جلسه نهم روخوانی نهج البلاغه
- جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۳۷ ب.ظ
- ۴ نظر
- ۹۴/۱۰/۱۸
خداوند، پیامبرى راهنما با کتابى گویا و دستورى استوار (براى هدایت مردم) برانگیخت و (این کتاب به گونهاى است که) جز افراد گمراه از آن روى گردان نمىشوند.
بدعتهایى که به رنگ حق درآمده گمراه کننده است؛ مگر این که خداوند حفظ کند (بدانید) پیروى از حکومت الهى، حافظ امور شماست؛ بنابر این زمام اطاعت خود را- بى آن که نفاق ورزید یا ذرهاى اکراه داشته باشید- به دست آن بسپارید. به خدا سوگند! باید چنین کنید و گرنه خداوند، حکومت اسلامى را از شما خواهد گرفت؛ سپس به شما باز نمىگرداند، و به غیر شما بر مىگردد.
این گروه (فتنه انگیز) به علت خشم بر حکومت من به یکدیگر پیوستهاند و من تا هنگامى که بر اجتماع شما خائف نشوم، صبر و تحمل مىکنم و اگر آنها به این افکار سست و فاسد (و نقشههاى شوم) ادامه دهند، نظام جامعه اسلامى از هم گسیخته خواهد شد (و در چنین شرایطى صبر نخواهم کرد) آنها از روى حسد، نسبت به کسى که خداوند، حکومت را به او بازگردانده به طلب دنیا برخاسته و تصمیم گرفتهاند اوضاع را به عقب برگردانند (و سنّتهاى جاهلى را زنده کنند). حقى که شما بر گردن ما دارید عمل به کتاب خدا و سیره و روش رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و قیام به حق او و بر پا داشتن سنّت اوست (و حق من بر شما اطاعت و فرمانبردارى است).
171: بله
172: با زور نبود عاشیه زمینه هایش را داشت و آنها هم از این زمینه برای اهداف ننگین خود استفاده کردند، یعنی اگر ما زمینه ها پلیدی را داشته باشیم شیاطین از آن استفاده خواهند کرد
173: نه، در همین دنیا هم انسان با صبر به نتیجه می رسد البته اول از همه انسان باید نتیجه را به صورت درست و منطقی بفهمد نه اینکه مثلا بچه ای در صف نانوایی صبر کند بعد که نوبتش رسید بگوید به من دوچرخه بدهید! منظور از نتیجه یعنی سنت ها الهی نه خواسته ها نفسانی و یا آروزهای جاهلانه ما
176: یعنی با قرآن کار کاسبی نکنید حتی مثل اینکه قرآن بخوانی تا بگویند آآآ فلانی چقدر قرآن می خواند یعنی قرآن را ابزرای برای توجه دیگران به خودت کردی
176: یعنی آن چه را مىخواهید به وسیله قرآن از خدا بخواهید و با محبّت قرآن به سوى خدا روى آورید، و هرگز به وسیله آن از مخلوقات او چیزى نخواهید؛ زیرا بندگان به چیزى مانند آن به خدا تقرّب نجستهاند
پس در دو جمله تفاوت نیست
176: یعنی اتحاد در حرف زندن و خواسته ها
176: بله ربط دارند
176: باطل یک چیز متفرق است و حق یک چیز واحد اما توجه داشته باشید که بین واقعیت و اصول تفاوت است مثلا از اصول است که مسلمان نماز بخواند اما در مقام عمل و واقعیت هم همه مسلمانان نماز می خوانند؟ اصل این است که حق یکی است اما مردم با ارداه های غلط خود اختلاف می کنند
177: بله مذاکرات از جنبه ای با حکمیت شبیه است و از جنبه ای دیگر متفاوت است این نکته ای که شما نوشتید جنبه تفاوت است یعنی اینها با ابوموسی در یک چیز تفاوت داشتند آن هم در همین مساله بود به همین دلیل است که آقا از آنها دفاع می کند یعنی اینها مغرض نبودند بلکه بی عرضه بودند
178: به خاطر اینکه دشمن اصلی معاویه است نه عثمانی که مرده! حال ما دشمن اصلی را رها کنیم و عثمان را نبش قبر کنیم
باسلام
160) در کار بزرگ به خدا امید دارد و در کارهای کوچک چشم امیدش به مردم است ( چگونه می شود، لطفا یک مثال میزنید.)
160) امام همه را برای رسیدن به سعادت، پیامبر(ص) را بعنوان الگو معرفی میکنند آن هم با ویژگی قناعت و ... با مثال هایی از زندگی حضرت عیسی(ع) و حضرت موسی(ع).
حد تعادل و قناعت زندگی ما با این الگو از نظر قناعت خیلی فاصله داره در صورتی که همین الان هم برای خیلی ها بی معنی است این تعادل!
چطوری پس معنی میشه این الگو و خط اعتدال زندگی؟ در این حد که حضرت موسی(ع) گرسنگی می کشیدند؟ نمیشه گفت این برای آن زمان بوده چون حضرت و پیامبران را بعنوان نمونه هایی از الگو معرفی شدند.
161) میوه هایش در دسترس همگان باشد.( همگان یعنی حتی کافران و مشرکان؟ چطوری؟ مثلا با وجود پیامبر(ص) در زندگی شان برکت دارند؟)
161) من به خدا توکل دارم ، توکلی که ثمره اش بازگشت به سوی اوست.( وقتی توکل می کنیم یعنی در راه خدا هستیم و پیشرفت و جلو رفتن را به خدا می سپاریم اما سخن از بازگشت به سوی خداست. منظور چیست؟)
162) ادعای معاویه چه بود؟
162) هیچ چیز از خدا پنهان نیست.... نه نزدیک شدن به تپه ها. ( کنایه از چیست؟)
164) چیزی که تو از آن بی خبر باشی نمی دانم.... ( یعنی عثمان خیلی آگاه بوده؟ یا این آگاهی چیز دیگری است؟)
166) و آن که بر شما چیره شد نیرومند نمی گشت؛ یعنی گاهی باطل بر انسان چیره می شود ولی ضعیف است و در نتیجه شکست می خورد و با سستی انسان نیرومند می گردد و پیروز می شود؟
169) با میل و رغبت از آن فرمان برید نه از ترس و ملامت دیگران و نه از روی ناخرسندی؛ منظور یاران جمل است؟ یعنی این علت نتیجه جنگ جمل بود؟
171) ننگ پشت سر شماست و بهشت پیش روی شماست.( پشت سر( فرار از جنگ) و پیش رو( جهاد) منظور است؟)
172) همسر رسول(ص) را مانند کنیزی که برای فروش به دنبال خود می کشانند با خود می کشاندند.
یعنی عایشه فریب طلحه و زبیر را خورد یا خودش خواهان جنگ بود؟ و یا با زور بود؟
173) با شکیبایی و استقامت بر طاعت خداوند و رعایت فرامین قرآن که خداوند رعایت آن را از شما خواسته نعمت خدا را بر خود تمام کنید.( یعنی با صبر، نعمت تمام می شود؟ چگونه؟ از لحاظ اخروی منظور بوده؟ چون در دنیا که به خواسته اش نرسیده!)
176) به وسیله قرآن از مخلوق چیزی نخواهید یعنی چی؟
176) هرگز بندگان خدا با وسیله چونان قرآن به خدا روی نیاورند؛ با جمله ، با عشق به قران به خدا روی بیاورید.
آیا این دو جمله با هم فرق دارند؟ تفاوت عمل و انگیزه آن چیست؟
176) زبان را یکی کردن یعنی چی؟
176) در قسمت انواع ستم حضرت دارند از کیفیت قصاص در آن دنیا خبر می دهند بعد می فرمایند پس در دین خدا هر روز به رنگی در نیایید.، آیا این دو به هم ربطی دارد و آن چیست؟ و یا اینکه دو جمله جدا هستند و فقط "پس" اول جمله آمده است!
176) باطل یک چیز است یا خود باطل متفرقه است؟
چون میشه نتیجه گرفت که مثلا وحدت در باطل بهتر از پراکندگی در حق است؟ ( ولی حق یکی است پس باطل یک چیز نیست؟)
177) براساس اینکه حکومت حق امام بود اینگونه آنها را توبیخ می کنند؟( در ماجرای برجام در جلسات نجف آباد گفتید مذاکره کنندگان قصد خیر داشتند وگرنه دین و دنیا هر دو فنا بود اما در این خطبه حضرت برای اشعری حتی ایمان را هم نمی دانند چون می فرمایند حق را دیدند و رها کردند، پس مسلمان هم نبود؟
178) حضرت بعد از قتل عثمان می فرمایند اگر بخواهیم عیوب پیشینیان را بگویم می گویم خداوند آنچه را گذشته ببخشاید.
علت اینکه حضرت عیوب عثمان را نمی گویند چیست؟ بخاطر مصلحت؟ وحدت؟ یا ...؟
با تشکر بسیار