جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

خداوند در سوره صف می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ

می خواهیم از مرصوصین شویم.
بنیان مرصوص یعنی بناهای پولادین

پیوندها

قسمت ششم از تحلیل خطبه 16 نهج البلاغه

خلاصه این پست برا اونا که وقت ندارن

در این پست به برخی از شبهات روز پیرامون ولی فقیه جامعه اشاره شده است که چگونه این شبهات حتی انسانهای با تقوا را گرفتار کرده است و اینان برای رهایی، به چه اصولی از آیات قرآن می توانند تمسک کنند تا از گودال های عظیم شبهات نجات یابند

مشروح این پست برا اونا که اهل دقتند در ادامه مطلب

قسمت اول این خطبه آنقدر مهم است که لازم دیدم بیشتر توضیح دهم.

باید توجه داشت که گاهی فتنه با شبهه است، دشمن قبل از اینکه بخواهد اقدام به کاری بکند زمینه آن را از نظر اعتقادی فراهم می کند.

مثلا معاویه برای جنایات خود زمینه اعتقادی جبرگرایی را به شدت گسترش داد و در همین فضای یزید جنایت کربلا مرتکب شد به گونه ای که عبیدالله بن زیاد والی یزید، به حضرت سجاد علیه السلام می فرماید علی بن حسین را خدا کشت!

و یا به حضرت زینب سلام الله علیها می گوید خدا برادرت را کشت و...

دشمن برای اینکه اعتقاد جعلی خودش را اذهان پا برجا کند می بایست اعتقادات صحیح قبلی را با آفت هایی از شبهات از بین ببرد.

این شبهات هستند که مانند آفت در ذهن ها می نشیند و ثمر می دهد و زمینه پدید آمدن جنایت ها می شود.

شبهات را نمی توان از میان برد همان طور که میکروب ها را نمی توان به کلی نابود کرد، آنچه لازم است فرا بگیریم آموزش روبه رو شدن با شبهات و میکروب ها است.

چه کنیم که هنگامی که جامعه دچار طاعون شبهات می شود ما در امان باشیم و نسبت به ولی خود شک نکنیم و دچار شبهه نشویم.

فراموش نمی کنم که سه یا چهار ماه پس از شروع فتنه 88 بود، سوار هواپیما شده بودم تا به شیراز بروم، 18 روز از ماه مبارک رمضان گذشته بود.

دو سه ساعت تا افطار وقت بود، شخصی با محاسن و ظاهری حزب الهی کنارم نشسته بود. میهمانداران مشغول پخش عصرانه شدند،(آن روز هنوز ممنوع نشده بود) دقت کردم دیدم اکثر صندلی هایی که در اطرافم بودند شروع به خوردن عصرانه کردند!

تنها کسی که در اطراف بنده میان وعده عصرانه را نخورد و معلوم بود که روزه است، همان آقای با ظاهر حزب الهی کنارم بود.

از آنجایی که عادت ندارم در مسافرت ها و پروازها زیاد با کسی گفتگو کنم، تو حال خودم بودم، ناگهان بغل دستیم شروع به سخن کرد و گفت می تونم ازتون یه سوال بپرسم؟

گفتم بفرمایید در خدمت هستم.

گفت شرایط عوض کردن مرجع تقلید چیه؟

تا این جمله را گفت، دوزاریم افتاد، که این بنده خدا هم به واسطه فضای مسموم شبهات آلوده شده است چون قبلا چند نفر دیگه مثل او دیده بودم.

از او سوال کردم به چه دلیل میخواهی مرجعت را عوض کنی؟

گفت چون دیگر عادل نیست!!!

با تعجب به محاسن جو گندمیش نگاهش کردم، حدودا پنجاه سالش داشت. به غیر از قسمتی از پیشانیش که مقداری تیره تر بود و مقداری پینه داشت، بقیه پوستش سبزه می زد.

گفتم شما از کجا متوجه شدی که یک مرجع تقلید عادل نیست؟ خوب نیست آدم به شبهات توجه کند. دروغ زیاد شده است.

گفتم نشنیدم. دیدم!

گفتم بگو ببینم چه دیدی؟

گفتم مردمی که تظاهرات کرده بودند را ماموران حکومت مورد ضرب و شتم قرار دادند.

گفتم چه ربطی به مرجع تقلید دارد؟

گفت تا حالا از رهبر تقلید می کردم اما از این پس نمی خواهم از او تقلید کنم، می خواهم مرجعم را عوض کنم.

گفتم فقط به خاطر اینکه ماموران با کسی برخورد کرده اند؟ حاکمیت باید با هر آشوب گری که می خواهد نظم عمومی را به هم بریزد با قاطعیت برخورد کند.



حتی در زمان حضرت امیر علیه السلام هم همینگونه بود است. حضرت در جنگ جمل در برابر کسانی قرار گرفت که اینان اهل جامعه اسلامی بودند خیلی از آنها با حضرت بیعت کرده بودند اما وقتی عهد شکنی کردند و خواستن در جامعه فتنه کنند و همراه عایشه به بصره آمدند حضرت با شدت با آنها برخورد کرد چنانچه تاریخ نگاران می گویند در جنگ جمل آنقدر کشته شدند که نیزه های بسیاری بر سینه ها فرو رفته و میدان جنگ شبیه نیزار شده بود.

گفتم تازه شما ببین حکومت چقدر مماشات کرد و با فتنه گران سخت برخورد نکرد.

گفت فقط اینها نیست خیلی چیزهای دیگر هم هست.

گفتم چه؟ بگو ببینم.

گفت خیلی ها را کشته اند و در بهشت زهرا دفن کرده اند، به ناموس مردم تجاوز کرده اند و... گفت و گفت.

چیزی نمی گفتم اجازه دادم تا همه میکروب هایی که در این مدت بلعیده را ، نشانم دهد.

برای اینکه ترغیب به گفتن شود ابروهایم را با علامت تعجب بالا می دادم و او گمان می کرد که من تحت تاثیر قرار گرفته ام و دیگر حرفی در برابر این سیل از شبهات ندارم.

می دانستم اگر بخواهم حرفی بزنم قبول نمی کند، شبهات آنچنان کاری، در ذهنش اثر گذاشته و آنچنان منظومه وار به هم گره خورده اند که اصلا نمی تواند از بند آنها خلاص شود.

به محض اینکه بخواهی از شبهه ای نجاتش دهی به دام شبهه دیگر می افتد، اگر بخواهی به تک تک آنها پاسخ دهی، فایده ای نخواهد داشت. چرا که اگر همه علف های هرز را بیرون می کشیدی، چنان ذهنش  آفت زده بود که، قدرت بازیابی خودش را نداشت در نتیجه به محض ورود در اجتماعات آلوده دوباره این شبهات بودند که در ذهن او خانه می کردند، و تمام جواب هایی که به او می دادم را توجیح کردن می دانست و متهم به دروغگویی می شدم.

باید ملاکی به او می دادم تا بر اساس آن ملاک خودش شبهات را بیرون بریزد و جلوی به ثمر نشستن آنها را در ذهنش بگیرد.

به او گفتم همه حرف هایی که زدی درست. من هیچ کدام از آنها را رد نمی کنم، اما ما باید در درون خودمان اصولی داشته باشیم تا اطلاعات دریافتی را بر اساس آن اصول بسنجیم تا درست و غلط  بودنش را متوجه شویم.

گفتم الحمدلله شما مذهبی هستید و به قرآن اعتقاد دارید.

گفت من رزمنده بودم الان هم در وزارت دفاع خدمت می کنم.

با خودم گفتم کسانی که از آن میدان ها سخت عبور کرده اند ببین امروز چگونه شبهات، پای رفتن را از آنها می گیرد و چگونه به زمین می خورند!

گفتم حوادث موجود را براساس آیات قرآن تحلیل کنیم. 

قبول؟

گفت بفرمایید.

گفتم بیشتر اطلاعاتی رو که شما دادید بنده از رسانه ملی نشنیدم!

گفت صدا و سیما دروغ می گوید، خیلی هم دروغ می گوید.(یاد برخی از نمایندگان احمق آن دوره مجلس افتادم که به صدا و سیما اعتراض کرده بودند که چرا یک طرفه خبر پخش می کنید؟!!!)

گفتم آفرین قبول صدا و سیما دروغ می گوید. شما این همه خبر رو از کجا آوردی؟

گفت فضای مجازی!

گفتم دقیق تر بگو، بی بی سی؟

گفت: و خیلی جاهای دیگر.

گفتم: حالا باید دید خبری رو که بی بی سی و جرس و... پخش می کنند درست است یا نه؟

با آرامش نگاهش کردم و گفتم در قرآن ما 7 آیه داریم که خداوند در این هفت آیه می فرماید یهود و نصارا و کسانی که اعتقادات شما را مورد تمسخر قرار می دهند، به عنوان اولیا انتخاب نکنید.«28 ال عمران، 144 و139 نساء، 57 و51 مائده، 23 توبه، 1 ممتحنه  »

و در آیات دیگرمی فرماید چه کسانی رو به عنوان اولیاء انتخاب کنید«81 مائده، 3 اعراف»

با توجه به این آیات می توان به آنچه بی بی سی می گوید اعتماد کنیم؟

می توانیم به رسانه هایی که بی بی سی از آنها دفاع می کند اعتماد کنیم؟

می توانیم به آدم هایی که بی بی سی از آنها دفاع می کند اعتماد کنیم؟

گفتم جزئی نگر نباش فقط اخبار بی بی سی که مربوط به ایران است رو نبین، بلکه تمام برنامه ها و تمام سیاست های آنها را مد نظر قرار بده.

گفتم ببین بی بی سی توسط چه کسانی اداره می شه؟

یه مشت بهائی

مگه خدا نمی فرماید به اینها اعتماد نکنید؟

مگه تو بی بی سی تبلیغ مسیحیت نمی شه؟

مگه خدا نمی گه اونا رو ولی خودت نگیر؟

گفتم این یه اصل قرآنی

سامری چه کرد؟

خودش گفت «قَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُول» قسمتی از آثار رسول را گرفتم و قسمت های دیگر را رها کردم. مردم چه کردند؟

وقتی این شبهه به پا شد مردم از دور هارون رفتند و دور گوساله سامری جمع شدند.

گفتم در روایتی داریم که حضرت امیر علیه السلام بعد از جنگ جمل، حسن بصری را دید. بین ایشان و حسن بصری گفتگویی شد که حضرت خطاب به حسن بصری گفت هر قومی یک سامری دارد و سامری این دوره تو هستی چرا که مردم را از همراهی با من در جنگ ها، باز می داری.

گفتم برای اینکه سامری این دوره را تشخیص بدی ببین دشمن از چه کسی حمایت می کند؟ همو سامری این دوره است.

بگذریم.

این خاطره را برای این گفتم تا ببینیم که چگونه «شبهات» انسانهای باتقوا را، از پا در می آورد و تا گودال های بزرگ هلاکت جلو ببرد.

یکی از شبهاتی که امروز نیز در بین برخی از بی بصیرت ها رواج دارد این شبهه است:

رهبر انقلاب در مورد کنترل جمعیت فرمودند: «اجرای سیاست کنترل جمعیت در اوایل دهه هفتاد کار صحیحی بود اما ادامه آن از اواسط دهه هفتاد اشتباه بود و مسئولین کشور و از جمله رهبری در این اشتباه سهیم هستند و باید از خداوند طلب عفو کنند.»

برخی می گویند چون رهبر انقلاب در این سخنان فرمودند ادامه کنترل جمعیت کار اشتباهی بود از آن طلب عفو کردند از کجا معلوم فردای چند سال بعد، نسبت به برخی از تصمیمات دیگری که امروز گرفتند، اشتباه نکرده باشند و دوباره از خداوند طلب عفو نمایند!

برای رفع این شبهه توضیحاتی لازم است که به آن می پردازم.

اول از همه باید دید این سیاست طرح چه کسی بود است؟ به دلایلی فعلا از جواب دادن به این سوال صرف نظر می کنم.

آنچه مسلم است این نکته است که رهبر انقلاب از ابتدا با این طرح به این شکل موافق نبودند، دلیل این ادعا مطلبی است که علامه محمد حسین حسینی طهرانی(ره) در کتاب «کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکره مسلمین» ذکر کرده است.

قبل از اینکه به مطلب علامه بپردازم لازم است پیرامون ایشان و کتابشان قدری توضیح دهم.

اولین چاپ این کتاب برای 18 سال قبل است. یعنی سال 1373 ایشان این کتاب را به نگارش در می آورند و جزء اولین معترضین به این سیاست بودند.

کسانی که آن دوران را به یاد دارند در خاطرشان هست که دولت هاشمی رفسنجانی چگونه برای این مسأله تبلیغ می کرد و به کسی اجازه مخالفت نمی داد.

فضای آن  دوران به گونه ای بود که خیلی ها به علامه طهرانی انگ ضد ولایت فقیه زدند، و... در حالی که ایشان برای ولایت فقیه چهار جلد کتاب نوشتن به نام«ولایت فقیه در حکومت اسلام».

در این کتاب ایشان قائل به ولایت مطلقه فقیه شده اند و معتقدند تمام شئون ولایت امام برای فقیه اعلم و اشجع و اقوی و آن کسی که با ولی خود امام عصر متصل است و می تواند از سر چشمه ولایت اشراب بشود ثابت و محقق است و چنین شخصی می تواند امر ونهی کند و عموم ادله و اطلاقات ادله جهاد هم الی یوم القیامه برجای خودش پا بر جاست و اد له جهاد در زمان غیبت و حضور تفاوتی ندارد و در زمان ولایت فقیه عادل در صورتی که حکومت برای او استوار باشد می تواند اقامه جهاد کند(ج 4 ص 14 ) همچنین ایشان تشکیل حکومت اسلام را از اهم وظایف مسلمین می دانند. (همان ص 27).

علامه طهرانی در کتاب رساله نکاحیه یا « کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکره مسلمین » نکته بسیار مهمی را بیان می کنند. ایشان در صفحه 59 این کتاب می فرمایند:« در تاریخ 25 محرم 1415  اینجانب طی تماس شفاهی که با جناب حجت الاسلام آقای خرازی مسؤل حزب الله فرزند آیت الله خرازی جهت دریافت مقالاتشان راجع به کنترل جمعیت داشتم فرمودند که این مقالات را به حزب الله واگذار کرده اند و دیگر در دست من نیست. این مقالات بسیار خوب بود و با تحقیقات و با آماری دقیق نوشته شد و من معتقد هستم که این طرح یک نقشه استعماری و توطئه ابرقدرتها می باشد و بی رابطه با آن جلسه ای که در اسرائیل جهت کنترل جمعیت کشورهای اسلامی تشکیل شد، نمی باشد. مخصوصاً این طرح زمانی در ایران به اجرا درآمد که 4ماه بعد از آن نقشه ای بود که در اسرائیل، کنفرانس آن تشکیل گردید.

آقای خرازی فرمودند: «من با حضرت آقای خامنه ای ملاقاتی داشته ام و ایشان فرمودند: من حدس می زنم که این یک نقشه ای خارجی باشد و با این امر موافق نیستم و در ملاقاتی که با جناب حجه الاسلام و المسلمین آقای هاشمی رفسنجانی داشتم ایشان را راجع به خطر این امر گوشزد کردم. ایشان گفتند: این یک نظری است و دیگر گفتاری نداشتند»

حالا با توجه به اینکه حضرت آقا از ابتدا مخالفت خود را با این مسأله ابراز کردند و حتی به اطلاع بزرگوارانی مانند آیت الله خرازی رساندند، این سوال مطرح می شود که چرا حضرت آقا، در این سالها نسبت به این مساله ابراز پشیمانی می کنند؟

کسی باید نسبت به این مسأله اظهار پشیمانی کند که با آن در طول راه موافق بوده باشند. در حالی که با توجه به نوشته علامه طهرانی در سال 1373 حضرت آقا فقط همان سال اول و دوم نسبت به این مسأله سکوت کردند، حتی در همان دوران مخالف خود را نسبت به این کار ابراز داشته اند. اما کو گوش شنوا؟؟

اینکه ایشان در سال 91 نسبت به این مساله اظهار پشیمانی می کنند، به این معنا نیست که بعد از بیست سال تازه متوجه شدند که این کار اشتباه بوده است و حال از خداوند طلب عفو کنند.

بلکه حضرت آقا بعد از یکی دو سال، راضی به ادامه این سیاست نبودند، و حتی نارضایتی خود را، به خواص هم اعلام کردند. اما به طور عمومی و علنی اعلام نکرده بودند.

شاید علت اینکه ایشان امسال فرمودند « مسئولین کشور و از جمله رهبری در این اشتباه سهیم هستند و باید از خداوند طلب عفو کنند» برای این بود که مسئولین رده بالای نظام یاد بگیرند و از اشتباهات خود به صورت علنی طلب عفو بخشش از خداوند بکنند و قبول نمایند که خیلی از سیاست های آنها اشتباه بوده است. خیلی از موضع گیری ها و سخنان و عملکردهای آنها اشتباه بوده است.

پس لازم است در این مساله با بصیرت برخورد کنیم و دچار شبهه های کاری، که فیل زمین زن است، نشویم.

نکته آخر در مورد این صحبت آقا این مسأله است که تصمیم گیر در مسأله کنترل جمعیت دولت آن وقت بوده است نه رهبر .  بایسته بود مسئولین دولت در آن دوران، به این اشتباه اعتراف می کردند و از خداوند طلب عفو می نمودند.

نکته مهم تر اینکه خبرگان رهبری، که منتخبین مردم هستند در طول این مدت هیچ اشتباهی از حضرت آقا ندیدند که به ایشان تذکر بدهند و این خود شاهدی است، بر این که، اشتباه متوجه دیگران است که باید به میدان بیایند و از خداوند عذر خواهی کنند.

  • محمد جواد ابراهیمی

نظرات  (۲۸)


یک چیزى که ضد حالت اعتماد مردم است، این است که افرادى علیه قوه - چه این قوه، چه قوه‌ى مجریه یا قوه‌ى مقننه - بنا کنند تشکیک کردن. عادت بدى پیدا شده است - البته این جدید هم نیست، اینها همیشه بوده است؛ اما خب، حالاها چون وسائل ارتباط جمعى متکثر است، همه‌گیر است، فراگیر است، بیشتر خود را نشان میدهد - این عادت بد، تشکیک کردن در گزارشهاست. قوه‌ى قضائیه گزارش میدهد، یک نفر مى‌آید میگوید که از کجا معلوم اینها راست است. یک شبهه‌اى به وجود مى‌آورد. قوه‌ى مجریه گزارش میدهد، یکى پیدا میشود و میگوید آقا از کجا معلوم این آمارها درست باشد. تشکیک ایجاد میکند. عین همین قضیه در مورد قوه‌ى مقننه هم هست. نمیشود زحمات یک مجموعه‌ى انسانىِ فعال را با یک ان قلت بیجا و القاء شبهه‌ى بى‌مورد، همه را انسان زیر پا له کند؛ این غلط است. البته جلوى حرف کسانى که اختیار حرف زدن خود را ندارند، نمیشود گرفت؛ اما مسئولان متوجه باشند. رسانه‌هائى که احساس مسئولیت میکنند، متوجه باشند؛ بى‌دلیل گزارشهاى رسمى مسئولان برجسته‌ى نظام را زیر سؤال نبرند. هم در قوه‌ى قضائیه این حرف هست، هم در قوه‌ى مجریه این حرف هست، هم در قوه‌ى مقننه این حرف هست. زیر سؤال بردن فعالیتها، زحمات را ضایع میکند. انسان مى‌بیند این ایام در مورد آمارهاى قوه‌ى مجریه خدشه میکنند، در مورد اظهارات و آمارهاى قوه‌ى قضائیه خدشه میکنند، در مورد اقدامهاى مثبت و فعالیتهاى خوب قوه‌ى مقننه و مجلس القاء شبهه میکنند؛ این، اعتماد مردم را از بین میبرد. ما به عنوان کسى که مستمع و شنونده و مخاطب این گزارشهاست، باید هوشیارانه نگاه کنیم، اما گزارشها را تلقى به قبول کنیم. باید تلقى به قبول کنیم. البته در مواردى ممکن است یک آمار دروغ، آمار غلط، آمار اشتباهى هم داده شود؛ این را نباید تعمیم داد و شبهه کرد؛ این، اعتماد مردم را از دستگاه‌هاى نظام، از بدنه‌هاى نظام سلب میکند، ضایع میکند. مسئولین به این نکته توجه داشته باشند. بنابراین، این اعتماد هم خیلى مهم است.6/4/1390
پاسخ:
ممنونم عزیز
خیلی عالی و به جا بود
سلام
نگارش این پست مثل نگارش پست های اول بود چرا که علاوه بر مثال های زمان ها ی قدیم برای عبرت از مثال های امروزی هم استفاده کرده بودید
ممنون
این مسئله که زمینه سازی میکنند در برخی مسائل دیگر مثل مسائل اقتصادی هم دارد اتفاق می افتد ویا...
و حتی در زمینه ی کمک رفتن از بیگانگان که خداوند در قرآن دوست را معرفی کرده اند وشما اشاره کرده اید هم شامل میشود و گاهی ما آن را با واقعیت پنداری غلط تعبیر میکنیم
در پست این دفعه چند مثال را باهم آوردید
در موردش صحبت کردن وقت وفکر میخواهد 
اما یک سوال این که گفته بودید باید یک اصل واصولی داشت برای این که به دام میکروب های شبهات نیفتیم گاهی پیش آمده که این اصول را حتی بعضی ها از قرآن به نفع خود در آورده اند 
آن موقع چی؟
بصیرت میخواهد 
و حتی بالاتر توسل 
ویا...
با همه ی این ابزار ها که تعریف میکنیم باز چیزی کم است
اللهم عجل لولیک الفرج
ممنون از این که بیدارگرانه عمل میکنید
پاسخ:
سلام
سوال خیلی خوبی مطرح کرده بودید
یاد منطق ریاضیات افتادم
در منطق ریاضیات بخشی داشتیم با عنوان سازگار و تمامیت، در این بحث به مباحث فرا ریاضی می پرداختیم مباحثی که جزء اصول حاکم بر ریاضیات بود
برای اینکه به این سوال شما جواب بدم باید بگم، شاید هر کسی  خودش را علی زمان بداند، و قرآن را بر طبق رفتار خودش تحلیل کند اما برای اینکه ما جنس واقعی و علی واقعی را تشخیص دهیم به یکی از مهم ترین شاخصه ها تمسک پیدا کنیم
مثلا ممکن بود آیت الله منتظری خودش را علی زمان بداند و اطرافیانش بگویند همان طور که علی خانه نشین شد ایشان نیز خانه نشین شد و... برای اینکه بدانیم این تحلیل درست است یا نه باید ببینیم از این تحلیل چه کسانی دفاع می کنند و آنرا تبلغ می کنند؟
وقتی آقای منتظری با بی بی سی بارها مصاحبه می کند معلوم می شود که او نمی تواند علی زمان باشد در حالی که به این 7 آیه عمل نکرده است.
ممکن است کروبی بگوید من علی زمانم
به او هم بر اساس همین آیات جواب می دهیم که تو حرف هایی زدی که دشمن از آن خوشحال شد و با آن به اسلام ضربه زد
پس تو هم علی زمان نیستی
علی زمان کسی است که دشمن بیشترین توهین و تمسخر و تخریب و تهمت را در مورد او انجام می دهد
علی زمان کسی است که دشمن حاضر نیست لحظه ای از او دفاع کند
به گمانم با این مثال ها بهتر متوجه شدیم که چگونه این آیات از آیات اصولی برای تحلیل حوادث هستند
به اندازه خودمان کمی از اعجاز قرآن را درک می کنیم
که چگونه قرآن برای من به سخن می آید و حق و باطل را برایم مشخص می کند تا در دام مدعیان نیفتم
بر اساس همین آیات می توانیم حوادث بین المللی را تحلیل کنیم
چرا ما از دولت سوریه دفاع می کنی اما از دولت اردن دفاع نمی کنیم
جواب به همین ایات بر می گردد
می بینی چگونه حب بغض ما بر اساس آیات قرآن شکل می گیرد و این قرآن است که دوست و دشمن را برای من مشخص می کند، تا من دوست و دشمن را بر اساس منافع دنیایی خودم تعریف نکنم
و این همان کاری است که بیشتر دولت های عربی مسلمان انجام می دهد
دولت ترکیه دوست و دشمن را بر اساس آیات قرآن تعریف نمی کند بلکه بر اساس منافع مادیش تعریف می کند
دولت ترکیه برای اینکه بتواند عضو اتحادیه اروپا شود خیلی از آیات قرآن را نادیده می گیرند و دشمن درجه یکش را فراموش می کند
برای اینکه در بحث دشمن بهتر روشن شوید به جلسه این هفته هیئت رضویه در وب آقای پازوکی مراجعه نمایید
ممنونم از سوال خوبتان که مار را به نطق آورد
یا علی
سلام
ممنون از پست خوبتن.پاسخ به شبهات واقعا نیازه.
ولی میخواستم بگم این شبهه ها رو کسانی قبول میکنند که اصلا توی این بحث ها نیستند.
منظورم بحث های سیاسیه.نه اینکه کلا به سیاست کاری نداشته باشند،نه.دنبال حقیقت نیستند فقط حرف و نقل ها و اخبار رو دریافت میکنند.به قول خودمون توی باغ نیستند.که این افراد کم هم نیستند . 
ولی حتی اونی که خودش مخالف نظامه و در یه جای دیگه مشکل داره هم با شنیدن این شبهات می فهمه که چه خبره...ولی نمی خواند بر اساس اسلام و قرآن پیش برند.حرفشون در عمل جدایی دین از سیاسته،‌یه جورایی حرف از روشن فکری و این حرفها می زنند.
ولی در کل نظرم اینه :آدم اگه منطقی باشه و پایه ی اعتقاداتش درست باشه به دام نمی افته....
در ضمن بحث دشمن شناسی هم خیلی مهمه که شما کاملا اشاره کردید.(در دینمون هم تبری داریم هم تولی ولی بعضی ها فقط به تولی اش می چسبند!!!!)
یا علی

پاسخ:
سلام
خیلی خوشحالیم از اینکه شما هم به مرتب سر می زنید
به نکته خوبی اشاره کرده بودید. فرموده بودید منطقی و پایه اعتقادات درست
همینه
این پایه رو باید بر اساس آیات قرآن ساخت
باید فرهنگ بصیرت افزایی در نخبگان جامعه جا بیفتند
خوشحالم از اینکه می بینم بچه های سپهر دغدغه ها شون با دیگران فرق می کنه و در افق های بلند نظر دارن
یا علی
سلام راستش خیلی وقته فکرم درگیر اینه که وظیفه ما برای زمینه سازی ظهور چیه؟ واقعا دارم احساس پوچی و بی فایده بودن میکنم کمکم کنید
پاسخ:
سلام
چرا این حرف رو می زنید؟
مگه رهبر وظیفه را مشخص نفرمودن
مگه نفرمودن جهاد علمی و کسب معنویت و بصیرت
دانشجو هستید؟
چه رشته ای؟
سلام
ممنون از جواب خوبتان
به وب آقای پازوکی هم قبلا سر زدم آن هم تلنگر جالبی بود 
پاسخ:
سلام
الحمدلله
سلام
جوابی که به مرصوص107 داده بودید یه سوال برای من ایجاد کرد
از یه نفر شنیدم که میگفت امام (ره) برای این که پیامشان را به گوش جهانیان ومردم برسانند از رسانه های خارجی وبعضا دشمن فعلی وقبلی ما استفاده میکردند؟؟!!
حقیقت داره و اگر داره که با صحبت شما تناقض پیدا نمیکنه؟
ویه سوال دیگه به نظر شما الان در جامعه ی امروزی پرداختن به مسائل سیاسی ارجح است ویا پرداختن به مسائلی مثل حیا وعفت واخلاق و...؟
پاسخ:
سلام
بله امام با بی بی سی در 15 دی ماه 57 صحبت کردند
اما در این مصاحبه بر علیه چه کسی صحبت کردند؟
آیا بی بی سی در آن دوران دشمن شماره یک نظام بود؟
اصلا نظامی اسلامی تشکیل شده بود؟
در ثانی اگر به این مصاحبه دقت داشته باشید امام آنها را به عنوان ولی انتخاب نکرده است
بلکه در همین مصاحبه بر علیه انگلیس و فتنه انگیزی های او سخنانی رو بیان می کنند
جالب است ایشان وقتی این مصاحبه رو انجام می دن از خود انگلیس شکایت می کنند که دولت انگلیس پدر این شاه را به ما تحمیل کرد و...
حضرت امام از رسانه بی بی سی بر علیه نظام سلطه استفاده می کنند
امام با بی بی سی بر علیه شاه که مورد حمایت استکبار بود حرف زدند
این یعنی امام از این فرصت برای کوبیدن نظام سلطه استفاده کردند
هم انگلیس رو کوبیدن هم امریکا و هم شاهی که مورد تایید این دو دولت بود
اما آقایانی که امروز و دیروز با بی بی سی مصاحبه می کردند کی رو می کوبیدن؟
رهبر انقلاب اسلامی که در برابر تمام کفر ایستاده را می کوبند یا امریکا و انگلیس رو؟
برای اینکه مطلب باز تر بشه خوبه یه کم دقتتون رو بیشتر کنید
آیا مصاحبه حضرت امام با سیاست های بی بی سی هم جهت بود؟
آیا مصاحبه حضرت امام با بی بی سی سبب تقویت جبهه کفر بر علیه اسلام شد؟
اما
مصاحبه این آقایونی که امروز و دیروزها با بی بی سی مصاحبه می کردند با سیاست ها بی بی سی هم جهت است
اینها برای بی بی سی درد دل می کردند
اینها از بی بی سی برای کوبیدن نظام جمهوری اسلامی استفاده می کردند
مصاحبه این آقایان سبب تقویت کفر و تضعیف نظام اسلامی می شد
پس میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است
به گمانم حالا بهتر می بینید که شبهه ها چقدر کاری هستند و چقدر ظرافت دارند
پس باید مسلح به سلاح بصیرت شد
دوست دارم نظرتون رو در مورد جوابم بدونم
یا علی
  • مصطفی عظیمی
  • سلام حاج آقا.
    خسته نباشید.
    ممنون. خیلی مفیدو جالب بود.
    راجع به جوابتون به سؤالم هم خیلی خیلی ممنونم.
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از لطفتون عزیزم

    میشه با ایمیل  در ارتباط باشیم؟

    تغذیه

     

    پاسخ:
    بله
    javad2660@yahoo.com
    سلام واااای فوق العاده نوشتین خدا قوت خیلی عالی تحلیل خوب کردید فقط نگفتین اخر داستان اقاهه چی شد!
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از لطفتون
    درسته آدم باید برا خدا بنویسه
    اما نظرتون انگیزه ها را بیشتر می کنه
    آخر داستان اقاهه این شد که دیگه شبهه مطرح نکرد نیاز به خلوتی برای فکر کردن داشت
    من نمی خواستم قانعش کنم
    فقط می خواستم بهش روش برخورد با شبهات رو از طریق قرآن بدم تا زود قضاوت نکنه
    بعدشم از هواپیما پیاده شدیم و خداحافظی کردیم
    بعد من سوار ماشین شدم رفتم بعد .....
  • بال های گمشده
  • سلام بر شما.
    این پست چون خاطرات و مواردی در رابطه با شبهه را ضمیمه ی آن کرده بودید خیلی جالب و مفید بود.
    نمی دانم چرا جدیدا خودم هر چی میرم تحقیق می کنم و واسه ی سوالای خودم دلایل قانع کننده جور می کنم ولی مسایل شبهه انگیز دست از سرم بر نمی دارن.
    ببخشید که واضح بیان می کنم.
    خیلی هارو می بینم می گن دیگه این حکومت و اسلام و ...شور همه چی رو در آوردن
    مردم نه خوشی دارن نه شادی.فرهنگ ما تبدیل شده به فرهنگ غم ...فقط گریه و عزاداری .....چرا چند تا فستیوال شاد نداریم مردم لذت ببرن؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    تلویزیون همش آخوند نشون میده ...............
    ما از تجدد و پیشرفت جدا موندیم..........
    خیلی از دانشجوهام که دو کلمه چیز یاد گرفتن هی ادعای فضل می کنن که اسلام انسان را بدبخت کرده
    دین و مسلمونی دیگه قدیمی شده عصر،عصر تجدد و پیشرفت
    و ذهن مردم پر شده از یه سری سوالای شبهه انگیز و این یعنی معنی واقعی جنگ روانی که اقای اوباما توی مناظرات انتخاباتی روش تاکیید کرده بود
    من خیلی نگرانم حاج آقا مردم در برابر توپ و تانک وایسادن ولی نکنه یه سری مهملات و مزخرفات نسل اسلامی ما رو از پادربیاره.
    پاسخ:
    سلام
    این مطالبی که شما شنیده اید خیلی از آنها ادعاهای عوامانه است.
    خوبه وقتی می آن به شما این ادعاها را مطرح می کنند بهشون بگید که شماها آنقدر عقبید که شبهات سی سال پیش رو مطرح می کند
    الان شبهات جدید اومده به بازار حداقل تو شبهه درست کردن به روز بشید
    برای اینکه به آنها یه جواب دندان شکن بدهید بگویید ادعایی که مطرح کرده اید را اثبات کنید
    می گن مردم خوشی ندارن
    خب یه سوال اینایی که می آن عزاداری می کنن کی اند؟
    اینا فقط خودشون رو جزء آدمی زاد حساب می کنند
    مگه اکثریت مردم طرفدار عزاداری نیستند؟
    اگه نیستند پس چرا روز عاشورا اینطوری می آن بیرون
    پس چرا اینقدر هیئت خونگی و... داریم
    مردم از عزاداری کردن لذت می برن
    نکته ای که باید در هنگام برخورد با این آدما به آن دقت داشت اینه که اینها غالبا از طرف همه مردم حرف می زنن و سعی می کنند خودشان رو اکثریت نشان بدن
    در حالی که اکثریت مردم اینطور نیستند
    مردمی که هنگام استقبال از رهبر به خیابان ها می آن از مریخ اومدن؟
    باید به این آدما بگیم شما لطفا فقط به نمایندگی از عقده ای ها و هم عقده های خودت صحبت کن نه به نمایندگی از طرف مردم
    همین تلویزیونی یکی از پر بیننده ترین برنامه هایش، برنامه سمت خداست که همیشه آخوند دعوت می کنن
    پس معلوم مردم آخوند خوب رو دوست دارن
    اگه مردم با آخوند خوب، نبودند پس چرا تشییع جنازه علمای ما اینقدر شلوغ می شه؟
    دانشجوهایی هم که می گن اسلام ما رو بدبخت کرده باید ازشون پرسید منظورشون از بدبخت چیه؟
    اگر منظورشون از بدبختی اینکه اینها نمی تونن عریان بیرون بیایند و آزادی جنسی و... داشته باشند، اینجا با افتخار می گوییم : این بدیختی مبارکتان و ما از این کوتاه نخواهیم آمد
    اما اگر منظورشان از نظر علمی باشه
    باید بشون بگیم حتما ترکیه لائیک بود که پهباد های امریکا را می نشونه؟
    علم تسخیر یه پهباد از کجا اومده؟
    حتما امریکایی ها به ایشون دادن و ایشون در اختیار ما گذاشته!
    علم هسته ای از کجا آمده؟
    اگه بگن این حرفا دروغه معلومه مثل کبک سرشون رو توی برف کردن و در ماهواره و اینترنت فقط مسائل جنسی رو پیگیری می کنن
    و الا اگه هر بی سوادی سراغ رسانه ها بره می بینه که خود غربی ها اذعان کرده اند که ایران به این علوم دست پیدا کرده
    این جماعت آدمای بدبختی هستند که هیچ گاه نمی خان خود باوری داشته باشن
    همیشه ذلیل بودند حالا هم ذلیل هستند
    باید نهضت بیداری رو بین خودمون گسترش بدیم و با شبهات با تمام وجود مبارزه کنیم
    یا زهرا

    اگه میشه یه کم منو راهنمایی کنید تا بدونم واقعا وظیفم چیه

    ممنون

    پاسخ:
    در مورد چی؟
    نفرمودید شما الان جزء کدام قشر هستید؟
    دانشجویید؟
    چه رشته ای؟
    سال چندم؟
    رو هوا که نمی تونم بگم
    علم غیب هم ندارم بدونم شما الان چه کار می کنید.
    سلام
    ممنون از جوابتون
    من خودم صحبت های حضرت امام را با بی بی سی گوش ندادم واین شبهه را هم از یه بنده خدایی شنیدم میخواستم برطرف بشه
    اگه آدم بخواهد به دام این شبهات نیفته و به قول شما بصیرت داشته باشه باید خیلی مطالعه کنه وگرنه کم میاره
    در ضمن سوال دوم بنده را هم جواب نداده بودید!!!!!
    خوشحال میشم نظرتون را در مورد سوال دیگرم هم بشنوم
    یاعلی
    راستی یک سوال دیگر چون شما را فردی مذهبی شناختم میپرسم 
    در جامعه بین آقایان رایج است که پایان صحبتشان با هم میگویند یاعلی
    اگر یک خانوم به یک آقا بگوید حتی در فضای مجازی ویا برعکس به نظر شما از نظر دینی مشکل داره؟؟
    پس شد دو سوال 
    منتظر شنیدن هستم 
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام
    کاری که شما کردید خیلی خوب بود
    شما شبهه پراکنی نکرده بودید
    شما سوال کردید
    سوال خیلی خوبی هم مطرح کردید
    کسانی که شبهه مطرح می کنند با کسانی که سوال مطرح می کنند متفاوت هستند
    نباید با این دو یک جور برخورد کرد
    اما در مورد سوال دوم شما
    مباحثی که مطرح می کنیم سیاسی اعتقادی است
    و این ها از حجاب و... مهم ترند
    چون حضرت امام فرمودند حفظ نظام از اوجب واجبات است
    اگر نظام اسلامی وجود نداشته باشد دیگر جایی برای حجاب و... نخواهد بود
    بحث ما در مورد اصل نظام و ولایت فقیه است
    مباحثی که در مورد ولایت است اصل و گوهر دین حساب می شود
    گفتن یا علی مشکلی ندارد
    ممنون از حضورتون

    خواندم ممنون اما به نظرم این شبهه را باید طور دیگری جواب داد اصلا اشکالی نداره که آقا در این مورد اشتباه کرده باشند بعد هم باید ببینیم اشتباه چه اشتباهی است مثلا بلا تشبیه ائمه در دعاهایشان از بسیاری از گناهان استغفار می کنند که همین سوال را می پرسند که مگر ائمه معصوم نبوده اند و این جواب را برخی می دهند که برای من و شما گفته اند که من این را قبول نمی کنم . البته معنی این حرف این نیست که (پناه بر خدا) ائمه مرتکب گناهی می شده اند حال شاید بگویید اینها به هم مربوط نیستند من هم قبول می کنم اما می گویم از این مدل جواب دادن خوشم نمی آد.
    مثلا شاید یکی بگه خوب بر فرض آقا مخالفت داشته اند چرا نباید تا به حال می گفته اند حد اقل اینه که توی شش سال اخیر می توانستند این حرف را بزنند 
    البته این را هم بگویم با این حرفی که آقا زدند شأن ایشون پایین که نیومد هیچ بالا هم رفت 
    حال نوبت به شما می رسد که بگویید یه سنگ نینداز و در برو خودت چه جوابی داری ؟ من هم می گم برای خودم جواب دارم اما برای اینکه بخوام به دیگران جواب بدم باید بیشتر فکر کنم
    اگر جایی غلط داشت وقت نکردم دوباره بخونم ببخشید
    پاسخ:
    باید نظر شما را تفکیک کنم
    اول فرموده بوده بودید: اصلا اشکالی نداره که آقا در این مورد اشتباه کرده باشند
    جواب: با سندی که آورده ایم این حرف شما باطل می شود چرا که ایشان از از ابتدا با ادامه این روش مخالف بودند. وقتی که ایشان مخالف بودند پس چرا الکی بخواهیم این وری زور بزنیم
    اگر این جمله شما را قبول کنیم باب شبهات باز می شود و این مسأله مطرح می شه که از کجا معلوم 10 ساله دیگه نگه اینکه من در نماز جمعه سال 88 گفتم احمدی نژاد به من نزدیکتر از ... است اشتباه بوده!!؟؟؟
    دوم: فرموده بودید: باید ببینیم اشتباه چه اشتباهی است
    جواب: آفرین بنده با این حرف شما موافقم، اینکه حضرت اقا فرمودن اشتباه، یعنی اول از همه اجراء کنند اشتباه کرده است دوم اینکه این اشتباه عمومی بوده است
    یعنی فقط یک نفر نبود
    برای اینکه مطلب دقیق تر باز بشه دو قسمت از تاریخ زندگی حضرت امیر علیه السلام را برای شما بازگو می کنم
    ابن ابی الحدید نقل می کند که حضرت امیر علیه السلام در کوفه به منبر رفته بود و در مورد بحث حکمیت برای مردم صحبت کرد، که کسی بلند شد و اعتراض کرد و گفت: نخست ما را از حکمیت منع فرمودى و سپس به آن فرمان دادى و نمى‏دانیم کدام کار درست‏تر بود على (ع) دست بر هم زد و فرمود: آرى این سزاى کسى است که دور اندیشى را رها کند.
    غرض حضرت علی این بود که این سزاى شماست که رأى و دور اندیشى را رها کردید و در پذیرفتن پیشنهاد آن قوم براى حکمیت تن دادید و اصرار کردید.
    اشعث(از منافقین) پنداشت که امیر المومنین مى‏خواهد بگوید: این سزاى من (علی) است که رأى و دور اندیشى را رها کردم،
    و نتوانستم تشخیص دهم که حکمیت بهتر است یا غیر حکمیت.  زیرا این سخن حضرت علی دو پهلو است.
     اشعث به على علیه السلام گفت: این سخن به زیان تو است نه به سود تو، حضرت در پاسخ او فرمود: تو چه مى‏دانى که چه چیزى به زیان من است و چه چیزى به سود من، نفرین و لعنت خداوند و نفرین کنندگان بر تو باد.(جلوه‏ تاریخ‏ درشرح‏ نهج‏ البلاغه‏ ابن‏ ابى‏ الحدید، ج 1    ، صفحه‏ ى 144)
     این یه نمونه تاریخی اما یه نمونه بسیار مهم دیگه هم هست که باید به خوبی به اون دقت کنی
    باز ابن ابی الحدید نقل می کند که حضرت امیر علیه السلام با یک استغفار و طلب توبه از خداوند توانست فتنه خوارج را کنترل کند اما باز این اشعث بود که آمد و شروع به فنته گری کرد و سبب به وجود آمدن جنگ نهروان شد.
    بنا به نقل ابن ابی الحدید خوارج قبل از اینکه از حضرت امیر جدا شوند از او درخواست کردند که  اگر می خواهی در رکاب تو به جنگ با معاویه بیاییم بابت حکمیت و آنچه که در صفین اتفاق افتاد توبه کنند که حضرت امیر بر روی منبر به صورت علنی فرمودند «أنا أستغفر الله من کل ذنب‏» «از پیشگاه خداوند بابت همه گناهان طلب آمرزش مى‏کنم»
    وقتی که حضرت این جمله را فرمود خوارج به این کلام حضرت قانع شدند و آماده شدند تا در رکاب حضرت به جنگ با معاویه بروند.
    (امیدوارم با توجه به این قطعه از تاریخ ما هم تحمل کردن جریان انحرافی توسط آقا رو خوب درک بکنیم و با شلوغ بازی مثل اشعث فتنه نکنیم)
    در همین حین اشعث متوجه این گفتگو بود ، متوجه شد که حضرت به گونه ای سخن گفتن که دو پهلو است. او می دانست که نظر امام چیز دیگری است به همین دلیل شروع به سوال از امام شد آنقدر حضرت را در تنگ نا قرار داد تا حضرت نظر واقعی خود را به طور صریح و آشکار بیان کردند نظری که دیگر دو پهلو نبود و نمی شد آن را حمل بر چیز دیگری کرد(همو، 393)(شرح‏ نهج ‏البلاغة(ابن‏ أبی‏ الحدید)، ج 2    ، صفحه‏ ى 279)
    به نظر این مورخ و شارح نهج البلاغه باعث اصلی جنگ نهروان و از بین نرفتن معاویه اشعث بود، چرا که اگر اشعث این فتنه را نمی کرد حضرت به همراه خوارج به جنگ با معاویه می رفت و جامعه اسلامی دچار این همه مشکل نمی شد.

    امیدوارم که این دو قطعه تاریخی تمام جوانب این قضیه را برای شما روشن کرده باشد اما بازم اگه ابهامی بود در خدمت هستم
    یا علی





    سلام.
    ممنون از دعوتتون. 
    راستش آخر ترم شده و کلی تمرین و پروژه و امتحان! این شد که دیر خدمت رسیدیم...
    متن طولانی تون بسیار زیبا و دقیق بود.
    شبهه هایی که مخصوصا توی دانشگاه خیلی مطرح میشه ولی متوسفانه به خیلی از اونها حتی اگه یقین داشته باشیم غلطه و بی پایه و اساس نمی تونیم جواب بدیم! چون اطلاعات کمی داریم و خودمون رو محدود کردیم به چهار تا کتاب فیزیک و شیمی و ریاضی!!!
    بحثی که الان خیلی داغه و غربی ها هم می خوان به نفع خودشون استفاده کنن بحث ریاست جمهوریه!
    بچه ها که داشتن با هم حرف میزدن یکی گفت این دفعه فلانی توی انتخابات رای میاره! من گفتم فکر نکنم آخه رابطه اش هم با ولایت فقیه خیلی خوب نیست! گفت اتفاقا به خاطر همین رای میاره! وقتی دید تعجب کردم گفت خب اونی که دفعه ی قبل رهبر ازش دفاع کرد که این جوری در اومد! عمرا دیگه ملت چشمشون به تاییدات رهبر باشه!!!!!!!!!!!!
    چند وقت پیش که داشتم خبرا رو می خوندم دیدم نوشته غرب گفته حتی اگه یک روزم به اتمام ریاست جمهوری احمدی نژاد مونده باشه عدم صلاحیتش رو باید اثبات کنیم...
    خب اینا به هم بی ربط نیست!
    تمایل رهبری به انتخاب احمدی نژاد در انتخابات قبل و عدم صلاحیت احمدی نژاد یعنی خط کشیدن روی ولایت فقیه که هدف اصلی دشمنه!
    شاید خیلی اتفاقا که توی این چند ساله در رابطه با تصمیمات و تاییدات رهبری افتاده چیزی شبیه جام زهریه که در رابطه با امام خمینی رخ داد! حیف که خواص چشماشون رو بستن و پنبه توی گوش هاشون گذاشتن! کار خودشون رو می کنن و آخرشم انگشت اتهام ها سمت رهبری میره!
    .
    .
    .
    واسه هیئتم  هفته پیش شرمنده شدم! فرصت نکردم و انشاءلله این هفته هم هوالجبار زحمتش رو می کشه.

    راستی ممنون از نظرتون. من فکر کردم اون جمله ی خامی و پختگی رو در رابطه با واکنش مردم در مقابل فیلم "من یک مادر هستم" که نظرتون رو پرسیده بودم گذاشتید.
    پاسخ:
    سلام
    خوش آمدید
    یکی از شبهاتی که مطرح شده اینه که عمرا دیگه مردم چشمشون به تاییدات رهبر باشه!!!
    جالبه!!!!
    این عده ای که الان با احدی نژاد بد شدند مگه به خاطر زاویه گرفتن از ولایت نیست؟
    مگه بعد از جریان قهر و انتصاب انتقادها به احمدی نژاد افزایش نیافت؟
    اولا با همه این اتفاقاتی که برای احمدی نژاد افتاده، با این احوال بازم سگش به اونای دیگه شرف داره
    حضرت امیر حاضر شد برای کنترل جریان خوارج استغفار کند، برای اینکه با معاویه بجنگد
    یعنی حضرت دشمن اصلی را معاویه می دید نه خوارج به همین دلیل تا زمانی که خوارج دست به آشوب نزده بودند حضرت با آنها مماشات می کرد
    و جالبه بدونید حضرت امیر با سخنرانی های پی در پی خود از جمعیت چندین هزار نفری خوارج خیلی کم کرد
    تعداد خوارج در ابتدای راه بسیار زیاد بود که حضرت امیر با مدیریت صحیح آنرا کنترل کردند
    اما حضرت امیر هیچگاه با معاویه کنار نیامد
    حتی در خطبه های نهج البلاغه داریم که حضرت می فرماید بعد از من با خوارج نجنگید و آنها را نکشید چرا که دشمن اصلی معاویه است«خطبه 61 نهج البلاغه: لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِی فَلَیْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ کَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَکَهُ»
    احمدی نژاد هر چی که باشه مثل اون نامردها وطن فروش نیست
    آقا هم از خوبی های احمدی نژاد دفاع کرد نه از همه عملکرد اون
    یه پست در بنیان می ذارم حتما بخونید
    راستی جوابی هم که به پرسشگر ناشناس دادم بخونید خیلی به شما کمک می کنه
    یا علی

    سلام

    بسیار ممنون از جوابتون

    بار هم اگه خودتون صلاح می دونستید عمومی کنیدش

    بسیار از مطالب تاریخی که گفتید استفاده کردم اما فکر می کنم این ها باید در جواب کسی گفته می شد که گفته باشه باید قبول کنیم که آقا حتما اشتباه کرده اند و نباید از شبهات جلوگیری کنیم در صورتی که من منظورم این نبود و منظورم رو هم نمی تونم اینطوری بیان کنم کلا با این روش حل شبهه مخالف بودم که خوب بیان نکردم.

    ریشه خیلی از مشکلات و شبهات عمل نکردن به جمله امیر المومنینه که فکر می کنم اگر کسی عمل کنه وارد به شبهه نمی شه و اگر هم کسی عمل نکنه امکان نداره بشه از شبهه ها درش بیاری اگر روش ورود به شبهه آموزش داده بشه این شبهه ها دامن گیر آدم نمی شه

    فَلْیَکُنْ طَلَبُکَ ذَلِکَ بِتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ لَا بِتَوَرُّطِ الشُّبُهَاتِ وَ عُلَقِ الْخُصُومَاتِ وَ ابْدَأْ قَبْلَ نَظَرِکَ فِی ذَلِکَ بِالاسْتِعَانَةِ بِإِلَهِکَ وَ الرَّغْبَةِ إِلَیْهِ فِی تَوْفِیقِکَ وَ تَرْکِ کُلِّ شَائِبَةٍ أَوْلَجَتْکَ فِی شُبْهَةٍ أَوْ أَسْلَمَتْکَ إِلَى ضَلَالَةٍ فَإِنْ‏ أَیْقَنْتَ‏ أَنْ‏ قَدْ صَفَا قَلْبُکَ‏ فَخَشَعَ‏ وَ تَمَّ رَأْیُکَ فَاجْتَمَعَ وَ کَانَ هَمُّکَ فِی ذَلِکَ هَمّاً وَاحِداً فَانْظُرْ فِیمَا فَسَّرْتُ لَکَ وَ إِنْ [أَنْتَ‏] لَمْ یَجْتَمِعْ لَکَ مَا تُحِبُّ مِنْ نَفْسِکَ وَ فَرَاغِ نَظَرِکَ وَ فِکْرِکَ- 71 فَاعْلَمْ أَنَّکَ ہإِنَّمَا تَخْبِطُ الْعَشْوَاءَ وَ تَتَوَرَّطُ الظَّلْمَاءَ وَ لَیْسَ طَالِبُ الدِّینِ مَنْ خَبَطَ أَوْ خَلَطَ وَ الْإِمْسَاکُ عَنْ ذَلِکَ أَمْثَل‏

    ترجمه:

    و اگر نفس تو از پذیرفتن سرباز زند و خواهد چنانکه آنان دانستند بداند، پس تلاش کن تا درخواست‏هاى تو از روى درک و آگاهى باشد، نه آن که به شبهات روى آورى و از دشمنى‏ها کمک گیرى.
    و قبل از پیمودن راه پاکان، از خداوند یارى بجوى، و در راه او با اشتیاق عمل کن تا پیروز شوى، و از هر کارى که تو را به شک و تردید اندازد، یا تسلیم گمراهى کند بپرهیز.
    و چون یقین کردى دلت روشن و فروتن شد، و اندیشه‏ات گرد آمد و کامل گردید، و اراده‏ات به یک چیز متمرکز گشت، پس اندیشه کن در آنچه که براى تو تفسیر مى‏کنم،
    اگر در این راه آنچه را دوست مى‏دارى فراهم نشد، و آسودگى فکر و اندیشه نیافتنى، بدان که راهى را که ایمن نیستى مى‏پیمایى، و در تاریکى ره مى‏سپارى، زیرا طالب دین نه اشتباه مى‏کند، و نه در تردید و سرگردانى است، که در چنین حالتى خود دارى بهتر است.

    پاسخ:
    سلام
    ممنونم
    البته در مقابله با شبهات همه یه جور نیستند و نمی شه دستوری عمل کرد که همه یه جور برخورد کنند
    به بیانی زیبایی از حضرت اشاره کردید
    در پست بعدی پیرامون او یه تحلیل می ذاریم
    همه این حرفا بهانه بود برای اینکه شما بیایی وب ما!!
    خوشحالمون کردی
    یا علی


    هر جمعه یک پیام به نیّت ظهور

    ای پاسخ ِ گرامی ِ اَمّن یُجیب ها
    تعجیل کن به خاطر ِ ما ناشکیب ها

    چشم ِجهان به چشمه ی دستانِ سبز ِتوست
    جاری شو از ورای فراز و نشیب ها

    تکلیفِ انتقام ِشهیدان به دوش ِکیست ؟
    خون ِ مسیح مانده ، به روی صلیب ها !

    برخیز و بزم ِ شب زدگان را به هم بزن
    ای آشنا به ندبه و اشک ِ غریب ها

    تعجیل کن به خاطر ِصدها هزار چشم
    ای پاسخ ِ گرامی ِ اَمّن یُجیب ها

    اللهم عجل لولیک الفرج[گل]
    پاسخ:
    ممنونم
  • بال های گمشده
  • سلام بر شما.
    متشکرم از توضیحات کامل و جامع و مثل همیشه مفید.
    حرف های شما بزرگوار عین واقعیته....
    من جدیدا در رابطه با مسایل آزادی مطالعاتی داشتم که واقعا قدر اسلام رو میدونم و فرق مثل آدم زندگی کردن رو باحیوون میتونم تمیز بدم.
    ملت ما خیلی شادن خارجی ها روابط و زندگی سردی دارند و فقط سرگرمی اونا شده دنس و موزیک و ....
    من چشمم رو خوب باز کردم و نمی خوام یه سری حرف های سطحی روی واقعیت باورهام سرپوش بذاره...
    امیدوارم روزبه روز اسلام پایدارتر و موفق تر بشه.....
    در رابطه با بیان که فرموده بودید متاسفانه اگر تمایلی هم برای تغییر وب داشته باشم الان فصل امتحان هاست و منم تو طول سال بازیگوشی کردم و بی خیال درس شدم باید یه خورده جبران کنم بنابراین فرصت ندارم.
    در هر صورت ممنونم به خاطر پیشنهادتون.
    از نظر دهی در سرچشمه ی عشق هم نهایت تشکر رو به خاطر توجه تون دارم.
    در پناه مهربان ترین....
    یا علی
    پاسخ:
    سلام
    ممنونم
    انشاالله موفق باشید
    سلام
    فرق بین سوال و شبهه در چیست؟
    بهتره بگم انسان چه جوری سوال را مطرح کنه سواله و یا میشه شبهه؟
    ممنون
    یاعلی 
    پاسخ:
    سلام
    از نظر بنده تفاوت بین این دو به تفاوت فاعل آنها بر می گردد
    قاعل شبهه به دنبال جواب گرفتن نیست
    فاعل سوال به دنبال جوابش است
    پس
    فاعل شبهه وقتی به جواب حقی رسید باز از پذیرش آن عناد دارد
    اما فاعل سوال وقتی به جواب حق رسید آن را می پذیرد و عنادی ندارد
    سلام و خسته نباشید
    واقعا زیبا بود، این ترم هر چی که دانشگاه نرفتم، بجاش اینجا حسابی درس یاد گرفتیم.
    موفق و موید باشید
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام
    بزرگوارید
    انشاالله با معرفتش برید کربلا
    خیلی دعامون کنید
    یا غلی

    صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام

     

    یازدهمین جلسه هیئت رضویه

    با میزبانی وبلاگ آهینه از 27آذر به مدت یک هفته

    www.tehran57.sepehrblog.ir

    موضوع سخنرانی:  شناخت خودی و غیرخودی در جامعه شیعی

     

    منتظرحضورتان هستیم

    پاسخ:
    چشم
    سلام مجدد
    ممنون از تشریف فرمایی تون
    در مورد مهاجرت اگه کمکی از دستم بر بیاد در خدمتم
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام
    ماشاالله قدمت خیره تا اومدی حل شد
    ممنون از لطفتون
    یا علی
    سلام حاج آقا خیلی عالی بود.
    راستش واقعا سخته کسب بصیرت.
    حقیقت اینه که خیلی راحت میشه بر ضد آقا اطلاعات کسب کرد!!! دروغش یا راستش رو هم که این فضای مجازی نشون نمیده!!! مردم زودباور هم که زیاده...
    یه نمونه اش رو براتون ایمیل میکنم.
    سوالم اینه که وظیفه من چیه؟ من چه طور می تونم معرفتمو بالا ببرم؟
    پاسخ:
    سلام علیکم
    ممنونم
    برای اینکه به سوال شما جواب دقیق داشته باشم یه قطعه از سخنان خود حضرت آقا رو برای کسب معرفت براتون می ذارم
    «افسر جنگ نرم باید مقاومت کند. چگونه مقاومت کند؟

    اولاً معرفتهاتان را بالا ببرید. عزیزان من! سقف معرفت خودتان را، سایتهاى سیاسى و اوراق روزنامه‌ها و پرسه زدن در سایتهاى گوناگون قرار ندهید؛ سقف معرفت شما اینها نیست. البته من امروز از این حرفهائى که زدند، حقیقتاً لذت بردم؛ حرفهاى خوب، حرفهاى پخته، تعبیراتِ جاافتاده، جمله‌بندى‌هاى درست؛ این خوشحال‌کننده است. من میخواهم بگویم هرچه میتوانید، اولاً در این بخش کار کنید. سطح معرفت را بالا ببرید. با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهرى، با نوشتجات فضلاى بزرگى که خوشبختانه امروز در حوزه‌هاى علمیه حضور دارند، آشنا شوید. امروز فضلاى جوانى در حوزه‌هاى علمیه هستند که میتوانند در این قسمت به مجموعه‌ى جوانهاى دانشگاهى یارى بدهند؛ کمااینکه کارهاى خوبى هم دارد انجام میگیرد. سطح معرفت دینى بالا برود؛ این یکى از کارهاست که حتماً لازم است. به نظر من آن کارى که مهم است انجام بگیرد، مطالعات اسلامى است.
    بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان (۱۳۹۱/۰۵/۱۶ ) »
    بروزم با کاروان ستارگان خاکی.....
    سلام
    یلدا رو چجوری بگذرونیم!!!!
    این جوری یا اون جوری!!!!!
    پاسخ:
    سلام
    آمدم
  • مهرنوش معین پور
  • باسلام
    نظرتان را در مورد قالب جدید نگفتید حاج آقا؟!
    انشاالله در فکر تغییر آن هستم
    پاسخ:
    سلام
    خیلی بهتر شد

    سلام دوست عزیز و بزرگوار

    خیلی در بندِ ظاهر نیستم ، هر بار که قالب وبلاگ رو عوض بخاطر مشکلات بلاگفا بود و قالب خود بخود 

    حذف میشه و بنده مجبور میشم قالبِ جدید انتخاب کنم

    ممنون بخاطر لطفی که به بنده دارید

    برقرار باشید
    پاسخ:
    سلام
    علیکم
    هر جور خودتون صلاح می دونید
    غرض دعوت شما به بیان بود
    سلام
    من مانور دوم را انجام نداده بودم
    الان باید چجوری انجامش بدم؟
    لطفا راهنمایی کنید
    پاسخ:
    سلام
    پست مانور دوم در وب بنیان مرصوص موجود است
    برید اونجا با توجه به عکس ها متن خود را در قسمت نظرات  بنویسید و برای ما ارسال کنید
    اگر اونجا ارسال نشد از طریق همین وب ارسال نمایید
    یا علی
  • رزمنده میدان نبرد نرم
  • مثل کاریکاتورایی میمونه که داداشم میکشه
    پاسخ:
    دقیقا چی؟؟
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">