سوال اساسی
- شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۰، ۰۸:۴۸ ب.ظ
- ۵ نظر
با توجه به نظراتی که ارائه داده اید این سخن را مطرح می کنم
مطبی که در اینجا به آن می پردازیم یک مطلب ریشه ای و عمیق است که فهم آن بسیاری از مطالب حل می شود.
سوال اساسی این است که اهداف را چه چیز برای ما مشخص می نمایند؟
چرا همه بد بین بودیم ؟ شاید برخی از کسانی که جدا شدند به این خاطر بوده که به اهداف مطرح شده نقد داشتند.
توجه کنید
الان دو بحث مطرح شد
اول چه چیز اهداف را مشخص می نمایند؟
دوم چرا برخی با نفهمیدن اهداف اردو را دچار مشکل می نمایند؟
مرحوم صفایی به سوال اول اینگونه پاسخ می دهد.
«هر هدفى را که مىخواهیم انتخاب کنیم، در رابطه با خودِ انسان تحقق پیدا مىکند. نقش و هدف آدمى، در رابطه با قدر و اندازه و ارزش اوست. سپس این هدف، مبناى طرح ریزى و نقشه ریزى او مىشود؛ چون هر طرحى از هدفش شروع مىشود «1» و هدف انسان در رابطه با اندازه و ارزشى است که از خود سراغ دارد، در رابطه با درکى است که از خود دارد.
اگر مىخواهى هدف کسى را عوض کنى، باید بینش او را نسبت به اندازه و قدرش، کم یا زیاد کنى و «قدر» هم، با «مقایسهها» فهمیده مىشود. انسان در مقایسه خود با پدیدهها، تفاوت خود را با آنها مىبیند.»
یعنی ما تا تعریف درستی از خودمان نداشته باشیم تا حد و اندازه خود را نشناسیم ممکن است اهداف را بسیار جزئی و کم مطرح نماییم.
البته این حرف تناقضی با سخن یکی از شما نداشت که اما اهداف بلند مدت کوتاه مدت و... داریم
منظور من در تعریف اهداف است.
خلاصه اینکه اگر ما الان بخواهیم در مورد اهداف سخن بگوییم باید آگاهیی صحیح از خود داشته باشیم.
و این آگاهی صحیح را باید از دین بگیریم.
به خاطر همین امام سجاد علیه السلام در دعای بیستم صحیفه سجادیه می فرماید: اللَّهُمَّ بَلِّغْ بِایمانِى اکْمَلَ الْایمانِ ... وَ انْتَهِ بِنیَّتِى الى احْسَنِ النِیَّاتِ وَ بِعَمَلِى الى احْسَنِ الْاعْمالِ اللَّهُمَّ وَفِّرْ بلُطْفِکَ نِیَّتِى
یعنی خدایا در نیات به ما رشد بده در عمل هم به ما رشد بده.
حالا بچه ها چند تا سوال
۱- ما چقدر بر اساس ارزش انسانهاُ اهداف را مشخص کردایم؟
۲- سوال اساسی تر اینکه چقدر این اهداف رشد داشته است؟
منظورم را که می فهمید!!!
یعنی در این چند سال آیا اهداف و اعمال ما رشد داشته؟
ما پیش رفت کرده ایم یا.......؟
اگه ما بتوانیم یه هدف دینی کاربردی را بحث کنیم به نتایج خوبی می رسیم. حداقلش اینه که در باشگاه سپهریان جوان به درد ما می خورد.
- ۹۰/۰۸/۰۷
اگه آره که به نظر من تا اونجایی که توی تعریف سپهر میاد: "سازماندهی، پرورش، هدایت و رشد استعداد های جوانان" اهداف، اهدافِ والایی هستن. همین که توی سپهر سعی میشه بچه ها خودشون رو بشناسن یه کمکه که بتونن اهدافشون رو هم بشناسن وقتی اهدافشون رو پیدا کردن بازم سپهر کمکشون می کنه که هدفشون رو بزرگتر کنن و رشدش بدن همون طور که خودشون دارن رشد می کنن.
اینا شاید موقع پیاده شدن و اجرا کمی متفاوت تر پیاده شه ولی به هر حال اهداف ایناست و سپهر هم باید برای نزدیک شدن اجراییات به این اهداف تلاش کنه!
اینکه تا حالا چقدر رشد داشته اگه بخوایم کلی نظر بدیم بنظرم رشد قابل قبولی داشته ولی پتانسیل سپهر خیلی بیشتر از اینهاست و با کمی دقت و سازماندهی درست تر خیلی بیشتر می تونه به اهدافش نزدیک بشه. همون طور که امسال توی اردوها تقریبا تونست. هر سال بهبود اردوها نسبت بخه قبل بیشتر احساس می شه.
به نظر من لا اقل اردوی امسال با سالهای قبل کلی فرق داشت. مسائل ریزی که قبلا اهمیت داده نمی شود و توی این اردوها رعایت شد خیلی به چشم می اومد.
ولی احساس می کنم سپهر داره دچار مشکلات تئوریکال میشه! یعنی یه جورایی داره روی تعریف کار می کنه تا روی بچه ها! کارهای دلی داره یه کم کم رنگ تر میشه! می ترسیم توی آینده بشه چیزی مثل طرح ولایت و بسیج و اینا که فقط اسمه و اردو! نمی دونم!امیدوارم که من اشتباه کرده باشم!