شرح خطبه 32 نهج البلاغه قسمت سوم
- شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۱، ۰۲:۵۵ ب.ظ
- ۴۸ نظر
وَ مِنْهُمْ الْمُصْلِتُ لِسَیْفِهِ وَ الْمُعْلِنُ بِشَرِّهِ وَ الْمُجْلِبُ
بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ قَدْ أَشْرَطَ نَفْسَهُ وَ أَوْبَقَ دِینَهُ لِحُطَامٍ
یَنْتَهِزُهُ أَوْ مِقْنَبٍیَقُودُهُ أَوْ مِنْبَرٍیَفْرَعُهُ وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ
تَرَى الدُّنْیَا لِنَفْسِکَ ثَمَناً وَ مِمَّا لَکَ عِنْدَ اللَّهِ عِوَضاً
فضایی که قبلا حضرت امیر ترسیم کرد را به خاطر دارید؟
حضرت فرمودن زمانه، زمانه ستمگری است اگر خوبی بکنی نه تنها
سپاسی نخواهی دید، بلکه محسن و نیکوکار در این دوران گنه کار
شمرده می شود.
و
ظالم روز به روز به ظلم خود می افزاید و آنچه می دانیم به حال ما
سودی نمی دهد.
و آنچه را که نمی دانیم، پرسش نمی کنیم و از عذاب الهی ترس
و خوفی نداریم.
در چنین فضایی برخی ساکت و آرام هستند، اما نباید از آرامش
و سکوت آنها فریب خود که این سکوت و عدم اقدام به خاطر دلایلی
است که در پست قبل به آن اشاره کردم(دسته اول).
در این قسمت از خطبه حضرت امیر علیه السلام به دسته دوم از
گروه ها، در جامعه خود و فضایی که ترسیم نمود اشاره می کند.
حضرت می فرماید در چنین فضایی کسانی هستند که:
الْمُصْلِتُ لِسَیْفِهِ : با شمشیر کشیدن در کارها جلو افتاده و شر
خودش را علنی کرده.
گروه هایی هستند که بر خلاف دسته قبل شر خود را علنی
کرده اند،چون قدرت دارند و شمشیر آنها کند نشده است.
منظور حضرت در این قسمت از شمشیر یعنی هر سلاحی که
به وسیله آن بتوان به صورت علنی ضربه ای وارد کرد.
با توجه به این دوران ممکن است سلاح کسی قلمش باشد،
یا بیانش باشد،
یا قدرتی که در دست اوست باشد،
یا محبوبیت او نزد عموم باشد،
یا روابطش با مراکز قدرت باشد،
و یا .... باشد.
الْمُعْلِنُ بِشَرِّهِ: شر خودش را علنی کرده.
حضرت در این فراز از خطبه می فرمایند اینها دیگر ترس و ابایی
ندارند از اینکه شر خودشان را علنی کنند. برایشان دیگر مهم
نیست مردم در مورد آنها چه قضاوتی می کنند.
همین که به قدرتی رسید و رسانه ای در دست او افتاد و یا
رسانه ای بیگانه از او طرف داری کرد شر خودش را علنی کند
و می گوید هدفش از این همه دشمنی چه بوده است.
شرط علنی کردن شر برای این دسته رسیدن به قدرت است.
یا خودشان به قدرت برسند و یا به کسانی برسند که آنها قدرت
دارند و با پشتیبانی آن قدرت ها شر خودشان را علنی می کنند
و در هر مناسبتی بر علیه حکومت اسلامی سخن می گویند و با
هر دشمنی کافری برای ضربه زدن همکاری می کنند.
الْمُجْلِبُ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ: سواره نظام و پیاده نظام خود را برای
شر رسانی خبر کرده است.
در این قسمت حضرت می فرماید وقتی که اینها به قدرت رسیدن
و و شر خود را علنی کرد و دشمنی آنها آشکار شد( بر خلاف
دسته اول که دشمنی آنها آشکار نشده بود) در این هنگام تمام
یارن خود را دعوت به همکار می نمایند.
با ابزارهایی که در دست آنها بوده به یکدیگر اطلاع رسانی می کنند
و در کف کوچه و خیابان حضور پیدا می کنند و به صورت رسمی
لشگر کشی می نمایند.
أَشْرَطَ نَفْسَهُ: خود را آماده فساد و شر کرده و برای خود علامت
انتخاب نموده(شرط در اصل به معنای علامت است).
اینها برای مقاصد خود و شناسایی یکدیگر علامت ها و زمینه ها
را از قبل آماده نموده اند.
شاید چندین سال برای این روز برنامه ریزی کرده بودند و از قبل
آماده شده بودند.
أَوْبَقَ دِینَهُ: دین خود را از بین برده است.
اینان کسانی بودند که زمانی در جامعه دینداری می کردند
اما امروز دین خود را رها کردند و به هیچیک از اصولی که از آن
دم می زدند پایبند نیستند.
دین یعنی اعتقاد به معاد و رسالت حضرت رسول و حساب و کتاب
اعمال. اینها به تمام این اصول پشت پا زدند دیگر نه از خدا
می ترسند و نه از نتیجه اعمال خود.
لِحُطَامٍ یَنْتَهِزُهُ أَوْ مِقْنَبٍ یَقُودُهُ أَوْ مِنْبَرٍ یَفْرَعُهُ: همه این
تلاش ها به خاطر رسیدن به مالی ناچیز از دنیا، یا رسیدن به
قدرت، و یا مرشدی کردن برای مریدها است.
در این قسمت از خطبه حضرت سه هدف را برای این گروه مطرح
می نمایند.
ممکن است سوال شود چرا این گروه اینگونه شر خود را علنی
کردند و به مقابله پرداخته اند؟
جواب این است که، اینها به سه دلیل این کار را می کنند پس
گول تبلیغات و شعار دادن اینها را نخورید هدف اینان مردم و مبارزه
با فساد و... نیست.
بنابه نظر حضرت هدف اینها سه چیز است:
1 . یا برای رسیدن به مال دنیا و ثروت و پول اینگونه تلاش می کنند
( برای اینکه فلان شرکت بزرگ اقتصادی به چنگ آنها در بیاید).
2 . یا هدف اقتصادی ندارند بلکه تشنه قدرت اند حاضرند زاهدانه
زندگی کنند و بهرهای از ثروت نداشته باشند اما قدرت در دست
آنها باشد.
گروهی باشند که او بتواند آنها را رهبری کند و رئیس آنها باشد.
آروز دارد که به دیگران دستور دهد و دیگران اطاعتش کنند و لو به
ثروت و پول یا فلان شرکت بزرگ اقتصادی نرسد.
3 . یا اینکه نه هدف اقتصادی دارد و نه رسیدن به قدرت مد نظر
اوست، بلکه او این همه شر رساند برای اینکه بتواند مرشد گروهی
شود و مریدان اطرف او را بگیرند و او برای آنها بزرگی کند و به دین
ساخته شده در ذهن او رو آورند.
کسانی که این هدف را دارند هم از پول و ثروت کناره گیری می کنند
و هم از قدرت سیاسی.
اگر برای او جایی جور شود و مسجد محرابی به او دهند و چهار نفر
دورش به به و چه چه کنند راضی می شود.
او دوست دارد که مرجعیت دینی مردم را داشته باشند و مردم برای
مسائل دینی خود فقط به او مراجعه نمایند.
این همه شر رسانی و توطئه برای این بود که دفتر و دستکی به
هم بزند و دورش شلوغ باشد.
باید توجه داشت کسانی که در این گروه تحت یک پرچم جمع
شدند و هدف آنها شر رسانی و بر اندازی است، ممکن است
هرکدامشان فقط یکی از این اهداف را داشته باشند.
شبیه به همین مدلی که در اینجا حضرت امیر بیان فرمودند در مورد
حضرت موسی اتفاق افتاد.
در برابر حضرت موسی علیه السلام سه نفر ایستادند که هر کدام
از اینها نماد یکی از این اهداف هستند.
1 . فرعون. نماد کسانی که فقط می خواهند به قدرت سیاسی
برسند و رئیس باشند.
2 . قارون. نماد کسانی که فقط دنبال پول و ثروت هستند.
3 . سامری. نماد کسانی که به دنبال رسیدن به مرجعیت دینی
مردم هستند.
وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ تَرَى الدُّنْیَا لِنَفْسِکَ ثَمَناً وَ مِمَّا لَکَ عِنْدَ
اللَّهِ عِوَضاً :
در پایان این قسمت حضرت می فرماید همه این هیاهوها و
ضربه زدن ها برای رسیده به دنیا بود( در سه مصداق ثروت،
قدرت، مرجعیت).
بعد حضرت می فرمایند چه بد تجارتی است اگر گمان کنی که دنیا
عوض خوبی برای توست و حاضر به معامله با دنیا شوی در برابر آنچه
خداوند برای تو آماده کرده است.
نتیجه:
در این متن به واژه هدف و روش توجه داشته باشید.
روش ها چیزی غیر از اهداف هستند در اول این بخش حضرت
روش های درگیری و شر رسانی اینها را بیان کرد و در قسمت
دوم به هدف های اینها شاره نمود.
توجه داشته باشید که در این گروه همه با یک روش مبارزه
می کنند اما سه هدف دارند. روش مبارزه واحد است اما
هدف ها متعدد. همین تعدد اهداف سبب می شود که دیگران فریب
بخورند و به روش های مبارزه اینان توجه نکنند.
مثلا کسی که به دنبال مرجعیت دینی بر عده ای است در روش
مبارزه و شر رسانی درست مانند کسی عمل می کند که او به
دنبال رسیدن به ثروت و یا قدرت است.
حاضر می شود با بیگانگان مصاحبه و همکاری نماید برای رسیدن
به مقصد خود.
یکی از بهترین روشها برای آگاهی و بصیریت و شناخت حق این
است که ما به اشخاص و جایگاه آنها نگاه نگاه نکنیم، بلکه به
شیوه اعتراض و مبارزه آنها توجه کنیم و ببینیم او با چه کسانی
در شیوه اعتراض و نقد متحد است. اگر در روش خطا کرد دیگر به
جایگاه و مقام او توجه نمی کنیم و با تمام قدرت در برابر او
می ایستیم.
حضرت با تفکیک اهداف به ما این نکته را گوشزد می نمایند که
در جامعه و یا در درون انسان ممکن است این درگیریها پدید بیاید.
حواست باشد اگر هدفت رسیدن به قدرت نیست، شاید هدفت
رسیدن به ثروت باشد و اگر هدف رسیدن به ثروت نیست شاید
هدف رسیدن به مرشدی و پیدا کردن منبر و محراب باشد.
یعنی خوشم می آید که مردم دورم جمع شوند دستم را ببوسند
و بهم بگویند استاد استاد. از اینکه مرجع دینی و علمی مردم
بشوم لذت می برم.
همان طور که عرض شد این اتفاقات ممکن است در دو سطح
جامعه و یا احوال شخصی و فردی بیفتد.
نظر خود را برای ما ارسال نمایید
- ۹۱/۰۵/۱۴