نسل از انسان هایی که از ذریه کودک شما در آینده به دنیا می آیند از آن بهره مند خواهند شد. این کار دیم نیست که بعد از سه ماه از ریشه بخشکد، بلکه این کار مانند درختی می ماند که نسل های بسیار زیادی از انسانها از آن بهره مند می شوند و قطعا شما هم در برزخ و معاد، از آن بهره مند خواهید شد. چنانچه حضرت ابراهیم علیه السلام هنگام دعا کردن، برای تمام ذریات خود دغدغه دارد و نگاهی محدود به خود و فرزندش ندارد.
رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنا مَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ ( بقره 128)
ترجمه: پروردگارا! ما را [با همه وجود] تسلیم خود قرار ده، و نیز از دودمان ما امتى که تسلیم تو باشند پدید آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذیر، که تو بسیار توبه‏ پذیر و مهربانى،
🌺🌺🌺 بحث تربت تفکر برای بقیه مقاطع سنی ادامه خواهد داشت ان شاءالله


 

تکمیلی برای همین متن

🌸🌸توضیح پیرامون «عقل» تنها قوه سنجش«حقیقت ها» و «واقعیات»
باید توجه داشت که عقل در مقام سنجش دارای مرتبه «نازله» و  مرتبه ای «عالیه» است.
عقل در مرتبه نازله «واقعیت ها» را سنجش می کند و عقل در مرتبه عالیه، «حقیقت ها» را سنجش می کند.
🍁عقل واقعیت ها
منظور از «واقعیت ها» همان رویدادها و اتفاقات بیرونی است(چنانچه از واژه «وقع» روی دادن و اتفاق افتادن فهم می شود). در مقابل واژه «واقعیت» واژه «توهم» قرار دارد، یعنی آنچه قابل روی دادن و اتفاق افتادن نیست.
 عقل معاش و حسابگر، از برخی شئون همین عقل است که کفار و منافقین هم از آن بهره مند است. ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ (75 بقره)
🍁عقل حقیقت ها
منظور از «حقیقت ها» همان چیزهایی است که فقط از طریق وحی به ما رسیده است و در مقابل آن "باطل" قرار دارد. و رابطه اش با واقعیت ها عموم خصوص مطلق است. یعنی هر "حقیقتی" ، "واقعیت" هم خواهد بود اما هر "واقعیتی" ، "حقیقت" نخواهد بود.
با مماشات می توان گفت در معنای «حقیقت» ، «باید» وجود دارد اما در معنی «واقعیت» ، «هست» وجود دارد.

🌸🌸نکته تربیتی🌸🌸
در فرایند تربیتی کودک ابتدا می بایست «قوه تفکر» در کودک فعال شود و بعد از آن «عقل واقعیت» فهم آن فعال شود و سپس به «عقل حقیقت» یاب آن پرداخت.(توجه: در مقام اجرا بین این مراحل تقدم و تاخر مشخص و صد در صدی وجود ندارد، بلکه تقدم و تاخر را با توجه به مصادیق مشخص می کنیم. یعنی ممکن است یک مساله «واقعی عقلانی»، فعلا برای کودک تقدم نداشته باشد و در مقابلش یک مساله «حقیقی عقلانی» ، برای او تقدم داشته باشد و یا اینکه حقیقت و واقعیت در مصادیق زیادی با هم جمع گردد)
در ادبیات دینی و آیات قرآن هم به این مراحل عقل اشاره شده است چنانچه در آیات فراوانی به این نکته اشاره می کند که کفار و منافقین نازل ترین مرتبه عقل را که برای فهم «واقعیت ها» است را ندارند.(این مرتبه از عقل چیزی غیر از عقل حسابگر و معاش است که دایره بسیار محدودی برای «سنجش» دارد، و چنانچه اشاره شد منافقین و کفار هم دارند).

🍁نمونه ای از آیات برای عقل واقعیت فهمی که کفار و منافقین از آن بی بهره اند.
 مثل:أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبیلاً (44 فرقان)
یا  
قالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَیْنَهُما إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ( 28 شعراء)
یا
وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ (68 یس)

🍁عقل حقیقت فهمی که مخصوص عده ای از مومنین است.
و در آیات دیگری به مراحل بالای عقل اشاره می کند و از آن با «اولو الالباب» یاد می کند.
 مثل : کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ (29 ص)

🌺🌸🌺مثال کاربردی
نوجوانی را تصور کنید که دوستی با جنس مخالف را ترک می کند(یا کسی که دزدی را ترک می کند) به دلیل اینکه به «واقعیت های» این عمل توجه دارد و از عواقب دنیایی و جسمی آن هراس دارد.
او در این مرحله از «عقل واقعیت بین» برخوردار است. چون می داند که واقعیت این رویداد برایش آسیب هایی دارد.
اما نوجوان دیگری را تصور کنید که علی رغم اینکه به "واقعیت های" این عمل توجه دارد، به "حقیقت" آن هم توجه دارد، یعنی "عقل حقیقت بین" او نیز فعال است و او این عمل را ترک می کند به دلیل اینکه این عمل "باطل" است و بهره ای از حقیقت ندارد.

🌸🌾🌺نتیجه:
در دنیای معاصر امروز که محیط های تربیتی از تضادها بی شماری برخوردار است و رسانه ها دائما در حال شبهه پراکنی هستند و آموخته های دینی را تهدید می نمایند، یکی از مهم ترین چیزهایی که می تواند کودک و نوجوان امروز را در برابر این همه آسیب مصون سازد، داشتن نظام فکری است که در آن نظام فکری، تربیت «فکری» و «عقلی» کودک و نوجوان به خوبی اتفاق افتاده باشد.
رسیدن به این تربیت لوازمی دارد که یکی از آنها توجه به مباحث تئوری این فرضیه است که در این مقام مطرح می شود.

  • محمد جواد ابراهیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">