جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

تحلیلی سیاسی فرهنگی

جنبش مرصوص

خداوند در سوره صف می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ

می خواهیم از مرصوصین شویم.
بنیان مرصوص یعنی بناهای پولادین

پیوندها

راهی که ما آمده ایم

در سال جدید یه جمع بندی کلی از مباحث قبل داشته باشیم تا دچار پراکنده گویی نشویم.

اولی چیزی که در مورد آن بحث کردیم انتخاب هدف بود

بعد بین هدف و انگیزه و... تفاوت قائل شدیم و تفاوت های آنها را بیان کردیم

بعد اهداف را تبیین کردیم که گاهی هدف کوتاه و ناقص است و گاهی هدف ابدی

بعد گفتیم باید برخی از اهداف تغییر کند و برای تغییر اهداف تغییر بینش لازم است تغییر بینش در مورد انسان و مربی

بعد در مورد معاد صحبت کردیم یعنی ابدی بودن انسان یعنی بی نهایت بودن انسان و اینکه لازم است این بینش در فعالیت های یه انسان و مربی نمود پیدا کند اگر امروز محروم شد و یا شکست خود نا امید نشود که فردایی در کار است.

در مورد این صحبت کردیم که بینش بی نهایت صبر ایثار و... را به همراه خواهد آورد همان چیزهایی که در اردو یه مربی به آن خیلی خیلی نیاز داره


بعد در مورد این صحبت کردیم که اعتقادات نقش مهمی در زندگی انسان دارد

بعد گفتیم یکی از بهترین راه های کسب اعتقادات علم اندوزی است و خسته نشدن از کسب علم و اینکه هیچ گاه خود را بی نیاز ندانیم چون بی نیازی در این راه مساوی با سقوط است درست مثل فواره که در اوج غرور و بی نیازیش سقوط می کند

و در آخرین پست در مورد این صحبت کردیم که چگونه اعتقادات را در خود تقویت کنیم؟

این بود راهی که ما آمده بودیم:

امـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا در این مرحله می خواهم کمی بیشتر در مورد نقش اعتقادات در اردو توضیح دهم

تا مطلب ما در مورد اعتقادات کاربردی تر بشود

سوال اساسی در مورد اعتقادات: چرا ما در یه اردوی چند روزه نیاز به مسائل اعتقادی داریم مگر ما استاد اعتقادات بچه ها هستیم؟

مشکلات اعتقادی بچه مربوط به یه مربی ساده که فقط می خواهد در بین بچه باشد  نمی شود کار او این است که بچه ها را شاد کند یا به موقع آنها را سر کلاس بفرستد و یا صفوف آنها را نماز جماعت درست کند

و یا با «ها بازی کند یا مسابقه ای و.... انجام دهد.

مربی که فقط می خواهد در قسمت فرهنگی کلیپ پخش کند چه نیاز به مباحث اعتقادی دارد مگه ما می خواهیم حوزه علمیه درست کنیم تازه تو خود حوزه علمیه مگه این کارها انجام می شه که ما در اردو انجام دهیم؟؟

شاید بگویید اگر به جای مبحث اعتقادات چند فن ارتباط بر قرار کردن با دانش آموز یا می گرفتیم خیلی بهتر بود یا چند روش برای شاد کردن بچه یا چند روش برای اینکه بچه منظم تر بشوند و بهتر حرف گوش بدهند!!

برای اینکه مطلب خوب قابل فهم شود یه مثال می زنم که امیدوارم خوب دقت کنید

دو نفر به نام های الف و ب تصور کنید 

هر دوی این ها در اردویی حضور دارند هر دو مذهبی هستند و هر دو در اردو ایثار و صبر و تواضع و... دارند

هر دوی اینها رفتارهایی مشترک از خود دارند

هر دو از مربی های کارکشته هستند و مهارتهای ارتباطی را به خوبی آموخته اند دانش آموزان زیادی را جذب کرده اند(بگذریم از اینکه مربی اردو را با آشپزخانه منزل اشتباه بگیرد و بچه ها را کلم و کدو و سیب زمینی ببیند و گمان کند در مسابقه آشپزی شرکت کرده است و یا مربی بچه را ارباب رجوع به اداره اش ببیند که باید ارباب رجوع را پاس داد و سرکار گذاشت تا شب شود و به کانون گرم خانواده بازگردیم)

این دو مربی که مهارت های اردوی را کسب کرده اند و دارای صفت تواضع و صبر هستند اما با هم دو اختلاف عمده دارند

برای اینکه اختلاف آنها را متوجه شویم بحث را ریزتر می کنم(یعنی مصداقی تر)

آقای یا خانم الف در اردو خیلی متواضع است خیلی با ادب است و خیلی با ایثار و اهل صبر.

خانم یا آقای ب نیز همین گونه است او نیز اهل صبر و ایثار و تواضع و ادب است

اما الف با توجه به اعتقاد و نگرش به بی نهایت اینگونه رفتار می کند

اما ب با توجه به این نگرش که داشت این صفات سبب محبوبیت بیشتر در بین بچه ها می شود و از این رفتار ها به عنوان یه فن ارتباطی استفاده می کند.

مسلما بچه ها به خوبی تفاوت بین این نگرش ها را متوجه می شوند

اما چگونه؟

الف که بر اساس نگرش و اعتقاد به بی نهایت خوبی می کند هیچگاه بعد از خوبی کردنش نمی ایستد تا از او تشکر شود هیچگاه خوبی را به خودش مستند نمی کند هیچگاه تواضع نمی کند تا خود را میان دیگران محبوب کند بیشترین خدمات کار خوب او در خفا و پنهان است خوبی های خود را پنهان می کند مانند عیوبش هنگام خوبی کردن انتظار پاسخ مثبت از دیگران ندارد کم لطفی ها را به راحتی فراموش می کند و....

اما ب درست برعکس است هنگامی که خوبی می کند انتظار خوبی دارد کافی است کسی در پاسخ به خوبی او کمی تعلل کند، آن وقت به جنگ و جهاد با او بر می خیزد که او بدترین اردو است چرا که من به او خوبی کردم و او خوبی مرا نفهمید

من تواضع کردم من گذشت کردم من صبر کردم و... پس چرا دیگران نمی فهمند آن وقت در اردو خوبی و گذشت او خود تبدیل به یک بحران می شود.

باید همه را بسیج کرد تا به خوبی های او پاسخ مثبت نشان دهیم و جواب خوبی های او را بدهیم

چون او در اعتقاداتش فقط جلوی پایش را می دید حاضر نبود تا قیامت صبر داشته باشد تا در آن وقت جزای خوبیش را دریافت کند البته برای همین اعتقادش هزارتا فلسفه هم به هم می بافد که این حرف درست است اما دیگران هم باید شعور داشته باشند تا من خوبی بکنم من گذشت داشته باشم وقتی من با ادب برخورد می کنم او بی ادب پس من هم این خوبی را کنار می گذارم و مثل او می شوم

می بینید اگر اعتقادات صحیح و عمیق نداشته باشیم خود خوبی کردن تبدیل به بحران می شود آقا یا خانم ب چون فقط مهارت آموخته بود و خوبی را فقط در رفتار دیده بود نه در اعتقاد عمیق خوبی هایش در اردو تبدیل به بحران های بزرگ می شود

گاهی انسانهایی که در ظاهر مذهبی هستند اما دارای بینش عمیق دینی نیستند از بدها بدتر می شوند

چون کسی که بد است هیچ گاه مدعی خوبی ها نیست اما او مدعی هم هست نمی دانیم با ادعاهای او چه کنیم

شاید شماها بارها به چنین انسانهایی برخورد کرده باشید مذهبی هایی که با دینداریشان سبب بدهکار شدن همه به خود می شوند یعنی از همه طلبکارند البته اینها درجات متفاوتی دارند

برخی خوبی کردنشنان به دیگران مانند این است که یه بار دویست کیلویی دست کسی می دهند کسی که به او خوبی شده باید یه جمعی را بسیج کند تا پاسخ خوبی های آقای ب را بدهد دیگر از خوبی کردن او تنفر پیدا می کنیم

و برخی دیگر مقداری ضعیف تر هستند و جالب اینکه ادبیات دینی مثل نقل و نبات در زبان و دست این انسانها می چرخد و بیان می شود

نتیجه

دیدیم که اگر اعتقادات درست نباشد خوبی خود بار و اسباب زحمت می شود به خاطر همین در سوره عصر عمل صالح و ایمان همراه هم مطرح شده اند یعنی عمل صالحی خریدارش خدا است که همراه ایمان باشد و ایمان زاییده اعتقادات صحیح است

دوست دارم شما در قسمت نظرات کمی بیشتر به این متن کمک کنید اگر جایی نیاز به توضیح دارد یا شما یافته جدیدی دارید بیان کنید


  • محمد جواد ابراهیمی

نظرات  (۱۱)

سلام بزرگوار. ***عیدتون مبارک،سیزدهتون بدر،دشمناتون در به در!***
از تارنمای زیباتون کوتاه،مختصر و مفید دیدن کردم.
با سلیقه اید اما هنوزم میشه بهتر بشید.
اگر وقت داشتید و سلیقتون گرفت خوشحال می شم به دست نوشته های این حقیر سری بزنید و نظر زیباتون رو ثبت کنید.
ضمنا! یادتون نره! تو نظرسنجی هم حتما شرکت کنید.
عزیز باشید.
سلام.
سال نو مبارک.
راهی که آمده بودیم از اولی شروع میشه به آخری میرسه یا فقط آخریه؟ یاشاید هم سرعتمون مثل سرعت نور بوده و متوجه دوتای اول نشدیم. ولی جاده ی آخری چون خیلی با صفاست سرعتی کمتر از سرعت مورچه می خوادو باید یکم هم توش توقف کنیم.
راستی به جاده ی بهتری هم میرسیم؟یا همین جا اتراق کنیم؟
خیلی مشکل بزرگیه که بعضی از ما واقعا نمی دونیم جزو گروهی هستیم که شعار میدیم یا جزو گروهی هستیم که اعتقادات قوی در وجود ما رخنه کرده و مطابق با آن عمل می کنیم و خیلی مشکل بزرگ ت اینه که گاهی وقتا بعضی چیزا رو می فهمیم ولی چون چاره ای نداریم خودمون رو به نفهمی می زنیم تا راحت تر عمر عزیزمان سپری شود.
درسته که رفتار خیلی ها از روی اعتقاداتشونه ولی خیلی از رفتارها بدون در نظر گرفتن اعتقادات یا درست یا غلطه. طرف میره به یه دختر بچه ای که لباس کهنه و کثیف پوشیده کمک می کنه چون دلش می سوزه برای اون بچه. یا وقتی می بینه یه کوچیکی وقتی کنارش داره راه میره زمین میخوره شایدم کسی اونو نبینه ولی دست ش رو دراز می کنه و کمکش می کنه چون دلش براش میسوزه و میگه منم انسانم اونم انسانه. اصلا شاید اون موقع خدا و معاد و... یادش نباشه. خیلی کارای اینجوری داریم. حالا ارزش این جور کارا واقعا فرق می کنه دیگه با ارزش کارایی که از روی اعتقاداته؟ولی همیشه نمیشه فقط به اعتقادات فکر کرد؟میشه؟نمیشه؟

سلام
خدا قوت!ما تواین راه هایی که اومدیم مگه قطار هم سوار شدیم؟
در مورد مربی الف و ب
ظرفیت مربی الف خیلی بیشتر از مربی ب می باشد، مربی ب تا یه جایی می تونه همراهی کنه ممکنه با اولین مانع پا پس بکشه
مثلا اگه یه اردویی خوب برگزار نشه مربی الف نا امید نمی شه چون هدف طرح و درک کرده و کم نمیاره!
مربی ب سعی میکنه که کاری که انجام میده حتما دیده بشه و در برابر مقامات باشه ولی برای مربی الف مهم نیست که کارش دیده بشه یا نه چون مطمئنه که اون بالایی میبیندش و با خلوص نیت کار میکنه!
ریحانه گفته اگه یکی بخوره زمین هرانسانی باشه کمکش میکنه که بلند شه، اما اگه جونت در خطر باشه چی؟ مثلا یه جا آتیش گرفته جون یکی در خطره و تو هم باید جونتو به خطر بندازی تا نجاتش بدی. اون وقت چی؟ همه کمک میکنن؟
به نظر من مورد الف کمکش میکنه!
اما حاجاقا آدمی هست که حد وسط الف و ب باشه؟
پاسخ:
و ....
سلام
مطلب خوبی است ، انسان ها نیاز به اعتقادات دارند تا زیبا و با آرامش زندگی کنند.
آمار افسردگی رو به افزایش است حتی در بین افراد ثروتمند!
امکانات بیشتر شده ، دزدی، دروغ ، دورویی و... نیز بیشتر بیشتر شده!
آموزش ، زرنگی ، باهوشی افزایش خیلی قبل توجهی داشته ، کلاه برداری هم سرسام آور شده ! چرا!؟؟
در مورد داستان باید در نظر داشته باشیم ، افرادی که اعتقادات ضعیفی دارند و در کارشان ریا موج می زند در یک مرحله ارتباط معلوم و الحال می شوند و حناشون دیگه پیش کسی رنگ نداره. و لی آن دسته دیگر که هیچ توقعی از دیگران ندارند عرفا هستند که به این درجه رسیدن نیز نیاز به چندین سال تلاش مستمر دارد، این رو گفتم ، زیرا انسان ها نیازی در وجودشان است که خواه ناخواه خودش را بروز می دهد و آن همان نیاز به توجه و احترام است که جزئی از زندگی است و تناقضی با اعتقادات ندارد.
اینم بگم که خدا یکی احکام و اعتقادات هم مشخص و انسان ها هم همه بندگان خدا حالا چه فرقی بین آخوند با بقیه و یا حوزه علمیه با جاهای دیگر دارد؟
موفق باشید. (یا علی مدد)
پاسخ:
اما از این نظر که در مسائل دینی کار کردند و تخصص دارن فرق دارن مانند پزشکان که با سوپری محلمان فرق دارد
سلام
ببخشید سوال من در نظر قبلی به خاطر این بند از نوشته شماست نه چیز دیگه.

((مربی که فقط می خواهد در قسمت فرهنگی کلیپ پخش کند چه نیاز به مباحث اعتقادی دارد مگه ما می خواهیم حوزه علمیه درست کنیم تازه تو خود حوزه علمیه مگه این کارها انجام می شه که ما در اردو انجام دهیم؟؟))
پاسخ:
پس اگه منظورتون این بوده این یه اشکال فرضی بود که هم بنده و هم شما جواب دادیم>
بحث های اعتقادی جالب است و هر چه در این باب کار شود باز هم کم است.
می خواستم بدونم راه عرفان از کدام طرف است یعنی چطوری می تونیم سیرو سلوک داشته باشیم و به عرفان برسیم .
سلام.
وقت بخیر.
نکته ی جالبی بود که توجه نکرده بودم. فخار عزیزم. آری اگر جون آدم در خطر باشه مورد الف کمکش می کنه! کارهایی که به دلیل انسان بودن آدم انجام میدهد. مثل دلسوزی یا مهرورزی یا محبت یا ایثار و ... انجام شود. با این که صفاتی است که آدم مطمئن است به خاطر این صفات انجام داده و اون آدم هم به این رسیده باشد که این صفات رو خدا بهش داده و در اوقات دیگر مثلا حتی خدارو هم شکر کنه و بهش هم فکر کنه. ولی در قرار گرفتن چنین شرایطی مثلا دیدن یک کودک در حال خطر با توجه به اون صفته اون کار رو انجام بده ولی به طور خاص به یادخدایش نباشه. اون وقت این کارش ارزشش با کسی که در همان لحظه ی انجام کار به یاد خدا هست و از روی اعتقاداتش انجام میده فرق می کنه یا نه؟ (منظورنظر قبلیم این بود)
شاید حد وسطی که مورد سؤال بود همین باشد. درسته؟
بعدش یه سوال دیگه داشتم مثلا دانشمندان (نه شاید بعضی دانشمندان امروزی ) به درجه عرفا نمی رسند ؟
به نظرمن نمی شه 100 درصد گفت حوزه علمیه بهتره یا مثلا دانشگاه. توی دانشگاه آدم با تمرکز و مطالعه بیشتر روی محیط اطراف و قدرت های بشر که اونم خدا داده کار می کنه و حوزه روی اصل دین و دستوراتی که خدا به ما داده.
به قول رهبر وحدت حوزه و دانشگاه مهمه. و علم حوزویان را باتثبیت تر و علم دانشجویان را خدایی تر و اصولی تر میکند.
و یک سوال دیگه این که نیاز به احترام یک ویژگی نفسه؟ و شنیدم که کلا کسی که به خدا نزدیک تر میشه این احترام بیشتر میشه . احترامی که هیچ وقت نمی تونه باعث غرور و تکبر اون بشه چون خودش رو بی نیاز از این احترام می بینه. این مطلب درسته؟اگه جزو ویژگی نفس باشه که با تقرب افزایش پیدا نمی کنه؟ مثلا میل به بقا و جاودانگی که خصوصیت نفسه با تقرب به خدا که شدتش افزایش پیدا نمی کنه؟ تغییر میکنه؟
  • معین 3 نجف آباد
  • سلام .واقعا خداقوت . به شما و به همه ی کسانی که به این وبلاگ سر میزنن تبریک میگم.انشاالله اجرتون با صاحب 313نفر.
    واقعا حق داشتید که آدرس این وبلاگ رو به ما ندادید چون مطالبش اون قدر زیباست که از یه خطش هم نمیشه گذشت.(که البته با کنکور سازگار نیست)
    با امید به صبح امید.
    باتشکر
    سلام:
    یه سوال صریح وسادهداشتم:
    به قول من رسالت معین های سپهری به گذاشتن کلیپ و...است
    اشتباه برداشت نکنید نمیخواهم بگویم دیگه ما کلاسمون رفته بالا دیگه از این کارهای پیش پا افتاده انجام نمیدهیم
    میخواهم بگویم با این همه زحمتی که همه دارند برای تربیت مربی میکشندومیکشیم قراره چه کاری انجام بشه؟؟؟؟
    در این بین فقط دیدگاه دونفر در مورد معین مرا تشویق به ادامه ی راه میکرد
    اول صحبت های آقای لولاچیان در مورد معین وبعد هم خود شما حاج آقای محترم اما با این صحبت ها....
    باز هم اشتباه نگیرید ما شما هم نگویید از این کارها زیاد در سپهر انجام میدهیم اما میخوام بگم
    شما مثل همیشه وسعت دیدتان را بالاتر ببریدحتی درمورد معین ها
    اما در کل صحبت به جا ومنطقی که اعتقادات یه معین در بچه ها تاثیر میگذاره نمونه هم خیلی داریم در خود همین سپهر
    به امید ظهور یا علی
    سلام دهه فاطمیه روتسلیت میگم.
    حاج اقا1سوال داشتم:تا حالا گفتیم بایدهدف داشته باشیم اونم هدفی به وسعت روح ادمی،یاهمون ابدیت برای رسیدن به هدف هم باید تلاش کنیم واعتقاداتمون روتقویت کنیم ....حال اگه به فرض مثال من نوعی وسعت هدفم روتاسرحد شهادت یعنی رسیدن به خودخدا(به قرب الهی..)بزرگ کنم وتلاش درحدتوانم داشته باشم و...ایا هدفم شعاری نمیشه؟ایاارمانی نیست؟من کجا......شهدای ماکجا؟........سربازاقاامام زمان بودن کجا؟........
    سلام بابا چقدر این راه رو اومدی تمام نشده مگه برو یه راه دیگه.

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">