قسمت یازدهم از تحلیل خطبه 16 نهج البلاغه (حکومت اسلامی، آرمانها و رسالت ها 3)
- شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۱۲ ق.ظ
- ۹۵ نظر
خلاصه این پست برا اونا که وقت ندارن
در این پست با بیان چند تمثیل مخاطب خود را به مسیر حرکت و هدف حکومت اسلامی توجه داده ایم.
بیان کردیم که اگر ما کشوری بسیار توسعه یافته باشیم و بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی را نداشته باشیم اما مسیر حرکت ما غلط باشد این همه امکانات نه تنها دردی از ما دوا نخواهد کرد که خود اینها مشکل ساز خواهد بود چرا که سبب غفلت ما از اشتباه بودن مسیر می شود، با داشتن امکانات زیاد دچار این توهم می شویم که مسیر را درست آمده ایم در حالی که همه حرکت ما اشتباه بوده است اما اگر مسیر را درست طی کنیم حتی با داشتن امکانات ناچیز به سر منزل خواهیم رسید و سر از کویر ها خشک در نخواهیم آورد و....
با عرض پوزش از همه دوستان به خاطر تاخیر در گذاشتن پست جدید
مشروح این پست برا اونا که اهل دقتند در ادامه مطلب
در پست قبل به یکی از مهم ترین هدف های حکومت دینی که «نفی طاغوت» است اشاره کردیم و برای اثبات آن به آیات روایات متعددی اشاره نمودیم.
گفتیم که اگر در حکومت های طاغوتی خدمتی هم صورت بگیرد، این خدمت ارزشی نخواهد داشت و اگر با کمک نهادهای حکومت طاغوت، احقاق حقی هم صورت بگیرد، مومنین حق تصرف در حق خود را ندارد، چرا که همین احقاق حق های جزئی سبب تقویت طاغوت و عوام فریبی، توسط دستگاه حاکمه خواهد شد.
با توجه به تنوع مخاطبانی که این وب دارد برای تقریب این بحث به ذهن به دو مثال اشاره می کنم.
مثال اول را با توجه به بیاناتی از مقام معظم رهبری بیان می کنم.
مثال اول
دو اتوبوس را تصور کنید.
اتوبوس شماره یک راننده مجرب و آگاه دارد که با تمام قوانین و راه ها آشنا است.
اتوبوس شماره دو راننده ای نا آشنا به جاده و اسیر هوا و هوس دارد.
هر کدام از این اتوبوس ها دارای خصوصیاتی است که به خصوصیات هر کدام به صورت جداگانه اشاره می کنم.
برخی از مسافران اتوبوس شماره یک، بی فرهنگ و بی سواد هستند، برخی از آنها به سادگی فریب می خورند، برخی به شدت کم کارند و روحیه دیگران را تضعیف می کنند، برخی وابسته اند و خیانت می کنند برخی معتادند و... اما راننده اتوبوس راننده ای سالم و آگاه است، راننده که با تمام وجود با جاده توجه دارد و ذره ای برای هوا و هوس خود رانندگی نمی کند. البته در همین اتوبوس کسانی هستند که با تمام وجود از این راننده و مسیر حرکت اتوبوس حمایت می کنند.
برخی از شیشه های اتوبوس شکسته است و برخی صندلی ها پاره شده است.
اما در اتوبوس شماره دو فضا بسیار متفاوت است، مسافران بسیار مؤدب، قانون گرا، منظم، پر کار، وفادار به راننده و... هستند، ولی راننده اتوبوس انسانی ناآگاه و اسیر هواهای نفسانی است، راننده ای که مسیر را نمی شناسد ولی فضای اتوبوس را به گونه ای طراحی کرده است که کمتر از «مسیر» اتوبوس سوال می کند.
پنجره های سالم، هوای بسیار مطبوع و صندلی های راحت دارد.
آنچه در این مثال توجه به آن لازم است تفکیک بین «فضای اتوبوس»، «مسیر حرکت» و «آگاهی راننده» است.
درست است در اتوبوس شماره یک، فضا زیاد خوب نیست، اما مسیر حرکت درست است و مسافران به مقصد خود خواهند رسید.
ولی مسافران اتوبوس شماره دو، سر از کویر و شوره زار در خواهند آورد، درست است که در طول مسیر به آنها امکاناتی را داده اند و بهترین آب و نان را خورده اند اما در نهایت سر از کویر در خواهند آورد، که سرنوشتی جز هلاکت نخواهند داشت.
بر فرض اینکه کوتاه بیاییم و اشکالات را به حکومت اسلامی وارد بدانیم(در پست ها بعد خواهیم گفت که وضعیت امروز مملکت ما از بسیار از کشورهای دیگر حتی کشورهای اروپایی بهتر است) یعنی بگوییم، اگر شما راست بگویید و وضعیت داخلی اتوبوس ما از اتوبوس کشورهای دیگر بدتر باشد! باز هم اشکال شما غیر منطقی خواهد بود ، به دلیل اینکه شما با بیان ضعف های فضای اتوبوس نمی توانید راننده و مسیر حرکت را زیر سوال ببرید!
آنچه از آمار اعتیاد ، دزدی و... بیان میکنند همه بیان وضعیت داخل اتوبوس است اما با کدام استدلال منطقی می توان نتیجه گرفت که راننده مسیر و هدف را اشتباه می رود؟
این یک مغالطه است که ما با بیان ضعف ها ، اصل حکومت اسلامی که مسیر حرکت ما است را ، زیر سوال ببریم.
ما مسیر را اشتباه نیامده ایم ، مسیر ما صد در صد درست است ، و علت اینکه درست آمدهایم، چون راننده خُبره و آگاه داشته ایم، راننده ای که مسیر را به درستی می شناخت، راننده که ما را به سلامت از همه پیچ ها تند عبور داده است و اجازه نداده مسیر انقلاب منحرف بشود.
باید توجه داشت که در طول مسیر حرکت ما ، هم پیچ ها تند و طبیعی وجود داشته است، هم خرابکاری های معاندین، و هم خیانت خود فروختگان داخل اتوبوس، و تو می بینی با این سه مانع چگونه مبارزه شده است و این اتوبوس سالم به این مرحله رسیده است.
در مراحلی با مشکلات و بلایای طبیعی مواجه بودیم، و در دوره ای با ، جنگ و تحریم های به اصطلاح فلج کننده روبه رو بوده ایم و این ولی فقیه بوده است که ما را سالم به این مرحله رسانده است.
در تاریخ معاصر ما شاهد بوده ای که بنی صدر چگونه خیانت کرد و بعد کارگزاران به اصطلاح سازندگی چگونه اقتصاد را در دست گرفتند و بعد از آن دولت اصلاحات چگونه برای تغییر مسیر این اتوبوس تلاش کرد و بعد از آن با فتنه 88 روبه رو شدیم و پدیده تکراری و نوظهوری به نام جریان انحرافی در همین راستا اختلال ایجاد می کردند.
و باز هم تو شاهدی که برخی در همین اتوبوس با تمام قوا تلاش میکنند تا فضای یاس و نا امیدی را حاکم کنند، تا با اعتراضات سازماندهی شده داخلی بتوانند مسیر حرکت اتوبوس را تغییر دهند.
مسیر حرکت ما به سمت شهری است که در آن شهر عدالت، استقلال، آزادی، و عبودیت حضرت حق است.
حضرت امام بارها و بارها در یک کلمه کلیدی مسیر حرکت و هدف ما را روشن فرموداند و فرمودند هدف حکومت اسلامی «توحید» است.
جامعه توحیدی هدف تشکیل حکومت اسلامی است.
باید توجه داشت که ما مدعی نیستیم که خودمان می توانیم جامعه توحیدی را پیاده کنیم، بلکه شعار ما این است که ما جهت حرکتمان به این سمت است ولی محقق شدن آن به طور کامل به دست امام معصوم است اما این عجز نباید سبب شود تا ما مسیر حرکت خود را عوض کنیم و با راضی شدن به تزئینات جزئی در داخل اتوبوس و با در اختیار گرفتن امکاناتی حاضر شویم تا مسیر حرکت خود را عوض کنیم.
امروزه مسیری که دشمن برای ما ترسیم می کند، انحرافش بسیار روشن و واضح است. مسیری که با بحران های اقتصادی، فرهنگی، جنسی، سیاسی و... دسته پنجه نرم می کند. مسیری که امروز باتلاقی بودن آن را شاهد هستیم.
شاید اگر 20 سال پیش این سخنان را می گفتیم ما را با آرمانگرایی، تخیل و... محکوم می کردند ولی امروز دیگر این یک شعار نیست و اهل دقت با هر گرایشی این باتلاق را می بینند و شاهد آن هستند.
آنچه مغالطه را آشکار می کند این است که نمی توان با نقد فضای داخل اتوبوس، مسیر و هدف و شیوه رانندگی راننده را به نقد کشید. ما منکر اشکالات داخل نظام نیستیم ولی این بدین معنا نیست که حکومت دینی مسیر و هدف را اشتباه آمده است.
مثال دو
در همین زمینه می توان از مثال های دیگر هم بهره جست مانند، حرکت رودخانه ای که مسیر بسیار سخت و پر پیچ خمی را طی می کند. از دره های بسیار گودی عبور می کند و در آخر به دریای بی کران و خروشان می ریزد.
اگر آب این رودخانه گل آلود هم باشد وقتی که به دریا رسید زلال خواهد شد و تمام آلودگی های آن از بین خواهد رفت چون مسیر را درست آمده بود.
اما اگر همین رودخانه بهترین آب را داشت. آبی زلال و شیرین که از چشمه های پاک جاری شده بود؛
اما مسیر حرکت آن به جای دریا به سوی مرداب بود، سرنوشت همین آب زلال، لجن ها و باطلاق هایی می شد که محل زندگی قورباغه ها و انگل ها بود.
با این مثال ها متوجه می شویم که مسیر حرکت از همه چیز مهم تر است، اگر مسیر حرکت درست و صحیح باشد حتی اگر بار ما، لجن ها باشد در آخر به زلالی و شفافیت خواهیم رسید اما اگر مسیر حرکت غلط باشد و ما بهترین سرمایه ها را هم داشته باشیم، و زلال ترین آب ها و امکانات برای ما فراهم شود، ولی در آخر همین زلال ها لجن هایی می شوند که بو تعفن آن تا کیلومتر ها دیگران را آزرده خواهد نمود.
یکی از بزرگترین نعمت های حکومت اسلامی در ایران که تحت لوای ولایت فقیه پیاده می شود این است که با تمسک به وحی و مفسران آن مسیر حرکت را به درستی طی می کنیم.
درست است که در داخل مشکلات داریم اما مسیر را غلط نیامده ایم. در حالی که دشمنان با تمام وجود می کوشند تا به ما تلقین کنند که شما مسیر را اشتباه رفته اید، آنها می خواهند ما را دچار این واقع پنداری کنند که همه این مشکلات به دلیل انتخاب این مسیر است. در حالی که ما با ایمان و انس با وحی می یابیم که مبارزه با طاغوت ها شاخصه بسیار خوبی است که ما تا امروز مسیر را اشتباه نیامده ایم.
کسانی که با نوجوانان سر و کار دارند می توانند با این مثال ها و توضیحات تکمیلی آن، ریشه های باور و اعتقاد به حکومت دینی را در دل مخاطبین خود بنشانند البته برای اجرا باید شیوه های جذاب و کارآمدی را انتخاب نمود.(کسانی که مایل باشند می توانیم در این مورد بحث تکمیلی تر را بیان نماییم)
در پایان لازم است به برخی از آیاتی که در تبیین این نظریه از آنها بهره مند شده ام، اشاره کنم تا پشتوانه مثال های ما روشن تر شود.
حکومت هایی که در مسیر طاغوت باشند به سرانجام نخواهند رسید. آیات آن عبارتند از؛
در سوره «ص» آیه 55 می فرماید « وَ إِنَّ لِلطَّاغینَ لَشَرَّ مَآب » برای طاغیان بدترین بازگشتگاه وجود دارد. یعنی سرنوشت آنها سرنوشت بسیار بدی خواهد بود.
آیه دیگر در مورد غرق شدن ال فرعون است که در آیه 50 سوره بقره به آن اشاره کرده است و می فرماید: ْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُون
سرنوشت سوار شدن به اتوبوس طاغوتیان و فرعون ها این شد که آنها را در رود نیل غرق کردیم.
در حالی که بنی اسرائیل در آن مدتی که در مصر بودند بدترین شرایط را داشتند اما چون تحت لوای ولایت حضرت موسی علیه السلام بودند و بر آن صبر کردند نتیجه این شد که آنها به سلامت از رود نیل عبور کردند اما فرعونیان که در شرایط بسیار بهتری بودند سرانجام با رانندگی فرعون همگی به هلاکت رسیدند( در آیات 136 سوره اعراف، 54 انفال، 103 اسراء، 66 شعر اء، به همین مساله اشاره شده است).
نمونه دیگر در آیه 64 سوره اعراف است که خداوند به سرنوشت کسانی اشاره می کند که به ولایت حضرت نوح علیه اسلام تن ندادند و سرانجام همگی غرق شدن ولی کسانی که تحت لوای حضرت نوح بودند با همه مشکلات و سختی ها نجات پیدا کردند.« فَکَذَّبُوهُ فَأَنْجَیْناهُ وَ الَّذینَ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَ أَغْرَقْنَا الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً عَمین»
در آیات 73 یونس، 37 و 43 هود، 23 مومنون، 37 فرقان، 120 شعراء به همین مساله اشاره کرده است.
نمونه دیگر آیه 40 سوره عنکبوت است که خداوند می فرماید« فَکُلاًّ أَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَیْهِ حاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا وَ ما کانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُون »
پس ما هر یک از این امتها را به گناهشان بگرفتیم، بعضى از آنان را با سنگریزه و بعضى را با صیحه بگرفتیم، بعضى دیگر را در زمین فرو بردیم و بعضى را غرق کردیم و خداوند هرگز به ایشان ظلم نمىکرد و لیکن خودشان به خود ظلم کردند(ترجمه المیزان)
زیبا بودن اتوبوس و بهره مندی از امکانات بیشتر دلیل بر درستی مسیر نیست. آیاتی که به این نکته اشاره دارند؛
خداوند در آیات دیگر از سوره آل عمران و انعام می فرماید اینکه اتوبوس کافران بهتر است و از امکانات بیشتری برخوردار است گمان نکنند این به سود آنها است، بلکه این به ضرر آنها خواهد بود چرا که مسیر حرکت آنها اشتباه است و اگر مسیر حرکت تو غلط باشد و تو از بهترین امکانات برخوردار باشی سودی به حال تو نخواهد داشت.
« وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ »(178 آل عمران)
و البته آنان که براه کفر رفتند، گمان نکنند که مهلتى که ما به آنها مىدهیم، به حال آنها بهتر خواهد بود، بلکه مهلت مىدهیم براى امتحان تا بر سرکشى و طغیان خود بیفزایند و آنان را عذابى رسد که به آن سخت خوار و ذلیل شوند(ترجمه المیزان)
فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ (44 انعام )
پس وقتى عذاب ما را به کلى از یاد بردند درهاى همه لذائذ مادى را به روىشان گشودیم و وقتى سرگرم و شادمان به آن شدند بناگاه گرفتیمشان، پس آن گاه ایشان فرومانده و خاموشانند(ترجمه المیزان)
آیات دیگری نیز به همین مساله اشاره می کند مانند: 32 رعد، 44 و 48 حج، 25 محمد .
خداوند در دو آیه دیگر از آیات قرآن به پیامبر و مومنان دستور می دهد که به امکانات اتوبوس آنها چشم نینداز که آنها امکانات بیشتر دارند و ما امکانات کمتر، بدان گرچه آنها امکانات بیشتری دارند اما شما مسیر درستی را برای حرکت انتخاب نموده اید.
لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنین(88 حجر)
دیدگان خویش را به آن چیزهایى که نصیب دستههایى از ایشان کردیم میفکن و بخاطر آنچه آنها دارند غم مخور و به مؤمنان نرمخویى کن(ترجمه المیزان)
وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى(131 طه)
دیدگان خویش را به آن چیزهایى که رونق زندگى دنیا است و بعضى از دستههاى آدمیان را از آن بهره دادهایم تا در باره آن عذابشان کنیم نگران و خیره مساز که روزى پروردگارت بهتر و پایدارتر است(ترجمه المیزان)
ادامه دارد
- ۹۲/۰۱/۱۷